ارمغان نوروز - نوروز در تاریخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نوروز در تاریخ - نسخه متنی

علی شریعتی، معلی بن خنیس، شاهرخ رزمجو؛ ترجمه: علینقی منزوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارمغان نوروز

مهرداد وحدتي دانشمند

در بخش ايرانشناسي كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران تك نسخه اي از مختصر كتابي گرانسنگ به قطع وزيري با جلد چرمي وجود دارد كه زخم گذر سال و ماه به خوبي بر پيكر نحيف آن نمايان است. روي صفحه عنوان كتاب تاريخ 1308 و سال و يزدگردي 1298 با مهر كتابخانه پهلوي به شماره 2101 به چشم مي خورد.

كتاب از قسمت هايي به شرح ذيل تشكيل مي شود.

1- ديباچه به قلم م .ع. مازندي .

2- ارمغان نوروز ( در خوبي هاي نورزي) كه آقاي مازندي " چون خسروي در زبان پهلوي ماهر است نوشته شده و كاملا" از حال ايران قديم مسبوق و بسياري از كلمات فارسي كه يا معرب شده يا از ميان رفته به همان طوري كه در زبان پهلوي استعمال مي شده در تاريخ خود آورده و كلمات مستعمله در دين زرتشت را بدون تغيير به كار برده است. بهترجمه مطلب از كتاب المحاسن و الاضداد ( كه مسنوب به مورخ شهيرابي عثمان عمرو بن بحرين محبوب جاحظ علامه بصري معاصر خلفاي عباسي است ) از زبان عربي به زبان فارسي خالص و ارايه برابرهاي متداول تر واژگان در فارسي آن روزگار كه غالبا" عربي است پرداخته است.ترجمه فارسي جمعا" هشت صفحه است و براساس امضاي مترجم در بميئي، گريت وسترن بيلدينگ فورت، شماره 140 به پايان رسيده و در چاپخانه هور واقع در گواليا دنك رود بمبئي نمره 7 به چاپ رسيده است.

3-24 صفحه مطالب انگليسي كتاب از دو بخش تشكيل مي شود:

الف ترجمه انگليسي بخش فارسي تحت عنوان:

NAWRUZ

CELEBERATLON IN THE SASSANINA TIMES AS DESCRIBED BY KHOWSRAWI

كه نامي از مترجم در ميان نيست.

ب- بخش اصلي مطالب انگليسي نقد و بررسي توصيف خسروي از نوروز ساسانيان است كه به صورت پيوست آگاهينامه ايران ليگ به قلم جي.ك. نريمان و به پايمردي ارباب كيخسرو شاهرخ،بزرگ زرتشتيان و نماينده آنان در مجلسي ايران به چاپ رسيده و در آن روزگار به بهاي يك روپيه عرضه مي شده است.

از اين بخش كه صفحات 2 تا 15 كتاب بدان اختصاص يافته اطلاعاتي به شرح زير به دست مي آيد:

1- نوروز و اهميت آن و پذيرش آن نزد اكثر مسلمانان. برگزاري مراسم نوروز نزد خلفاي بغداد و حتي قبطيان مصر.

2- شرح منابع اطلاعات راجع به نوروز بخصوص در ميان نويسندگان عرب زبان كه بيشتر آنان ايراني تبار بودند و به خاطر اينكه عربي زبان رايج در پهنه سرزمين هاي اسلامي بود آثار خود را بدان زبان آورده اند كه جمله مشهورترين آنان بيروني، قزويني و دمشقي را مي توان نام برد. البته معرفي كتاب المحاسن و الاضداد جاحظ به دست ون ولتن مستشرق هلندي به سال 1898 م. منبع اطلاعات مهمي را در اختيارگذارد، هر چند عليرغم نظر وي انتساب كتاب به جاحظ مورد ترديد است و عده اي اين اثر را متعلق به بيهقي مي دانند. با اين حال شرح نوروز مندرج در كتاب مذكور به دست ايراني تباري به نام عيسي بن موسي صورت گرفته كه اعراب او را الخسروي مي نامند.

3- به گفته كلمنت هوارت نوروز تركان نيز جشني بزرگ بود و سغديان آن را نوسرد به معناي سال نو مي ناميدند و به روش مرسوم به دوستان و بستگان خود شيريني مي دادند به همين علت در تركيه نوروز را جشن شيريني يا شكريايرامي مي نامند.

4- دربار ساسانيان الگو و سرمشق معاصران بود و در قرن هاي بعد به ويژه در تركيه و دوره اسلامي هند سعي بر الگو گرفتن از و تاسي به خسروانوشيروان و آداب با شكوه دربار وي بود.

5- آيين هاي نوروزي قدمت جشن بهار از روي ويرانه ها و آثار تاريخي ايران معلوم مي شود. به گفته گزنفون در تخت جمشيد تالارهاي همه ملل وجود داشت كه فرستادگان سرزمين هاي خراج گزار به طرز با شكوه از آن گذر مي كردند تا هداياي خود را پيشكش شاه بزرگ كنند. به گفته جكسن در اروميه جشن نوروز دو هفته طول مي كشد و امروز با همان شور و شوق هزاران سال پيش و در انطباق دقيق با وصف اسب جادو داستان هزار و يك شب برگزار مي شود. برگزاري آيين نوروزي همچون دوره پيش از اسلام با دقت و وسواس در شهر و روستاهاي ايران و بخش اعظم توران از جمله افغانستان صورت مي گيرد.

6- به گفته دستور دكتر والابه نقل از شاهنامه فردوسي، جمشيد شاه فصل به تن كردن رخت سبز درختان و اعتدال ربيعي و ورود خورشيد به برج حمل را جشن سال نو برگزيد.

7- جهانگير كه از سال 1605 تا 1628 بر هندوستان حكومت كرد به چندين مناسبت درباره نوروز مطالبي نوشته است.

8- كيانيان فروردين روز از فروردين ماه را اولين روز از نوروز كياني مي دانستند . اين نوروز از دورا كيخسرو يا روزگار يزدگرد شهريار كه آخرين شاه ايراني بود جشن گرفته مي شد. رسمم بر اين بود كه موبد موبدان با جام زرين مي به پيشگاه شاه مي رفت و حلقه ياديهيمي به شاه مي داد و به ستايش اومي پرداخت و از درگاه ايزد براي او بركت مي خواست تا وجودش از بلا يا محفوظ بماند از آيين كياني پاسداري كند، عمر طولاني و موفق داشته باشد و با عدالت وخرد سلطنت كند، بر دشمنان پيروز گردد و نوروز بر او خجسته باشد. پس از مراسم دعا جام شراب را به شاه تقديم مي كرد و مي گفت عمرت دراز باد و از اين جام جمشيد بنوش در پايان سخن او شاه جام را گرفته مي را مي نوشيد. فلسفه برگزاري اين مراسم اين بود كه متعقد بودند هر كس در آغاز سال بدان جام نگاه كند، تمامي سال را به خوشبختب و فراواني مي گذراند.

9- كازيميرسكي در مقدمه و تعليقات خود بر ديوان منوچهري به تعدادي الحان و تغمات اشاره كرده است. يكي از دو خنياگر برجسته خسرو دوم باربد و خنياگر ديگر سرجيوس مسيحي بود. به گفته كريستن سن به نقل از عوفي باربد تعدادي ترانه بي وزن و سجع ساخته بود. ثعالبي نيز مطالبي فراوان درباره خنيا و خنياگر ايراني ضبط كرده است. كريستن سن افسانه باربد و اسب محبوب خسرو را در داستاني دلكش آورده است.

10- يعقوبي و طبري به شرح پيشكش ها و هدايايي كه در نوروز داده مي شد، پرداخته اند. پيشكش هاي اجباري آيين ناميده مي شد. طبري از مرزبان ها و اسپهبدان مرو، هرات، قهستان و بلخ كه بي مقاوت به اسلام گرويدند و به سركردگان عرب پيشكش نوروز مي دادند ياد كرده است.

11- پروفسوركي اينوسترانسف در سال 1912ترجمه روسي شرح خسروي از برگزاري آيين نوروزي در عصر ساساني راهمراه با منابع و مطالبي وافر و دلكش منتشر كرد و پروفسور بوگدانف دست بهترجمه انگليسي اين اثر زده است كه مرجعي كلاسيك در مورد نوروز به شمار مي آيد.

12- در دوره اسلامي نيز شعرا و مورخان و جهانگرداني كه از زبان عربي براي بيان مطالب خود استفاده مي كردند به توصيف نوروز جشن مهرگان كه به همان اندازه بزرگ داشته مي شد، پرداخته اند . اين امر نشان مي دهد كه حتي كساني كه اسلام آورده بودند نمي تونستند در برابر طراون اين فصل شادماني ملي و طبيعي خويشتن داري كنند. گرچه عمر رسم عيدي دادن در نوروز و مهرگان را ملغي ساخت، يزيد دوباره اين رسم را برقرار نمود به گفته، بوهرتاري، متوكل، نوروز را به صورتي كه در زمان اردشير بابكان برگزار مي شد در آورد. با وجود اينكه ناچار به تصديق نوشته كتاب المحاسن و الاضداد به دست جاحظ به نقل از خسروي هستيم توجه به اين نكته نيز لازم است كه خود او اذعان دارد گاه به منظور يافتن مشتري، كار خود را به قدماي مشهور نسبت داده است. به هر روي آثار وي گنجينه اي از اطلاعات غث و ثمين راجع به ايران زرتشتي است. در يتيمه الدهرثعالبي نيز اشعاري فراوان در وصف نوروز و مهرگان آمده است.

13- در عالم تشيع برگزاري آيين نوروزي را پاس مي داشتند، به ويژه به خاطر اين عقيده كه حضرت محمد در نوروز حضرت علي امام اول شيعيان و خليفه چهارم مسلمانان را به جانشيني خود برگزيده اند.

14- در ميان مورخان كه به زبان عربي درباره كيش زرتشت در دوران باستان تاليفاتي داشته اند مي توان از حمزه اصفهاني كه سياهه كاملي از تاريخ هاي اسلامي كه نوروز با آن تلاقي كرده به دست داده، ياد كرد. مسعودي نيز حقايق مهمي را آورده است. به گفته مسعودي خليفه معتضد با اصلاح گاهشماري ايرانيان به علت غفلت از افرودن روزهايي به سال، طي دويست و پنجاه سال، حدود دو ماه از تاريخ درست خود فراتر رفته بود، اقدام به اصلاح تقويم پارسيان كرد. اين سال جديد اصلاح شده را نوروز معتضد ناميده اند. مطالب ديگري نيز كه مسعودي ضبط كرده به خاطر دقت وي از اهميتي خاص برخوردار است و از اين منظر وي در رديف ابن نديم ( محمد بن اسحاق ) و ياقوت ( حموي ) قرار مي گيرد.

15- در مجموعه هاي اشعار موسوم به كتاب الاغاني اشاراتي فراوان به نوروز وجود دارد كه كرامرومتس به بسياري از آنها اشاره كرده اند.

16- در مصر در دوره اسلامي جشن نوروز دچار انحطاط گشته مبدل به اعمال و گفتار و شوخي هاي زننده مشابه آنچه در روزهاي جشن هولي در هنر شنيده مي شود، گرديد. به طوري كه چندين شاه مصر از جمله ملك معزفاطمي برگزاري آيين نوروز را ممنوع كرد.

17- كرامر بر اساس كتب السرور شرحي جالب از نوروز آورده مي گويد: خليفه در كوشكي به مساحت 40*40 متر نشست و فرمان داد. سرخ گل هاي بغداد و ممالك آن را يكجا گرد آوردند، ميهمانان و خنياگران به حضور آمدند و جشن آغاز شد. سپس خادمان شروع به ريختن گلبرگ هاي سرخ گل همراه با سكه هاي زر و سيم از كوشك شاهي بر سر حضار كردند. اين بارش زر و سيم از هنگام نماز پيشين تا هنگام نماز خفتن ادامه يافت.

18- هر چند منوچهري قصايدي در وصف نوروز سروده است اما براي اثبات اينكه حتي مسلمانان راست دين نمي توانستند در برابر وسوسه جشن نو شدن طبيعت مقاومت كنند ناچار از استناد به شعراي عرب هستيم .

متنبي ( Mutanabi) يكي از بزرگترين شعراي مسلمان قصيده اي در ستايش نوروز را تقديم و زير ركن الدوله كرد. اين جاحظ است كه بيش از همه به تلاش در جهت سپردن تاريخچه وسرگذشت برگزاري آيين نوروز و رساندن آن به دست ما همت گماشته و كتاب التاج او كه در نهايت زيبايي به همت فاضل ارجمند احمد زكي پاشا ويرايش شده چشم انتظارترجمه است تا دست كم پارسيان هند بدانند چگونه مي توان زندگي در ايران ساساني را به كمك راهنماهاي مسلمان كه پاسدار آثار ادبي ايراني بوده اند، بازسازي كرد.

19- هر چند روش خسروي در ذكر دقيق معان واژگان فارسي كهن و فارسي ميانه بديع به نظر مي ايد اما اين شيوه در ميان نويسندگان عرب متداول است. با وجود آنكه جاحظ ظبط دقيق خسروي از واژه هاي فارسي را آورده كاتبان ادوار بعد چنان واژگان غير عربي را مخدوش كردند كه شناخت آنها تقريبا" غير ممكن گرديد. ون ولتن و همكاران اروپايي او مانند هوسما در صدد بازسازي اين اسامي برآمده اند. كي اينوستر انسف از جمله دانشمندان انگشت شماري است كه اصطلاعات عربي و اوستائي در وجود او جمع آمده موفق شده است ظبط صحيح اسامي را به دست دهد. با اين حال هنوز ميدان براي اصلاحات بيشتر باز است واميد مي رودترجمه پروفسور بوگدانف به حل برخي مشكلات كمك كند.

پس از مطالعه شرح خسروي لازم مي دانم توجه دوستان پارسي را نسبت به جفايي كه تعدادي از آنها به برادران هندي خود روا مي دارد، جلب كنم.

هر وقت رسم يا عادتي براي افكار،بيش از حد امروزي شده آنها جاذبه اي ندارد آن را به شيوع آرمان هاي جعلي هندوان نسبت مي دهند. به عنوان مثال پخش نارگيل و شكر از رسوم پارسيان هند است كه سال ها رعايت شده است. در حالي كه معدودند كساني كه مي دانند اين رسم ضرورتا" از هندوان گرفته نشده و طبق شهادت خسروي از اجداد خودشان در ايران به آنها به ارث رسيده است. در واقع پيشينه اين رسم كهن به اجداد مشترك دو قوم مي رسد. همين طور است پيشينه رسم افشاندن ذرت و چيزهاي ديگر كه در شرح گرانسنگ خسروي آمده است.

20- شرح خسروي به صورتي كه به دست جاحظ ( يا هر كس ديگر كه مولف المحاسن و الاضداد بوده است) نقل شده خطاها و اشتباهاتي دارد اما فهم بخش هاي درست آن نيز هميشه آسان نيست . به عنوان مثال در وضعيت فعلي كتاب غير ممكن است با اطمينان معلوم داريم ذكري كه از پرداخت چهار هزار در هم در ارتباط با بزرگ يهوديان به ميان آمده بدين معنا باشد كه هرگاه نوروز به شنبه مي افتاد اين مبلغ به او داده يا از او ستانده مي شد. نظر پروفسور مازندي در روايت فارسي كتاب آمده، در حالي كه پروفسور فضل الله كه پروفسور مارگليوث او را بسيار ستوده است عقيده دارد اين مبلغ از يهوديان ستانده مي شد و به نظر من استنباط پروفسور گلدزيهر نيز كه در ارتباط با تحقيقات خود در زمينه تاريخ يهود اين متن را بررسي كرده همين بوده است.

21- اضافه بر منابع ارزشمندي كه دكتر پرويز اذكائي در كتاب ارزشمند خود نوروز تاريخچه و مرجع شناسي آورده و جداگانه ارايه مي شود، منابع ديگر حاوي اشارات ارزشمند به نوروز به شرح ذيل است.

- Kitab ul Aghani.

- Thaalibi Yatimatuddahr

- Mutannabi Dewan.( Cairoedition ).

- Masudi, Kitab ul- Tanbih wal- ashraf.

- Ignaz Goldziher, Muhammedanische studien.

- Alferd Von Kremer, Culturgeschiochte des Orients Unter Den Chalifen, 1877.

- Menoutohohrt, par A.de Biberstein Kezimirsk, Paris1886.

- Carl Brockelmann, Geschichte der Arabischen Literatur.

- A.V. Williams Kackson, Perian Past and Present.

- Maneckji N usservanji Dhalla, Zorostrian Civilization.

- Jahiz Le Liver de La Couronne ( Kitab El Tadj).

- A. Mez, Die Renaissance Des Islams.

- Alf Laila.

- G. Van Vloten. Recherches sur Ia Domination arabe.

- Clement Huart, La Perse Antique et La Civilization Iranienne.

- Spiegel Memorial Volume.

- Arthur Christensen L Empire des Sassanides. Le Peuple Letat, La Cour

- Clement, Huart, History of Religion and Ethics PP 872-5.

- The Combridge History of Iran,1985, CambridgeVo12 P . 753- 779& PP.787-9.

- Accient Iranian Festivals, ThranUniversity, Faculty of Literature.

فهرست منابع و ماخذ كتاب نوروز ، تاريخچه و مرجع شناسي تاليف دكتر پرويز اذكائي:

AJMLA KHAN,M.

Solar new year festivals. Indo Iranica, 16iii ( 1963), PP36-49.

BUKINICH,D.D.

Starinnuy Kostyum dzhemshidov I khazard v SSSR . ( le costume ancien des Djemchides et des khasaras di URSS) SOV. ETN.

Sb.ST.I ( 1938) PP. 11828.

EHRLICH, R

The celebration and gifts of Persian New Year ( Nawruz)

According to Arabic sources.Modi Mem. Vol 1930,PP 9501.

HENNINGER,J

Les fetes du printemps chez les Arabes et implications historiques. Revista do Museu Paulista N.S.4( 1950)PP.389-432.

MARKWART,J

Das Nauroz- seine geschichte und seine bedeutung. Modi Mem. Vol.1930 PP 709-765.

MOKRI.M

Les rites magiques les fetes du Dernier Mercredi de l Ane e en Iran

Me langes H.Masse 1963 PP288-302

PATEL, MANLAL.

The Nauroz, its history and significance J.K.R.

Cama, Or Inst 31 ( 1937) PP 1-51.

SHIRAZI, AGA M.KAZIM

Nauruz Sir Asutosh Mookerjec Silver Jubilee Volumes III I , 1922 PP 451-457.

TAESCHNER F.

Das Persische Neujaghrsfest, wie es heue gefeiert wird. WIN s 6( 1959), PP 11316.

علاوه بر اين ماخذ و منابع ديگري از جمله آنها كه در تدوين مقاله جشنواره ها و روزها در دايره المعارف دين و اخلاق هيستينگنر آمده وجود دارد كه گردآوري، تدوين وارايه آنها مجالي ديگر مي طلبد. در خاتمه به نظر مي رسد عنايت به اقدامات زير در ارتباط با نوروز و نوروز پژوهي ضروري باشد:

1- تهيه كتابشناسي نوروز بااستفاده از منابع عربي، تركي، فارسي، دري، هندي، انگليسي، فرانسه ، آلماني، روسي، چيني ، ژاپني، .... كه كتابخانه مركزي سازمان ميراث فرهنگي.

2- تاليف كتابي جامع با استفاده از منابع معرفي شده در اينجا و ديگر منابع راجع به نوروز خواه به صورت انفرادي خواه به صورت تاليفي از مجموعه گزارش هايي كه به همايش هاي موضوعي ذيربط ارائه مي گردد.

3- گشودن باب مكاتبات و تماس هاي بين المللي هر چه بيشتر با مراكز ايران شناسي و اسلام شناسي و خاورشناسي و كتابخانه هاي ملي كشورهاي دور و نزديك از باب آشنايي و گردآوري منابع مدارك و سياهه كتب و مقالات ذيربط.

در خاتمه لازم مي دانم از جناب آقاي ميرشكرائي كه با مكلف كردن اين ناتوان به معرفي كتابي راجع به نوروز موجب دسترسي به اين اثر گرانسنگ و طرح مجدد مطالب و اهميت آن گرديدند، تشكر كنم .

/ 5