منابع اصلي نشانهشناسي ظهور
منابع اصلي نشانهشناسي ظهور
نقدي بر محتواي مستند «ظهور بسيار نزديک است!» (9)
هفتمين ايراد اساسي که براي مستند «ظهور بسيار نزديک است» مطرح شد، عدم توجه به ميزان اعتبار «روايات نشانههاي ظهور» و «منابع آنها» بود که قرار شد در سه بخش به اين مطلب پرداخته شود. بخش اول که بيشتر به عنوان مقدمه مطرح شد، پيشينه منابع روايي نشانههاي ظهور بود. در بخش دوم به اعتبار سنجي «منابع نشانههاي ظهور» پرداخته شد و در نهايت بررسي اعتبار مهمترين منابع کهن در زمينه نشانههاي ظهور با بررسي کتاب «الغيبه» نعماني آغاز گرديد. حال به بررسي سه منبع ديگر ميپردازيم:
نقاط ضعف مستند ظهور بسيار نزديک است(2)
مهمترين منبع روايي نشانه ظهور(6)
تحليلهاي غلط در مستند ظهور(7)
اعتبارسنجي منابع روايي نشانه ظهور(8)
بررسي اجمالي اعتبار مهمترين منابع کهن در موضوع نشانههاي ظهور
1- «الغيبة» نعماني
2- «کمال الدين و تمام النعمة»
نويسنده اين کتاب، «محمد بن علي بن بابويه قمي» معروف به شيخ صدوق است که يکي از برجستهترين عالمان شيعه به حساب ميآيد و همگان به دانش گسترده، وثاقت، تقوا و درجات والاي معنوي او معترفند.وي در سالهاي ابتدايي قرن چهارم (305 يا 307) در خاندان علم و تقوي و در شهر عالم پرور قم ديده به جهان گشود. پدرش که يکي از دانشمندان و فقهاي برجسته دوران خود بود فرزند دار نميشد. به همين جهت نامهاي به حسين بن روح (نائب خاص امام زمان) نوشت و از امام عصر درخواست دعا کرد و حضرت در نامهاي براي فرزند دار شدن او دعا فرمود. بنابراين يکي از افتخارات شيخ صدوق اين است که با دعاي امام زمان به دنيا آمده است (رجال نجاشي، ص 262)
شيخ طوسي او را «دانشمندي جليلالقدر، حافظ احاديث، آشناي به رجال و نقادي عالي مقام در زمينه حديث» معرفي کرده و ميگويد: «از نظر حفظ احاديث و کثرت معلومات در ميان دانشمندان قمي، مانند او ديده نشده است. او حدود سيصد اثر تأليفي از خود به يادگار گذاشته است.» (فهرست طوسي، ص 442) البته از ميان تأليفات فراوان او تنها 18 اثر به دست ما رسيده است. در مورد بزرگي شيخ صدوق همين بس که او نويسنده کتاب «من لايحضره الفقيه» يکي از کتب اربعه شيعه (چهار کتاب برتر حديثي) است. وي پس از عمري پر برکت در سال 381 هجري ديده از جهان فرو بست.
شيخ صدوق در مقدمه اين کتاب پس از اشاره به شبهات فراواني که در زمينه غيبت امام عصر وجود دارد، از دستور امام زمان در عالم خواب بر نگارش کتابي در اين زمينه خبر ميدهد.
وي در اين کتاب در ضمن بيان مناظرات خود و رد شبهات مربوط به امام عصر، به بيان غيبتهاي پيامبران پرداخته تا روشن شود که امر غيبت در گذشته هم اتفاق افتاده است. همچنين روايات ديگر ائمه را درباره پيشگويي غيبت حضرت مهدي نقل ميکند. در اين کتاب 29 روايت در زمينه نشانههاي ظهور با عنوان «باب علامات خروج القائم» آمده است.
نتيجه آنکه نگارنده اين کتاب شخصيتي قابل اعتماد است و کتاب او نيز معتبر ميباشد. اما اين به معناي اعتبار تمامي روايات اين کتاب نيست. بلکه پس از گذر از اين مرحله بايد به بررسي اعتبار اسناد دروني اين کتاب پرداخت و پس از آن در مورد اعتبار روايات نظر داد.
شايد اين جمله مرحوم علي اکبر غفاري که در مقدمه اين کتاب آمده بازگو کننده بسياري از مطالب در مورد اعتبار روايات اين کتاب باشد.
وي در اين باره مينويسد: «مؤلف در اين کتاب آن چه درباره غيبت روايت شده و بين مردم شهرت داشته از صحيح و ضعيف و حسن و مجعول، جمع کرده است. اما فقط به روايات صحيحه يا اجماعي يا متواتر استدلال ميکند.»
بنابراين روشن است که روايات اين کتاب مخلوطي از روايات معتبر و غير معتبر است که بايد پس از کنکاشي جدي مورد بهره برداري قرار گيرد.
3- «الغيبة» شيخ طوسي
نويسنده اين کتاب، «محمد بن حسن طوسي» تنها کسي است که به «شيخ الطايفه» يعني بزرگ شيعيان معروف گرديده است که اين نشان از عظمت علمي او و جايگاه ويژهاش در ميان دانشمندان شيعه دارد. وي در سال 385 در خراسان به دنيا آمد و پس از سالها تلاش علمي در سال 460 در نجف اشرف از دنيا رفت. در کارنامه علمي او «نگارش دو کتاب از کتب اربعه شيعه» (چهار کتاب برتر حديثي)، «نگارش کتابهاي گوناگون در رشتههاي مختلف علوم اسلامي»، «رهبري علمي و فتوايي شيعه» و «تاسيس حوزه علميه نجف» وجود دارد که هر يک براي عظمت يک شخصيت علمي کافي است.
هدف اصلي شيخ طوسي از نگارش اين کتاب پاسخگويي به شبهات موجود در زمينه مهدويت بوده است. او در مقدمه کتاب مينويسد:
«من در اين کتاب در صدد پاسخ گويي به سؤالات گوناگون در اين باره (غيبت امام عصر) هستم و براي تاييد سخنان خود به برخي از روايات نيز استناد خواهم کرد تا موجب تأکيد و پذيرش آن از جانب علاقه مندان به روايات گردد.»
بنابراين کتاب الغيبه يک کتاب روايي صرف نيست بلکه در آن به مقتضاي کلام از روايات فراواني استفاده شده است.
در اين کتاب 59 روايت در بخش نشانههاي ظهور قرار گرفته است که سند آنها مشکلات عديده دارد. برخي از آنها از معصوم صادر نشده و تعدادي از آنها از منابع و يا روايان اهل سنت نقل شده است. اگرچه سند روايات نشانههاي ظهور در دو کتاب الغيبة نعماني و کمال الدين شيخ صدوق نيز مشکلات خاص خود را دارد اما چنين شيوهاي به ندرت در اين دو کتاب قابل رويت است.
شيخ طوسي برخي از روايات باب نشانههاي ظهور را از استادش شيخ مفيد در کتاب «الارشاد» گرفته است. اما از کتاب الغيبه نعماني استفاده نکرده است. البته مضمون اين دو کتاب در مواردي با هم تطبيق دارند. (تحليل تاريخي نشانههاي ظهور، مصطفي صادقي، ص 31)
4 «الفتن» نعيم بن حماد
نعيم بن حماد مروزي از دانشمندان و محدثان اهل تسنن و از اهالي مرو که در سال 228 از دنيا رفته است. کتاب الفتن او قديميترين منبع در دسترس ميباشد که نشانههاي ظهور را در خود جاي داده است. البته موضوع اين کتاب، پيشگوييهايي در مورد آينده است که بخشي از روايات آستانه ظهور نيز در آن موجود است.
سيد بن طاوس از علماي بزرگ شيعه در قرن هفتم به کتاب او اعتماد کرده و حدود يک سوم از کتاب «الملاحم و الفتن» خود را از کتاب او نگاشته است.
در مورد شخصيت او در ميان عالمان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد. برخي همچون احمد بن حنبل او را توثيق و برخي همچون نسايي او را تضعيف کردهاند. برخي نيز در مورد او گفتهاند که براي تقويت سنت، حديث جعل ميکرده است. ذهبي از دانشمندان مهم اهل تسنن مينويسد: نبايد به سخن او استناد کرد چون در کتاب الفتن مطالبي عجيب و غير قابل قبول آورده است. (سير اعلام النبلاء، ج 10، ص 597) اما ابن حجر عسقلاني که از دانشمندان به نام اهل تسنن است در ضمن آنکه او را راستگو معرفي کرده، وي را داراي اشتباهات فراوان برشمرده است.(تقريب التهذيب، ج 2، ص 250)
بنابراين از مجموع اين سخنان بر ميآيد که در ديدگاه اهل تسنن بر فرض آنکه شخصيت نعيم بن حماد قابل اعتماد باشد، کتاب او و يا احاديث او قابل اعتماد نيست. يعني حداکثر چيزي که از سخنان رجاليون اهل تسنن قابل برداشت است، راستگو بودن نگارنده است. اما هيچ يک از آنان بر اعتبار کتاب يا روايات او صحه نگذاشتهاند.
اما مشکل اساسي ديگري که در روايات اين کتاب وجود دارد اين است که اکثر اسناد اين کتاب به معصوم ختم نميشود. چرا که دانشمندان اهل تسنن گفته صحابه و تابعان را نيز قابل پذيرش ميدانند و از شخص آنان نيز حديث نقل ميکنند. اما نظر شيعه اين است که تنها سخن امام معصوم قابل پذيرش است و حجيت دارد.
نتيجه نهايي در مورد اعتبار اين چهار منبع
کتاب «الفتن» ابن حماد که از منابع اهل تسنن به حساب مي آيد، نزد بزرگان اهل تسنن هم، مقبوليت ندارد. در نتيجه نمي توان به روايات آن اعتماد کرد.
سه منبع ديگر نيز که از منابع شيعي به حساب مي آيند، اگر چه کتاب هاي معتبري هستند و توسط نويسندگان سرشناس و قابل اعتمادي نوشته شده اند اما (همچنان که در بخش بعد خواهيم گفت) اسناد دروني اين کتاب ها داراي مشکلاتي هستند که بايد پيش از استفاده از روايات آن با دقتي عالمانه و توجهي عميق به آنها نظر افکند. بنابراين استفاده يک کاسه از همه روايات اين کتاب همچنانکه در اين مستند رخ داده خطايي بسيار بزرگ است که نتيجه را به انحراف خواهد کشاند.
ادامه دارد ...
سيد مصطفي بهشتي
بخش مهدويت تبيان