هیچ خط قرمز سیاسی در تلویزیون نداریم

در قضیه نقد، خیلی دست کسی بسته نیست و ما محدودیت سیاسی نداریم؛ همه می‌توانند کار کنند البته با شیوه درست نه اینکه زیر آب همه چیز را بزنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 هیچ خط قرمز سیاسی در تلویزیون نداریم

در قضیه نقد، خیلی دست کسی بسته نیست و ما محدودیت سیاسی نداریم؛ همه می‌توانند کار کنند البته با شیوه درست نه اینکه زیر آب همه چیز را بزنند.

عباس اکبری اگرچه دانش‌آموخته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه شیراز است اما بیشتر او را با تالیف و ترجمه می شناسند و در سینما نیز او به فیلم‌نامه نویسی شهره است و این جدای بحث سینمای جهان و کار ویژه او در این حوزه است. او جدای از تدریس در کارگاه‌های فیلمنامه‌نویسی حوزه هنری و دانشگاه هنر و تهران، چندین فیلمنامه تولید شده و منتشر شده نیز در کارنامه خود دارد. در دوره مدیریت جعفری جلوه در شبکه اول سیما، مسئولیت گروه حماسه و دفاع را به عهده گرفت؛ درست زمانی که مجموعه «در چشم باد» مراحل اولیه تصویب طرح را طی می‌کرد. حالا هم مدیر گروه فیلم و سریال شبکه اول سیماست. با او درباره «در چشم باد» و روند تولید و پخش آن و همچنین فعالیت‌های گروه فیلم و سریال شبکه ملی سیما صحبت کردیم.

محدوده‌ها تنگ تر نشده است

«اینکه گفته می شود، سازمان به تازگی کوچکترین نقدی را هم سانسور می‌کند، تخیلات برخی دوستان رسانه‌ای است» اکبری با بیان این جملات وجود نوعی نگاه ممیزی در تولید و بویژه پخش آثار نمایشی را رد می‌کند و می‌گوید: یکی ازمسائلی که ما خیلی حواسمان هست، اخلاق در چارچوب احکام شرعی است اما درمورد مسائل دیگر به خصوص سیاسی همانطور که مقام معظم رهبری گفتند ما محدودیت سیاسی نداریم. در مجموعه «نون و ریحون» هم اگر دیده باشید نقدهایی در مورد ارشاد و چاپ کتاب وجود داشت. در قضیه نقد، خیلی دست کسی بسته نیست؛ همه می توانند کارکنند البته درست. معنی اش این نیست که زیرآب همه را بزنند. نکته ای که مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند، اینکه شما هرچقدر می‌خواهید انتقاد کنید، خط قرمز سیاسی نداریم. ولی خودتان هم باید جواب بدهید. یعنی اگر از ارگانی انتقاد کردید و آن ها گفتند چرا؟ خودتان باید پاسخگو باشید و دلایل منطقی داشته باشید.

وی اضافه می‌کند: قاعده این است که سریال‌ها خیلی دچار جرح و تعدیل نمی‌شوند. به این دلیل که برای طرح و سناریو خیلی هادر تلویزیون نظر می‌دهند و مشاوران مختلفی وجود دارند، این تصور قدیمی است که یک نفر می‌نویسد، یک نفر تایید می‌کند و یک نفر کارگردانی و بعد هم پخش، و بعد گفته شود سانسورکن و پخش نکن! وقتی می گویم سریال سازی کارگروهی است بخشی مربوط به بچه های تولید است، بخشی هم مربوط به بچه های تلویزیون است. کلا روند مجموعه سازی در تلویزیون بر اساس همکاری بین مدیریت و هنرمندان است و بواقع جرح وی زمان پخش تعدیل های زمان پخش هیچگاه طوری نیست که مسیر یک داستان را تغییر بدهد و یا عوض کند. محور کار در تلویزیون اعتماد و همکاری دو طرفه است ، اینطور نیست که کار در مرحله ساخت رها شود، لحظه به لحظه پیگیر تولید و روند کار هستیم.

وی در مورد حذفیات «زیر هشت» نیز می‌گوید: زیرهشت شاید 3-2 دقیقه بیشتر حذف نشد. و این هم به این دلیل که ممکن است در زمان پخش روح حساسی وجود داشته باشد که بگوییم بهتر است تماشاگر این اتفاق را نبیند. یعنی آقای مقدم توجیه می شود که بهتراست این پخش نشود واگر به عهده خودش هم بگذاریم، این بخش را کنار می گذارد. فقط یک صحنه یک دقیقه‌ای بود که او اصرار داشت باشد و ما اصرار داشتیم پخش نشود که بعد از پخش گفت اتفاقا کار درستی کردید که نشان ندادید. به هر حال هنرمند به کارش وابسته است و تعصبات و تعلقاتی به کار دارد.

قاعده این است که سریال‌ها خیلی دچار جرح و تعدیل نمی‌شوند. به این دلیل که برای طرح و سناریو خیلی هادر تلویزیون نظر می‌دهند و مشاوران مختلفی وجود دارند، این تصور قدیمی است که یک نفر می‌نویسد، یک نفر تایید می‌کند و یک نفر کارگردانی و بعد هم پخش، و بعد گفته شود سانسورکن و پخش نکن!

انتقادها وارد نیست

اکبری با دفاع کامل از مجموعه «در چشم باد» تولید این مجموعه عظیم را یک حرکت ماندگار در رسانه ملی توصیف می‌کند و درباره انتقادهای وارد بر این مجموعه با تاکید بر کار پژوهشی فوق‌العاده‌ای که برای این مجموعه انجام شده می‌گوید: تمام برهه‌های موجود در این مجموعه از پشتوانه تحقیقی و تاریخی برخوردار بود و حتی دیالوگ‌ها نیز بر طبق ادبیات هر دوره تنظیم می‌شد. در بخش‌های بعد از انقلاب مجموعه هم کار کاملا به شکل گروهی و کارشناسی پیش رفت ما در چندین مرحله به کسانی که در جبهه و جنگ و در عملیات بیت‌المقدس حضور داشتند، مراجعه کردیم تا کار با واقعیت این عملیات منطبق باشد.

وی با رد انتقادهایی که نسبت به نمایش عملیات بیت‌المقدس در این مجموعه می‌شود، اضافه می‌کند: تمام مدارک مربوط به این عملیات از عکس‌ها و دست نویس‌ها یا کالک‌هایی را که شهید حسن باقری طراحی کرده بود جمع کردیم. بر اساس این مدارک نقشه عملیات را طراحی کردیم. اینکه عملیات چطور اتفاق می افتد، چند تا مرحله داشته، کجاها پل زدند، چقدر طول کشیده و... در عین حال فیلم‌های مستندی وجود داشت که در این عملیات گرفته شده؛ هم قبل عملیات، هم بعد عملیات، هم طی عملیات. همه این ها را تا جایی که امکان داشت و دسترسی داشتیم در اختیار کارگردان و عوامل اصلی قرار دادیم.

وی در عین حال توضیح می‌دهد که آنچه در این مجموعه به تصویر کشیده شد با عملیات اصلی بسیار تفاوت داشته چرا که عملیات بیت المقدس را یک ملت پشتیبانی کرد و ‌این یک مجموعه تلویزیونی بود با 500-400 نفر پشت صحنه و اصلا قرار نبوده که عملیات بیت المقدس در همان حجم ساخته شود. اما حرف ما این بود که روح عملیات بیت المقدس را با نشانه ها و بعضی از شخصیت های واقعی در قالب این بازیگران و این سناریویی که نوشتیم زنده کنیم.

اکبری با بیان اینکه در درام باید روح حاکم بر کار تحقیقی باشد و نیاز به نقل نعل به نعل واقعیات و مستندات نیست، در مورد انتقادات مطروح درباره هزینه بالای «درچشم باد» هم اینگونه توضیح می‌دهد: برای این پروژه 12 میلیارد و 400 میلیون تومان هزینه شد و این برای ساخت چنین سریالی، زیاد نیست. ما بخشهایی از این فیلم را به عنوان یک نمونه بردیم امریکا وبه دست اندرکاران تولید فیلم نشان دادیم وگفتیم 12 میلیون دلار هزینه کردیم. گفتند چطور با 12میلیون دلار این را ساختید؟ یعنی برای آنها تعجب برانگیز بود. انرژی ای که ، ما ایرانی ها ، می گذاریم انرژی انسانی بسیار زیادی است چرا که به کارمان اعتقاد داریم. از سویی قصد مجموعه این بوده که ما چند جنگ را در طول دوره معاصر با هم مقایسه کنیم یعنی بگوییم در دوره ای که میرزا کوچک خان بود یک جنگ اتفاق افتاده، در دوره جنگ جهانی دوم یک جنگ دیگر رخ داده و بعد از انقلاب هم یک جنگ دیگر. حالا چه تفاوت هایی بین این جنگ ها وجود دارد؟ چه شباهت هایی وجود دارد؟ و عکس العمل سران و مردم در این 3 مقطع تاریخی چه بوده و نتایجشان هم چه بوده؟ ما به این هدف رسیدیم؛ روایت این برهه‌های تاریخی آسان نبوده است. همین پلی که در عملیات نشان داده می‌شود تقریبا 4-3ماه بچه های ارتش و سپاه آمدند و کار کردند تا این پل ساخته شد.

وی همچنین با بیان اینکه مجموعه توانسته توقع اولیه برای ساخت را تامین کند، اضافه می‌کند: کار به خوبی دیده شد و تاثیر خود را در میان قشرهای مختلف مردم گذاشت. البته من تماشاگر این کار را مقایسه نمی کنم با یک کار روتین شبانه، چون تاثیر این کار تاثیر عمیق است، و مخاطب خاص نامیده می شود اما در مجموع هم برای مخاطب عام و هم مخاطب خاص، رضایت بخش بوده است و در اذهان ماندگار خواهد شد. درست است که مخاطب این مجموعه نسبت به یک کار طنز کمتر بوده اما تاثیر عجیبی روی آن کسانی که کار را دیدند داشت و گاه آنها را علاقمند به تاریخ و تحقیق کرد؛ یک کارجدی مخاطبش کمتراست اما تاثیر مستقیم و غیر مستقیم و با واسطه‌اش حتما بیشتراست.

اکبری در مورد انتقادات وارد به قسمت‌های بعد از انقلاب مجموعه هم اینگونه توضیح می‌دهد: این صحبت هایی که راجع به کار شد به جز یک مورد که گفتند ریتم مجموعه کند است، به عنوان نقد به حساب نمی‌آمد. بقیه اش در واقع غر زدن بود. کیف یانگوم و نشان دادن سطل زباله مکانیزه و علم گاز و... اینها اشکال نقدی نیست. بهترین فیلم ها در هالیوود هم که اشکالاتی اینچنین دارد. ما اگر یک شهرک سینمایی داشتیم که مربوط به انقلاب بود، خیابان طالقانی و بازار داشت، و سپس این عیب‌ها توی کار دیده می‌شد، ما می‌گفتیم دقت نکردیم. می خواهم بگویم که عوامل خیلی متغیر وجود دارد که دست ما را به عنوان کسانی که دارند این ها را جمع می‌کنند، می بندد.

وی در مورد سفر تیم سازنده به آمریکا نیز توضیحات جالبی می‌دهد: یک چیزی که فراموش شده این است که یک گروه کاملا ایرانی نه به عنوان کسانی که دارند برای دیگران کار می‌کنند بلکه کسانی که دیگران یعنی امریکایی‌ها دارند برای اینها کار می‌کنند برای تولید به امریکا سفر کردند. به عبارتی امریکایی‌ها می‌آیند برای یک تیم ایرانی کار می کنند و آن محصول، محصول فکر واندیشه و زحمت بچه های ایرانی است.

این صحبت هایی که راجع به کار شد به جز یک مورد که گفتند ریتم مجموعه کند است، به عنوان نقد به حساب نمی‌آمد. بقیه اش در واقع غر زدن بود. کیف یانگوم و نشان دادن سطل زباله مکانیزه و علم گاز و... اینها اشکال نقدی نیست. بهترین فیلم ها در هالیوود هم که اشکالاتی اینچنین دارد.

در مسیر زاینده‌رود

اکبری درباره مجموعه شبانه شبکه اول سیما در ماه مبارک رمضان به هیچ وجه افت کیفی کار حسن فتحی را قبول نمی‌کند و در پاسخ به اینکه چرا کار نتوانست به خوبی تا پایان با مخاطب همراه شود و به نوعی زمین خورد، می‌گوید: اینکه گفته شود، مجموعه در نیامده و زمین خورده باید دلیل و منطقی داشته باشد، از نظر ما بر اساس آمار تماشاگران و میزان رضایت آنها درآمده و خیلی هم خوب بوده است. وی در مورد اعتراض‌ها و جرح و تعدیل‌های انجام شده روی «در مسیر زاینده رود» هم معتقد است: تغییرات آنقدری نبوده که مسیر داستان را عوض کند و مخاطب را پس بزند، به هر حال اینطوری نیست که یک مجموعه نمایشی همین‌طوری برود روی آنتن. ولی اینکه فکر کنید جرح و تعدیلی صورت گرفته که باعث شده سریال خراب شود اصلا اینجوری نبوده است.

وی با بیان اینکه مسئولیت جنبه هنری کار را به عهده حسن فتحی به عنوان کارگردان گذاشت از طولانی شدن روند تولید این مجموعه دفاع کرد و در عین حال از خروجی نهایی اظهار رضایت کرد: «اینطور نبوده است که فیلمنامه سر صحنه به دست عوامل برسد گرچه معتقدم گاهی اوقات درست این است که بخشی از سریال‌ها ساخته شود، دیده شود، بازخورد تماشاگر مشخص شود وبراین اساس بازخورها لحاظ شود.

اکبری در مورد واکنش‌های متفاوت و متعدد به «درمسیر زاینده رود» نیز می‌گوید: واکنش‌ها در مجموع به نظرم مثبت بود یعنی چیزهایی که راجع به فوتبالیست‌ها و دنیا فوتبال پخش شد، نظرات مثبت را جلب کرد، انتقادهایی هم وجود داشت که ما فوتبالیست اینطوری نداریم و ما گرکانی در فوتبال نداریم و... در مورد مردم اصفهان هم در مجموع نظر ایشان نسبت به کار مثبت بود.

وی در مورد علت انتخاب یک فوتبالیست و یک کشتی‌گیر قدیمی برای نقش‌های اصلی این مجموعه، نگاه فرا ورزشی به یک مفهوم اخلاقی در جامعه را نیزمدنظر قرار می‌دهد و می‌گوید: بحث اصلی این بود که جامعه بدون اخلاق محکوم به مرگ است. اگر یک آدمی ظرفیت نداشته باشد و به یک مقامی، پستی، شهرتی و محبوبیتی زود هنگام برسد ممکن است اشتباهات جبران ناپذیری مرتکب شود . آدمی مثل سارنگ از یک طرف، حاج بهزاد از یک طرف، گرکانی، مادر مهران، پدرحاج بهزاد همه این ها آدم هایی هستند که درجامعه ما موضوعاتی درحیطه خود دارند والبته ممکن است اینطور کنار هم قرار نگیرند. ما می خواهیم بگوییم در این قالب که ممکن است در جامعه طور دیگری اتفاق بیفتد یک چیزهایی را کنارهم می چینیم ومی گوییم آدم می تواند با اخلاق باشد. اگر به سنت دینی مراجعه کنید معیارهای اخلاقی درستی وجود دارد و بر این اساس می شود خیلی بهتر زندگی کرد. یکی از دلایل انتخاب اصفهان برای لوکیشن مجموعه، زنده کردن سنت ها بود. اصفهان به عنوان شهری که دارای فرهنگ سنتی است ومردم با اخلاق و متدین و مقیدی دارد، انتخاب شد. انتخاب لوکیشین‌های فرهنگی و سنتی اصفهان هم برای تاثیرگذاری بیشتر قصه و داستان افراد حاضر در مجموعه بود.

وی در مورد لهجه اصفهانی بازیگران و استفاده از نمادهای سنتی مجموعه با وجود توسعه اصفهان در زمان حال نیز با تاکید بر نمادین بودن انتخاب‌ها، اینگونه توضیح می‌دهد: ما یک رسانه ملی هستیم یعنی رسانه ای که برای تمام ایرانی‌ها با تنوع قومی کار می‌کند. همه اینها گویش و لهجه خاصی دارند و همه قرار است این مجموعه را ببینند. شخصیت ها اگر کاملا اصفهانی غلیظ صحبت می‌کردند ممکن بود مثلاً آذری ها متوجه نشوند بنابراین با شخصیت ارتباط برقرار نمی‌کردند. این متفاوت است با سریالی که در اصفهان و برای خود اصفهانی ها ساخته و پخش می‌شود. ضمن اینکه می‌خواستیم بین بخش های مختلف ایران وحدتی ایجاد کنیم. کما اینکه حین پخش سریال و الان هم مردم سعی می کنند لهجه های اصفهانی را تقلید کنند. این تاثیرخوبی است. لهجه ای که آقای سماواتی صحبت می کند اصفهانی نیست اما باعث می شود تماشاگرمن تهرانی بفهمد و بتواند تقلید کند و به همین علت اصفهان و اصفهانی را دوست داشته باشد.

وی اضافه می‌کند: ما قبلا هم سریال هایی از استان های دیگر داشتیم که هیچگاه بین مردم گل نکرد و شاید دلیلش هم این بوده که آن فرهنگ را دقیقا همانطور نعل به نعل روبروی مخاطب میلیونی گذاشتیم. اما حالا این مخاطب میلیونی را بردیم به فیلمی که شخصیت‌های آن سوپراستارها هستند که در یک قالب دیگری صحبت می کنند، این فی نفسه جذابیت دارد.

اکبری با تاکید بر نیت اصلی سازندگان مبنی بر «بازگشت جامعه به سنت‌ها» ادامه می‌دهد: هر سریالی که ساخته می شود نقاط قوت وضعف دارد. این طبیعی است. اما اگر افت مخاطب داشته شاید بخشی از آن مربوط باشد به وقفه سه روزه در پخش که مصادف بود با شب های قدر. ( که البته آمار نشان می دهد در هفته سوم مخاطب آن افزایش پیدا کرد .)

یک روز قبل

اکبری همچنین در بخش دیگری از نشست «کافه خبر» به برنامه های گروه فیلم و سریال شبکه اول در هفته دفاع مقدس اشاره می‌کند و با بیان اینکه « کار جدیدی به اسم «یک روز قبل» با موضوع پرتاب ماهواره امید در سال گذشته، این شب‌ها روی آنتن می‌رود» می‌گوید: دفاع مقدس ما ابعاد مختلفی داشت و الان نیز ابعاد دیگری پیداکرده است. آن زمان مردان و زنانی بودند که با دست خالی مقابل دشمن ایستادند و مقاومت کردند و اجازه ندادند کوچکترین ذره ای از خاک ما ازدست برود. امروز هم همان روحیه به شکل دیگری درحال تجلی است و آن پیشرفت در حیطه علم و دانش است. از جمله مسائل هسته ای و فناوری های نوین. یکی از وظایفی که رسانه به عهده دارد این است که روح مقاومت، روح خودباوری و پشتکار برای موفقیت را در قالب مسائل روز متجلی کند. بر این اساس داستان «یک روز قبل» نوشته شد. تا با موضوعی ملی، و داستانی دراماتیک، بحث استقلال و افتخار ملی را در قالب یک مجموعه نمایشی با ضرباهنگ مناسب عرضه کند، داستان این مجموعه 8 قسمتی که صادق کرمیار نوشته و کارگردانی کرده، در 24 ساعت قبل از پرتاب ماهواره اتفاق می‌افتدو...

وی در مورد کار دیگر مربوط به این هفته نیز توضیح می‌دهد: با توجه به اینکه امسال سی امین سال دفاع مقدس است یک کار درمورد آزادگان داریم به اسم «قفسی برای پرواز» که درحیطه خودش جدید است. شنبه ها بعد از مجموعه «یک روز قبل» پخش خواهد شد. به نظرم کار خوبی خواهدشد؛ 32 قسمت است و کارگردانی آقای یوسف سید مهدوی است.

داستان مختار نامه...

آن بخش‌هایی که از «مختارنامه» دیدم بسیار خوب و دیدنی از آب درآمده است. معتقدم در پخش هم با استقبال خیلی خوبی مواجه خواهد شد. ضمن اینکه این کار شاخص برخاسته از یک اعتقاد گروهی قوی و تیم فنی قابل اعتماد است که بدون تردید نتیجه نهایی دیدنی و قابل تقدیر خواهد بود.

منبع : خبرآنلاین

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت