تبیان، دستیار زندگی
در سال 1939 ، ناتالی نخستین کتاب خود، واکنشهای اولیه را منتشر می کند و به دنبال آن مجموعه ای از متنهای کوتاه و رمان دیگری از او به چاپ می رسد: سیمای یک غریبه (1948)، مارترو (1953)، آسمان نما(1959)، میوه های طلایی(1963)، در میان مرگ و زندگی(1969)، ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جستجوگر اعماق ناشناخته انسان

 انسان

ناتالی ساروتدر 18ژوئیه 1900در خانواده روشنفکری در ایوانووا، شهری در نزدیکی مسکو به دنیا آمد. پدرش شیمی دان و مادرش نویسنده بود. در سال 1909به همراه خانواده به پاریس رفت و در دانشگاه سوربن (حقوق)، در آکسفورد (تاریخ) و در برلین (جامعه شناسی) خواند. پس از جدایی پدر و مادرش، ناتالی مقیم فرانسه شد و در سال 1925با وکیلی به نام رمون ساروت ازدواج کرد. به ادعای خودش، همسرش بهترین و اولین خواننده همیشگی آثارش بوده، کسی که مفهوم تراوشات قلمی او را چنان که می بایست درمی یافت. در سال 1941با اشغال پاریس توسط نازی ها، مجبور شد به طور مخفیانه زندگی کند و از همسرش جدا شود. با پایان جنگ، او و همسرش زندگی خود را از سر گرفتند و ناتالی به شکل جدی تری نویسندگی را دنبال کرد.

در سال 1939 ، ناتالی نخستین کتاب خود، واکنشهای اولیه را منتشر می کند و به دنبال آن مجموعه ای از متنهای کوتاه و رمان دیگری از او به چاپ می رسد: سیمای یک غریبه (1948)، مارترو (1953)، آسمان نما(1959)، میوه های طلایی(1963)، در میان مرگ و زندگی(1969)، آیا صدای آنها را می شنوید؟(1972)، احمقها می گویند(1976) و کاربرد کلام(1980). در کنار این رمانها باید از کتاب «عصر بدگمانی»(1956) نیز نام برد که مجموعه مقالاتی درباره رمان است که به تدریج از سال 1947انتشار آنها آغاز گشته و در واقع در میان پژوهشهای نظری درباره رمان نو در زمره ارزنده ترین و برجسته ترین آنها به شمار می رود و به ویژه روشنگر تلاش شخصی این بانوی رمان نویس در این زمینه است. وی در این کتاب، ضمن انتقاد از رمان کلاسیک، سیر تحولات این ژانر ادبی را از دوره کافکا تا به امروز دنبال کرده است.

 انسان

چنانچه تحول و گسترش آثار ناتالی ساروت را تنها به کاربرد تفکرات نظری او محدود کنیم راه خطا پیموده ایم. در واقع نظریه های وی برای توجیه آثاری نوشته شده اند که در ابتدا مورد پسند خوانندگان قرار نگرفته بودند و باید به آنها به عنوان توضیحات عمیق تحلیلی در مورد داده های اساسی که موجب اصالت و بدعت آثار وی می گردند بنگریم.

در میان نویسندگان قرن بیست، می توان از ناتالی ساروت بعنوان جستجوگر اعماق ناشناخته وجود انسان متعلق به این قرن یاد کرد. وی تمام عمر ادبی خود را به کشف پدیده های درونی و پنهانی واسطه بین ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه انسان صرف نموده و آنها را «تروپیسم» نام گذاری کرده است. با این حال این عنوان به خوبی نشان دهنده دستمایه داستانی رمانهای ساروت است. نویسنده ای که تلاش می کند از ورای این انتریگها و شخصیتهای معین و زمان مندی قراردادی، فضای پیچیده و ناگفتنی را تحلیل کند. که در آن «حرکات وصف ناپذیر به سرعت تا امروز آگاهی ما می لغزند» (عصر بدگمانی). توجه نویسنده به این مرز که بنا به تعریف، مکان ناگفتنیها یعنی «زمره درونی» و نیروهای ذهنی کاوش نشده است که او را وامی دارد روشهای کلاسیک تحلیل روانشناختی را مردود بشمارد و زبان جدیدی را تدارک ببیند که به جای شرح و بسط و توضیح، بتواند حقیقت مکتوم و نامعلومی را تقلید کند.

روند داستانی ناتالی ساروت از «ناگفته» تا «گفتن» شامل بیان بی پرده فرایند نگارش و نبردی گاه آشکار و گاه پنهان و زیرکانه با زبان است: فتح کلمات، آفرینش تدریجی تصاویر، تکرارها، پشیمانیها و تعلیقهای نفس گیر...

ناتالی ساروت، که به عنوان پیشگام رمان نو محسوب می شود، در سن هشتاد و سه سالگی به نوشتن بخشی از خاطرات دوران کودکی خود می پردازد. خاطراتی که فراوان تحت تأثیر جدایی پدر و مادرش، هنگامی که او دو سال بیشتر نداشت، قرار دارد. شرح این خاطرات موجب می شود که کودکی را علیرغم میل ناتالی، یک «اتوبیوگرافی» بدانیم. ولی نوع جدیدی از آن که با تفکر حاکم بر دیگر آثار او هماهنگی دارد. در واقع وی در این کتاب نه تنها به اصول رمان نو پشت نکرده، بلکه با خلق یک اتوبیوگرافی جدید، در راستای اصول رمان نو حرکت کرده، به آن ژرفای بیشتری بخشیده و سبک نوشتاری خود را نیز تقویت نموده است. رویکرد امروزی به اتوبیوگرافی نیز بیش از آنکه نشان از خشکاندن ریشه های تخیل در خلق یک اثر ادبی باشد، شاهدی است بر گسترش قلمرو نوشتار.

 انسان

ساروت در داستانهای خود همواره به دنبال کشف واقعیت روان شناختی نهفته در ورای کلمات و رویدادهای روزمره است. در آثار او بینشی شاعرانه، طنزآمیز و رنج آور از زندگی به چشم می خورد. دلیل دیالوگ در آثار او بیش از آنکه نتیجه یک تعامل اجتماعی باشد، چکیده گفتگوی درونی و ذهنی آدمها است. احتمالا ساروت هم به این گفته ویرجینیا وولف معتقد است که می گوید: «برای هر کسی که می نویسد، فکر کردن درباره جنسیت خود مخرب است.»

با وجود اینکه خانم ناتالی ساروت اولین نوشته های خود را در سال 1939منتشر ساخت، ولی در اوایل سالهای 1960به متون نمایشی روی آورد. در پی درخواست های مکرر رادیو آلمان، وی گفت و شنودهای پر از تشبیه و استعاره خود را که بیشتر به «پیش گفتگو» در رمان شباهت داشتند، در رادیو به اجرا درآورد و بدین وسیله آثاری خلق کرد که مهمترین آنها عبارتند از: سکوت (1964)، دروغ (1966)، زیباست(1975)، بخاطر یک آری، یک نه (1982).

ساروت در کتاب «گرایندگی» نشان داد که چگونه زن ها زندگی خود را به «تبادل نظر» در مکان عام می گذرانند این همان چیزی است که هایدگر از آن به عنوان «پرگویی» یاد می کند و می توان آن را استیلای «عدم اصالت» دانست. ناتالی دیوار «عدم اصالت» را به چشم ما می کشد و ما را وامی دارد که در همه جا آن را ببینیم و در پس این دیوار چه چیزی نهفته است؟ هیچ. و یا شاید تقریبا هیچ. تلاش هایی مبهم برای گریختن از چیزی که وجودش را در میان سایه ها حدس می زنیم. «اصالت»، ارتباط راستین با خود، با دیگران، با مرگ در همه جا مطرح می شود، اما قابل رؤیت نیست. وجودش را احساس می کنیم چرا که از آن بیمناک و گریزانیم. اگر دعوت نویسنده را اجابت کنیم و نگاهی به درون انسانها بیافکنیم، شاهد جنب وجوش گریزهایی سست و رخوت زده خواهیم بود. گریز به جانب اشیایی که در آرامش، ثبات و عمومیت را منعکس می سازند، گریز به جانب مشغولیت های روزمره، گریز به جانب حقارت و ابتذال.

روند داستانی ناتالی ساروت از «ناگفته» تا «گفتن» شامل بیان بی پرده فرایند نگارش و نبردی گاه آشکار و گاه پنهان و زیرکانه با زبان است: فتح کلمات، آفرینش تدریجی تصاویر، تکرارها، پشیمانیها و تعلیقهای نفس گیر...

برجسته ترین قابلیت ناتالی ساروت، سبک لغزنده و کاوش گر اوست که سراپا صداقت، سراپا ندامت، با احتیاطی پرهیزکارانه به اشیاء نزدیک می شود و به ناگاه از آنها روی برمی گرداند که گویی در برابر پیچیدگی شان شرم زده و خجول باشد و سرانجام، با جادوی یک تصویر، به گونه ای کاملا غیرمنتظره، هیولا را کف بر لب آورده در معرض دید ما قرار می دهد. آیا این روانشناسی است؟ شاید ناتالی، که از ستایش گران پرشور داستایوفسکی است، مایل باشد چنین باوری را به ما القاء کند.

نهایت آنکه، نباید در کتاب های ناتالی ساروت به جستجوی چیزی برآییم که او قصد و تمایل عرضه آن را ندارد، برای او، انسان یک خصلت اخلاقی، یک سرگذشت و حتی مجموعه ای از عادات نیست. او انسان را هم چون رفت و آمدی می بیند، مداوم و کند میان خاص و عام.

ناتالی ساروت اولین نوشته خود را در سن سی و دو سالگی منتشر کرد و پس از آن در طول عمر نود و نه ساله خود، بیست و یک کتاب، شامل رمان، نمایشنامه و مجموعه مقالات به انتشار رساند.


ناهید زندی پژوه 

تنظیم : بخش ادبیات تبیان