تبیان، دستیار زندگی
سال ها بود كه شركت های چند ملیتی صادر كننده غله و همچنین دو كشور استرالیا و كانادا چشم به بازار غله دركشور ما دوخته بودند ، و برای به دست آوردن این بازار به رقابت با یكدیگر می پرداختند. جای شگفتی هم نیست ، یك میلیارد دلار وا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر باران نبارد...

سال ها بود كه شركت های چند ملیتی صادر كننده غله و همچنین دو كشور استرالیا و كانادا چشم به بازار غله دركشور ما دوخته بودند ، و برای به دست آوردن این بازار به رقابت با یكدیگر می پرداختند. جای شگفتی هم نیست ، یك میلیارد دلار واردات گندم در سال برای هر صادر كننده رقم بسیار بزرگی است كه می تواند سود بسیار برای آنان به همراه داشته باشد . هر ساله بخشی از نان مردم كشور ما نه بدست كشاورز زحمتكش ایرانی ، كه از زمین های كشاورزان استرالیایی و كانادایی تامین می شد و در خفا عرق شرم بر پیشانی هر ایرانی غیرتمندی می نشاند كه" آیا روزی خواهد رسید كه ایرانی نان برآمده از گندمزارهای خویش را بر سفره اش داشته باشد. ؟ آیا روزی خواهد آمد كه  اسكله های بنادر ایران سوت كشتی های حامل گندم وارداتی را نشنوند ؟ "

خودكفایی گندم پس از سالها وابستگی به خارج به دست آمد، ولی آفت سِن كه بر جان گندمزارها و گندمكاران ما افتاده بود از چه هنگام قدم بر این خاك نهاد و  واردات گندم از چه زمانی  در كشور ما آغاز شد؟

جمعیت كثیری از مردم كشورمان از دیرباز به كار كشاورزی اشتغال داشتند و اگر چه از روش های بسیار كهن همچون خیش و گاو آهن و داس استفاده می كردند كه طی آن سهم چشمگیری از محصول هدر می رفت و همراه با كاه به مصرف دام می رسید ولی با این حال میزان كاشت و برداشت محصولات كشاورزی به ویژه گندم چنان بود كه  نه تنها سفره مردم این مرز و بوم را پرمی كرد ، بلكه حتی سهمی از آن نیز به خارج از كشور صادر می شد.

ولی پس از جنگ جهانی دوم و قدرت یافتن اتحاد جماهیر شوروی و آغاز جنگ سرد میان دو ابر قدرت ، امریكا كوشید با اعطای كمك های مالی و تسلیحاتی به كشورهای اقماری شوروی سابق از گسترش اندیشه های ماركسیستی جلوگیری كند . " ترومن رئیس جمهور آمریكا در مارس 1947 نطقی در جلسه كنگره امریكا ایراد كرد كه پیام اصلی آن بهدكترین ترومن مشهور... و سپس پایه اصلیطرح مارشال گردید "(1).این طرح نخست تنها در كشورهای اروپای غربی كه از جنگ صدمات فراوانی دیده بودند به اجرا درآمد ولی بعد برای جلوگیری از انتشار اندیشه های كمونیستی شامل كشورهای خاورمیانه كه اقتصاد نابسامان داشته و به لحاظ صنعتی عقب مانده بودند ، نیز شد. اساس دكترین ترومن دراصل چهار آن خلاصه شد كه می گفت :" ما با یك برنامه شجاعانه برای اینكه پیشرفت های علمی و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب‌ مانده جهان قرار بدهیم این دوره را آغاز می‌كنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نائل گردند. به عقیده من ما می‌توانیم ملت های صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند. با چنین همكاری با ملت های دیگر می‌توانیم سرمایه‌گذاری در مناطقی را كه فاقد پیشرفت هستند گسترش دهیم."(2) و چنین بود كه ایران نیز از جمله كشورهایی شد كه مورد این لطف !! امریكا قرار گرفت و سیل واردات محصولات كشاورزی و تسلیحاتی امریكا به كشور ما جریان یافت ؛ برای نمونه در سال 1328 ( برابر با سال 1949 میلادی ) صادرات امریكا به ایران 20 برابر صادرات ایران به امریكا بود و به ویژه صادرات ایران در زمینه محصولات كشاورزی كاهش یافت. مثلاً صادرات برنج از 1946تا 1948 از 58 هزار تن به 3.2 هزار تن كاهش یافت. ولی باز هم همچنان ایران در زمینه غلات خودكفا بود به گونه ای كه در دوره نخست وزیری دكتر محمد مصدق كه فشارهای سیاسی زیادی به ایران وارد می شد و دولت در گیرودار ملی كردن صنعت نفت بود ، گندم جزء اقلام صادراتی ایران قرار داشت . سیاست های استقلال طلبانه دكتر مصدق سبب شد كه از سوی امریكا و قدرت های غربی مورد تحریم اقتصادی قرار گیرد و محصولات كشاورزی ایران در بازارهای جهانی خریداری نیابد ، با بروز كودتای 28 مرداد 1332 و پیروزی شاه بر مردم و نخست وزیر، بازارهای ایرانی از محصولات امریكایی انباشته شد ." اما وابستگی اصلی ایران به غله امریكا از دهه چهل آغاز شد  در سل 1344 ( 1964 ) دولت امریكا برای انحصار بازار غله ایران به خود و ممانعت ایران از خرید گندم از استرالیا و كانادا ، وامی به بانك عمران ایران اعطا كرد. در این سال ارزش صادرات گندم امریكا به ایران معادل 15 میلیون دلار بود و تا سال 1354 تا 325 میلیون یعنی حدود 21 برابر افزایش یافت. و چنین شد كه دست كشاورزایرانی نخست از بازارهای جهانی و سپس از بازار داخلی كوتاه ماند و اذعان می كنید كه این امر تنها یك نتیجه در پی داشت : ویرانی روستاها ، بیكاری كشاورزان و فروپاشی اقتصاد پایه كشور.

ولی چنان كه همه می دانیم  در سال زراعی 82-83 ایران به خودكفایی گندم رسید و این مهم با پشتكار كشاورزان و دهقانان شریف كشورمان و صد البته با مهربانی آسمان میسر شد و پس از 40 سال ایرانی نان خویش را به سفره آورد. در این میان البته نمی توان از تلاش پژوهشگران وزارت جهاد كشاورزی كه با استفاده از فنون پیشرفت بیوتكنولوژی و مهندسی ژنتیك در بخش كشاورزی و اصلاح بذر در جهت تولید بذر گندم پرمحصول تلاش كردند ، غفلت نمود . ولی در دستیابی به خودكفایی گندم ، كدامیك از عوامل پیش گفته موثرتر بوده است ؟ آیا زمین زیر كشت افزایش یافته ؟ سهم كشت دیم و كشت آبی در رسیدن به این خودكفایی چه میزان است و همچنین پژوهشگران وزارت كشاورزی چه نقشی داشته اند؟ و آیا سیاست های راهبردی وزرات جهاد كشاورزی چنان است كه این روند خودكفایی در تولید گندم همچنان افزایش یابد ؟

چنان كه می دانیم كشور ما با مشكل اساسی كمبود منابع آب شیرین روبروست و به جز استان هایی نظیر خوزستان ، گیلان و بخش هایی از مازندران و آذربایجان ، دیگر استان های كشور با كم آبی روبرو هستند . مشكل دیگری كه وجود دارد آن است كه فصل بارش در كشور با فصل كاشت و برداشت محصولات كشاورزی همزمان نیست ؛ به عبارت دیگر بیشترین میزان بارندگی در كشور ما در فصول پاییز و زمستان است كه در این زمان كشاورزان محصول خود را درو كرده و در خانه نشسته اند. ولیدر سال زراعی گذشته بارندگی خوبی در كشورمان داشتیم كه بی گمان یكی از عوامل بسیار مهم در رسیدن به خودكفایی گندم است . ولی آیا در ارزیابی ها میزان تاثیر بارندگی در رسیدن به این كامیابی محاسبه شده است ؟ آیا اگر در سالی میزان بارش به نصف كاهش یابد بازهم ما " گندم خود" را در سفره هایمان خواهیم داشت. ؟ و آیا در مراحل كاشت و داشت و برداشت تمام اصول فنی رعایت می شود؟ متاسفانه گزارش ها خلاف این امر را نشان می دهند . عدم تحویل به موقع سموم دفع آفات و كودهای شیمیایی به كشاورزان ، در نگهداری محصولی كه هنوز به بار ننشسته است خلل وارد می كند و محصولی كه با مرارت های بسیار نگهداری شده ، در هنگام برداشت و درو به دلیل قدیمی بودن دستگاه های كمباین تا میزان 30 تا40 درصد هدر می رود، یعنی در شرایط عادی كمی كمتر از نیمی از محصول همراه با كاه به مصرف علوفه دام می رسد و متاسفانه قصه گندم به همین جا خاتمه نمی یابد . شرایط سیلوهای نگهداری گندم در كشور ما بسیار غیر استاندارد است ، گاه با نفوذ رطوبت به درون سیلوها گندم فاسد می شود و گاه حیوانات موذی به آن راه می یابند و فقدان شرایط مناسب سیلوها درصدی دیگر از گندم را از دایره مصرف خارج می سازد . گندم در تمام دنیا محصولی استراتژیك تلقی می شود ، ولی همین محصول استراتژیك در كشور ما پس از تمام نارسایی ها در مراحل كاشت ، داشت ، برداشت و سیلو ، بالاخره به آرد تبدیل و راهی بازار و نانوایی ها می شود و این قصه ای است كه برای همه آشناست ، كیفیت پایین نان ، شرایط غیر بهداشتی در پخت نان سبب شده بود كه میزان دور ریز نان در كشور ما كم و بیش با میزان گندم وارداتی برابری كند ، به عبارت دیگر واردات گندم در كشور ما راهی كیسه های نان خشكی ها می شد. ولی خوشبختانه امسال وزارت جهاد كشاورزی علاوه بر اینكه به خودكفایی گندم رسیده است با صرفه جویی یك میلیارد دلاری نیز روبروست كه می تواند این میزان بودجه را صرف نوسازی ماشین آلات كشاورزی و ساخت سیلوهای مجهز نمایند تا راه هدر رفتن گندم را مسدود سازد. كشور ما بسیار گسترده و پهناور است ( با مساحتی بالغ بر 1648195 كیلومترمربع ) و در مقام هفدهمین كشور پهناور دنیا قرار دارد ، همچنین واجد جوان ترین جمعیت دنیاست ، شایسته است مسئولان امر با توجه به این پتانسیل ، از انبوه دانش آموختگان  رشته كشاورزی كمك بگیرند و زمین های قابل كشت را در اختیار آنان قرار داده و حداقل بخش كوچكی از 1 میلیارد دلار بودجه سالیانه واردات گندم را به آنها اختصاص دهند تا جشن خودكفایی گندم به جشنی كارآفرینی بپیوندد.

1و2 - نشریه بهارستان ، جلال فرهمند ، مقاله اصل چهار .

و  وبلاگ " مجموعه یاداشت های دكتر نعمت احمدی "