تبیان، دستیار زندگی
سلام اینترنتى تاریخچه وبلاگ هر چه باشد و از هر زمانى این حركت آغاز شده است، گرچه در حد خود مهم اما نمى تواند به اندازه آنچه تاكنون انجام داده و در این زمینه به آن دسترسى پیدا كرده، اهمیت داشته باشد. وبلاگ یك فضاى مجازى تر در...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :


بررسى پدیده وبلاگ ها و روانشناسى خودمانى

سلام اینترنتى

تاریخچه وبلاگ هر چه باشد و از هر زمانى این حركت آغاز شده است، گرچه در حد خود مهم اما نمى تواند به اندازه آنچه تاكنون انجام داده و در این زمینه به آن دسترسى پیدا كرده، اهمیت داشته باشد. وبلاگ یك فضاى مجازى تر در عالم مجازى اینترنت است. اما این فضا بخشى از فضاى بزرگترى است كه همه در آن نفس مى كشند و یا در حقیقت حركت مى كنند و جایگاه خود را در این فضا تعیین مى كنند.
این فضا، گرچه حجم و شكل آن توسط افراد انتخاب مى شود و حیاط خلوت آنان تلقى مى شود، ولى به هیچ وجه یك فضاى «شخصى» به مفهوم عدم دسترسى كامل دیگران به آن نیست. بخشى از فضایى است كه همگان از آن استفاده مى كنند. از طرف دیگر محتواى این فضا، هر چه باشد، نیز كاملاً شخصى نیست. شاید به علت اینكه مى توان در این فضا آزادانه حركت كرد و هر چه خواست طراحى كرد نوعى از «فردیت» و «شخصى بودن» به معناى یك محصول «شخصى» كه به دیگران ارتباطى ندارد، از آن استنباط كرد. اما به علت اینكه این فضا براى دیگران نیز قابل دسترسى بوده و امكان دیدن و بهره بردارى كردن از آن دارند، از نوعى «عمومیت» یا «همگانى بودن» برخوردار است.
اگر تعریف انسان به عنوان «حیوان ناطق» را كمى ابتدایى و یا قدیمى بدانیم تعریف انسان «حیوان ارتباطى» را مى توان مناسبترین و یكى از جدیدترین تعاریف مربوط به معرفى هویت انسان دانست. انسان است كه مى تواند ارتباط برقرار كند نه تنها با دیگران بلكه با محیط خود و حتى با محیط هاى فراتر از خود. هیچ موجود زمینى دیگرى از این توانایى در این سطح برخوردار نیست. شاید برخى از حیوانات بتوانند در فضاى محدودى و یا به علت حاكمیت غرایز ویژه اى نوعى از ارتباط را با یكدیگر نشان دهند، اما این ارتباط كه معمولاً میان حیوانات همنوع صورت مى گیرد از جنس و ماهیت ارتباطات حاكم بر انسان نیست.
از دیدگاه مادى، ارتباط انسان _ انسان مهم ترین نوع ارتباطات ممكن براى بشر است. این اهمیت از آنجا ناشى مى شود كه ارتباط مزبور مى تواند دوطرفه باشد. تاثیر گذار باشد. به نتایج معلوم و مشخص و گاهى دور از انتظار منجر شود و بالاخره داراى بار منفى و یا مثبت باشد.جوامع كنونى به بركت گسترش همین نوع از ارتباطات است كه از جوامع گذشته كاملاً متفاوت گشته و مشخصه اصلى این جوامع بنا به تعبیر جیانى واتیمو جامعه شناس معاصر «ارتباطات عمومیت یافته یا همگانى» است. این عمومیت با گسترش پدیده وبلاگ ها مى رود تا به تحقق كامل در حوزه ارتباطات انسانى تبدیل شود.
زبان به منزله مهم ترین عامل ارتباط انسان _ انسان در ایجاد زمینه هاى مناسب براى فعال كردن این ارتباط نقش بسزایى دارد. با رشد و توسعه تكنولوژى، ابزار هاى گوناگونى براى شكل دادن به كیفیت استخدام زبان براى ایجاد روابط مختلف به وجود آمد. شكل گیرى بهره بردارى بهینه از زبان، فراتر از سخن گفتن و ارتباط دوطرفه و رودررو شد. محصولات زبانى به عنوان ابزار «ارتباط» بیش از وسیله «تكلم» زمینه هاى رشد ارتباطات همه جانبه انسان با انسان هاى دیگر را فراهم كرد.
اینترنت، یكى از ابزار هاى مهم، و تا این لحظه از زمان، آخرین وسیله مورد استفاده براى رشد و توسعه ارتباطات انسانى است كه توانسته محدوده زمان و مكان را درنوردد و فراتر از ارتباطات شخصى _ شخصى یا شخصى _ اشخاص پا در عرصه ارتباطات شخصى _ عمومى و یا حتى فراتر از آن عمومى _ عمومى بگذارد.
وبلاگ محصول رشد درونى ارتباطات در عالم اینترنت است. این محصول، بازتاب تعامل انسان با فضاى مجازى اینترنت است. این تعامل اگر در آغاز جنبه نظامى یا اقتصادى داشت، هم اكنون از این دو زمینه بسیار فراتر رفته و به فضایى براى به نمایش گذاشتن ابعاد فردى با تمامیت ظرفیت خود در یك عرصه عمومى، تبدیل شده است. تكنولوژى ارتباطات اگر توانست عرصه هاى جدیدى در روابط انسان را فتح نماید در عین حال زمینه ابراز وجودى انسان را نیز مهیا ساخته است. رسانه هایى همچون رادیو و تلویزیون تنها بخشى از هویت انسانى را كه مى توانست براى دیگران عیان تر باشد به معرض نمایش گذاشتند. ولى اینترنت زمینه را براى عرضه كردن بسیارى از ابعاد درونى انسان آماده ساخت. اكنون انسان عصر ارتباطات مى تواند آزادانه تصورات و خفایاى زندگى درونى خود را در فضاى مجازى اینترنت بریزد و جهانى را از آن خبردار سازد. این فضا به هر اندازه اى كه بتواند از اسرار جدید پر شود مى تواند مرتبطین جدیدى را به خود جذب كند. گویى خلاقیت در خلوت نیز هم اكنون به عامل جذب انسان هایى كه در پى كنكاش در عالم درون اند را بیش از پیش به خود مشغول كرده است. انسان این جهان مجازى، خلاقیت خود را محصولى مشترك و برخاسته از تعامل با عالم درونى انسان ها مى داند كه درصدد آن است كه دیگران را به حیاط خلوت زندگى خود فراخواند و آنان را با خود آشنا سازد. این آشنایى و ارتباط مى تواند نوعى بازگو كردن خود و در حقیقت كشف دیگرانى باشد كه مى توانند با وى (خود) زمینه اى از ارتباط، حتى در سطح یك «كلیك كردن» كه مى توان آن را «سلام اینترنتى» خواند و انداختن یك نگاه ساده به این حیاط خلوت باشد. اوج تلاقى در این زمینه زمانى اتفاق مى افتد كه سطح ارتباط از حالت یك طرفه به دوطرفه تبدیل و پیامى از انسان هاى دیگر دریافت گردد. استمرار این ارتباط و تبدیل آن به شخص _ عموم زمانى اتفاق مى افتد كه مسائل طرح شده در این فضا توانسته باشد افراد زیادترى را به خود جذب و نوعى همخوانى و یكنواختى درونى را میان آنان برقرار سازد. وبلاگ در این مرحله به عرصه فعالى تبدیل مى شود كه در آن بازیگران مختلف به جاى طرح مسائل «خارج از خود» به «خودبیانى» با استفاده از شناخت روانشناسانه به وجود آمده از «دیگر خود» با دیگران مى پردازند. هر اندازه این شناخت عمیق تر شود، ارتباط فعال تر و سطح آن گسترده تر مى شود. در روانشناسى جدید، گفته مى شود كه بازگو كردن درون براى روانپزشك بهترین وسیله براى كشف نارسایى ها و پیدا كردن راه براى زدودن كاستى هاى روانى است. اصولاً طرح «ناخودآگاه» به صورت آگاهانه است كه مى تواند درمان ساز باشد. این درمان به قول ژاك لاكان مى تواند تنها از طریق «گفتمان» و «گفت وگو» به دست آید كه وبلاگ را مى توان یكى از بهترین بستر هاى غیر سازماندهى شده گفتمان هاى پراكنده در جهان معاصر دانست كه مى توانند به یك «درمان عمومى» تبدیل شوند. یكى از مشكلات عصر جدید نبود گوش هاى كافى براى شنیدن صدا هاى درونى انسان است. صداهایى كه گاهى به گلوله اى تبدیل مى شوند كه اگر نه دیگران، حداقل صاحب آن را مى توانند مورد هدف قرار دهند. این صدا ها اگر در درون زندانى شوند در بهترین حالت، به دردهایى تبدیل مى شوند كه مى توانند عملكرد انسان در زمینه هاى مختلف را تحت الشعاع قرار دهند. هر مقدار این صدا ها بتوانند به فضایى دمیده شوند كه در پژواكى هر چند محدود ایجاد كنند به دریچه اى تبدیل مى شوند كه خانه درون را با فضاى بیرون مرتبط مى سازند و حالتى از روانشناسى خودآگاه كه محصول ریختن تصورات درون در فضاى بیرون آزاد است به وجود آورند كه گونه اى از «خود درمانى» است.
انسان عصر كنونى با بهره بردارى از فضاى مجازى ایجاد شده، دیگر نگران سانسور، محدودیت ها و یا برخورد از نوع ویژه نیست. او حتى مى تواند در فضاى به وجود آ مده با نامى دیگر و وجودى ناشناخته و ماسكى كه هر لحظه مى تواند تغییر یابد در این فضا قدم بزند و خود را آشكار كند و یا دیگران را به شكار خود درآورد. در این وضعیت، درون انسانى، آزادتر از همیشه، مى تواند عیان تر شود. در شرایط جدید دغدغه اى براى گفتن ناگفته ها نیست. شیوه خاصى براى به نمایش گذاشتن زوایاى درونى وجود ندارد آزادى به معناى وسیع آن مورد آ زمایش قرار مى گیرد. كشفى از حجاب درون صورت مى گیرد كه تاكنون تجربه نشده است.با گذشت زمان، وبلاگ ها در حال تبدیل شدن به یك ضرورت هستند. ضرورتى براى آشنا كردن دیگران با خود. این وضعیت تنها محصول تنهایى «انسان» و یا «جدایى» عملى وى از دیگران نیست كه خود در برخى از جوامع به ویژه غربى به یك مسئله جدى تبدیل شده است، بلكه حتى در جوامع سنتى نیز محصول نبودن «گوش هاى شنوا» براى شنیدن فریاد ها و صدا هاى درونى انسان ها به ویژه جوان تر هاست. هر چه فاصله خارجى و ظاهرى انسان ها با یكدیگر بیشتر مى شود، احساس ضرورت به ایجاد فضایى براى ارتباط درونى بیشتر مى شود. شاید كشف ناخواسته وبلاگ ها و این فضاى عظیم «خودگردان» براساس احساس ضرورتى بوده است كه ناشى از بحران كمبود ارتباطات خارجى انسان ها با یكدیگر باشد كه اینچنین توانسته است در زمان كوتاهى به یك جریان همه گیر تبدیل شود.آثار این ارتباط هر چه باشد، در نازل ترین صور آن نوعى «تخلیه درونى» و تلاش در فعال كردن ویژگى انسان كه در مقوله «ارتباط» نهفته است، مى باشد. «موجود ارتباطى» را نمى توان از خاصیت ارتباط بازداشت. اگر چنین شود، دیگر آن انسان، بشر كنونى نیست، موجود دیگرى است كه نام دیگرى باید بر آن گذاشت.




برگرفته از روزنامه شرق