تبیان، دستیار زندگی
جلسه‏اى بسیار مهم و نمایشگر یك نقطه حسّاس در حركت تاریخ جمهورى اسلامى است. این مجلس و مراسمى كه امروز انجام گرفت، حاكى از یك حقیقت زنده و درخشان در نظام جمهورى اسلامى است و آن حقیقت مردم‏سالارى دینى و حاكمیتِ احكام نورانى اسلام و حضور و انتخابگرى آحاد ملت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیانات در مراسم تنفیذ حكم آقاى خاتمى‏ سال 80

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

مراسم تنفیذ حكم آقاى خاتمى‏ سال 80

جلسه‏اى بسیار مهم و نمایشگر یك نقطه حسّاس در حركت تاریخ جمهورى اسلامى است. این مجلس و مراسمى كه امروز انجام گرفت، حاكى از یك حقیقت زنده و درخشان در نظام جمهورى اسلامى است و آن حقیقت مردم‏سالارى دینى و حاكمیتِ احكام نورانى اسلام و حضور و انتخابگرى آحاد ملت است. از خداى متعال مسألت مى‏كنیم كه به بركت نام و یاد حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏علیها - كه ایام شهادت آن بزرگوار نزدیك است - و به بركت مجاهدتها و ایثارگریهایى كه در طول سالیان گذشته تا امروز براى اعلاى كلمه اسلام و برافراشتن این پرچم نثار شده است، این آغاز را، آغازى مبارك و منشأ بركات و آثار خیر قرار دهد؛ هم براى مردم عزیزمان كه در انتخابات شركت كردند و وظیفه خودشان را انجام دادند و هم براى رئیس جمهور محترم كه اعتماد مردم را كسب كردند و دوره جدیدى از مسؤولیت را بر دوش گرفتند.

در منطق اسلام، اداره امور مردم و جامعه، با هدایت انوار قرآنى و احكام الهى است. در قوانین آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معیّن شده است؛ مردم هستند كه انتخاب مى‏كنند و سرنوشت اداره كشور را به دست مى‏گیرند. این مردم‏سالارى، راقى‏ترین نوع مردم‏سالارى‏اى است كه امروز دنیا شاهد آن است؛ زیرا مردم‏سالارى در چارچوب احكام و هدایت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى كه با قوانین آسمانى و مبرّاى از هرگونه نقص و عیب، توانسته است جهت و راه صحیحى را دنبال كند.

امروز وظیفه بزرگى بر دوش مسؤولان است و آن این است كه این نعمت عظیم خداوندى را كه به آنها داده شده - نعمت خدمت به مردم - شكرگزارى كنند و متوجّه باشند كه دشمن پشت سر است. آینده هم آینده خوبى است

در همه آنچه كه در دنیا به نام دمكراسى و مردم‏سالارى شناخته مى‏شود، چارچوب وجود دارد. در دمكراسیهاى غربى، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایه دارانِ حاكم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است كه رأى مردم اعتبار پیدا مى‏كند و نافذ مى‏شود. اگر مردم چیزى را كه بر خلاف منافع سرمایه‏داران و صاحبان قدرت مالى و اقتصادى - و براثر آن، قدرت سیاسى - است بخواهند، هیچ تضمینى وجود ندارد كه این نظامها و رژیمهاى دمكراتیك، تسلیم خواست مردم شوند. یك چارچوب محكم و ناشكننده بر همه این خواستها و دمكراسیها حاكم است. در كشورهاى سوسیالیستى سابق - كه آنها هم خودشان را كشورهاى دمكراتیك مى‏نامیدند - این چارچوب، حزبِ حاكم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزه‏هاى حزبِ حاكم، رأى مردم هیچ توانایى و كاربُردى نداشت. به‏هرحال چارچوب وجود دارد.

امتیاز نظام اسلامى در این است كه این چارچوب، احكام مقدّس الهى و قوانین قرآنى و نور هدایت الهى است كه بر دل و عمل و ذهن مردم پرتو افشانى و آنها را هدایت مى‏كند. مسأله هدایت مردم یكى از مسائل بسیار مهمّى است كه در نظامهاى سیاسى رایج دنیا - بخصوص در نظامهاى غربى - نادیده گرفته شده است. معناى هدایت مردم این است كه بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایى مردم به سرچشمه‏هاى فضیلت، كارى بشود كه خواست مردم در جهت فضایل اخلاقى باشد و هوسهاى فاسد كننده‏اى كه گاهى به نام آراء و خواست مردم مطرح مى‏گردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه مى‏كنید در بسیارى از دمكراسیهاى غربى، زشت‏ترین انحرافات - انحرافات جنسى و امثال آن - به عنوان این‏كه خواست مردم است، صبغه قانونى پیدا مى‏كند و رسمى مى‏شود و به اشاعه آن كمك مى‏گردد. این، غیبت عنصر معنوى و هدایت ایمانى را نشان مى‏دهد. در نظام اسلامى - یعنى مردم‏سالارى دینى - مردم انتخاب مى‏كنند، تصمیم مى‏گیرند و سرنوشت اداره كشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهى، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمى‏برد و از صراط مستقیم خارج نمى‏شود. نكته اصلى در مردم‏سالارى دینى این است. این هدیه انقلاب اسلامى به ملت ایران است. این تجربه جدید و جوانى است؛ اما تجربه قابل تأمّل و پیگیرى و قابل تقلیدى است براى همه كسانى كه دلشان براى فضیلتها و جامعه پاك و پاكیزه‏ى انسانى مى‏تپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتیهاى خُلقیّات بشرى رنج مى‏برند.

ملت ایران در طول قرنهاى متوالى، همواره در مقابل خود حاكمانى را مشاهده كرده بود كه یا خود یا اجدادشان به ضرب شمشیر، حكومت را به دست آورده بودند و با اتّكا به قبضه شمشیر و سرنیزه قدرت، آن را براى اعقابشان گذاشته بودند. حكومت و حقّ حاكمیت بر مردم، بدون خواست و میل و انتخاب مردم، مثل مال شخصىِ حاكمان به فرزندان و اعقابشان، تا نسلهاى متعدّد به ارث مى‏رسید. در دوره‏هاى اخیر - یعنى از اواسط دوره قاجار و سرتاسر دوره پهلوى - عنصر زشت دیگرى وارد عرصه حاكمیت كشور شد و آن عنصر دخالت بیگانه بود. انگلیسیها رضاخان پهلوى را با انتخاب و گزینشِ خودشان بر سرِكار آوردند و پشتیبانى كردند؛ بعد پسر او را بر سرِكار آوردند و بعد پس از كودتاى 28 مرداد، نقش‏آفرین مسائل ایران و قدرت حكومت در كشور ما امریكاییها بودند و ملت در این میان هیچكاره بود. یك ملت در اساسى‏ترین مسائل زندگیش، در امر تعلیم و تربیتش، در امر اقتصادش، در امر سیاستش، در ارتباطات جهانى‏اش و در نظم معمولى زندگى‏اش، هیچ‏گونه اختیارى نداشته باشد و كسانى بر سرنوشت او و بر این همه حكومت كنند كه براى تصدّى این مسؤولیت، هرگز از مردم اجازه نگرفته باشند. ما هرگز حضور مردم و رأى آنها را - جز در یك دوران كوتاه، آن هم به صورت بسیار ناقص - تجربه نكرده بودیم. این اسلام و انقلاب و مجاهدت و ایثار این ملت و عظمت و شخصیت كم‏نظیر امام بزرگوار بود كه زمینه‏ساز لطف و رحمت الهى شد و این هدیه بزرگ به ملت ایران داده شد.

این مراسم، هشتمین مراسمى است كه در آن رئیس جمهور منتخب مردم، به طور رسمى رئیس جمهور مى‏شود و اختیار اداره كشور و زمام امور قوّه مجریّه را در دست مى‏گیرد. این را انقلاب به ما داد. البته دستگاههاى تبلیغاتى دنیا با تبلیغات بسیار رذیلانه سعى مى‏كنند این‏گونه وانمود كنند كه حضور مردم و مردم‏سالارى نظام اسلامى، از انتخابات سال هفتادوشش به این طرف است؛ یعنى مى‏خواهند گذشته انقلاب را نفى كنند! این هم ادامه همان دشمنیهایى است كه همیشه با این انقلاب داشته‏اند. نه؛ ما ملت ایران در این بیست‏ودو سال، هشت مرتبه پاى صندوق انتخاب رئیس جمهور رفته‏ایم و با رأى خود، او را انتخاب كرده‏ایم و نشان داده‏ایم كه در كشور ما به بركت نظام اسلامى، محور تصمیم‏گیرى، مردمند و چارچوب تصمیم‏گیرى - هم براى مردم و هم براى مسؤولان - احكام و شریعت اسلامى است. این، وظایف سنگینى را بر دوش همه ما مى‏گذارد.

من از رئیس جمهورى عزیزمان تشكّر مى‏كنم كه این مطالب را - كه حاكى از احساس مسؤولیت است - در نطق خودشان بیان كردند

من از رئیس جمهورى عزیزمان تشكّر مى‏كنم كه این مطالب را - كه حاكى از احساس مسؤولیت است - در نطق خودشان بیان كردند. بله؛ مطلب همین است؛ رئیس جمهور و یكایك اعضاى تصمیم‏گیر در این نظام، مسؤولند. اعتبار آنها عبارت از این است كه به وظیفه خود در مقابل خدا، مردم و قانون اساسى عمل كنند. در نظام اسلامى، اعتبار همه مسؤولان به این است كه خود را كمربسته دین خدا و مجرى قوانین و متعهّد به قانون اساسى بدانند. مردم این را مى‏خواهند و انتخاب كرده‏اند. اگر كسى قدم را كج بگذارد و از این راه منحرف شود - چه رهبرى باشد، چه رئیس جمهور باشد و چه دیگر مسؤولان - قبل از آن‏كه ساز و كار اجرایى براى كنار گذاشتن آنها به كار بیفتد؛ چون فاقد شرط مى‏شوند، خودشان منعزل و كناررفته‏اند. بنابراین مسؤولیت، سنگین است.

اگر ما بخواهیم سعادت این مردم را تأمین كنیم، باید در اجراى احكام الهى كوشا باشیم. سعادت دنیا و آخرت مردم در اجراى احكام الهى و اسلامى است. این آن چیزى است كه مى‏تواند كشور و ملت ما را به آرمانهاى والا و برجسته خود برساند. این آن چیزى است كه مى‏تواند این كشور را در مقابل مطامع روزافزون قدرتهاى بزرگ مصونیّت بخشد. این آن چیزى است كه مى‏تواند این ملت را با همان ایمان و شورى كه در پیروزى انقلاب و دوران جنگ تحمیلى و در همه توفانها نشان داد، در صحنه نگه دارد. آن عاملى كه مى‏تواند ملت ایران را - با فقدان بسیارى از تجهیزاتى كه قدرتهاى بزرگ از آن برخوردارند - این‏طور محكم و باثبات نگه دارد، ایمان دینى است. باید ایمان دینى را در مردم حفظ كرد تا این مردم بتوانند مقاومت خود را حفظ كنند و بایستند و از مسؤولان پشتیبانى كنند و در مقابل خطرها سینه سپر نمایند. ما مسؤولان، بدون حمایت مردم چیزى نیستیم و نمى‏توانیم كارى بكنیم. ارزش و اقتدار و توانایى ما در صحنه بین‏المللى و در مقابل توفانها، به پشتیبانى مردم است و این نظام بحمداللَّه امروز مردمى‏ترین نظامِ دنیاست. نسبت و ارتباط بین مسؤولان و این مردم، ارتباط ایمان، عاطفه و اعتماد است. این ارتباط و این‏گونه رابطه و پیوند، در دنیا نظیر ندارد. اگر بخواهیم این مردم از دولتها و مسؤولانى كه مى‏آیند و مى‏روند و از نظامى كه به وسیله این مردم بر سركار آمده است، حمایت كنند، باید ایمان مردم را حفظ كنیم و جلوِ تهاجم به ایمان آنها را بگیریم.

من به رئیس جمهور عزیزمان دو، سه توصیه عرض مى‏كنم. البته اینها حرفهایى است كه در خلوت و جلوت، بین بنده و ایشان و دیگر مسؤولان بارها گفته شده است؛ بنابراین اینها را براى تذكّر به خودم و شما مسؤولانى كه در این‏جا حضور دارید، عرض مى‏كنم. یك مسأله این است كه در موقعیت حسّاس كنونى، كارِ مجموعه دستگاه دولت باید بى‏وقفه شروع شود و بدون اندكى لنگى و سستى، با جدّیت كامل ادامه پیدا كند. این چند ماهى كه معمولاً از هنگام انتخابات - یا حدود انتخابات - تا تشكیل دولت جدید، وقفه‏گونه‏اى در امور پیدا مى‏شود، بسیار خسارتبار است. حتّى‏المقدور باید این زمان را كوتاه كرد. امیدواریم ان‏شاءاللَّه مجلس شوراى اسلامى هم نهایت همكارى را با رئیس جمهور محترم بكند و هر چه زودتر كابینه دولت تشكیل شود و به كارهاى مهمّى كه برعهده آنهاست، بپردازند.

ما در موقعیّت حسّاسى هستیم. به اعتقاد من امروز فورى‏ترین كار این است كه به مسائل اقتصادى و مسأله معیشت و در رأس همه مسأله اشتغال، با جدیّت پرداخته شود. هیچكدام از اینها معضلات و گره‏هاى كورى نیستند كه دستهاى توانا و فكرهاى كارآمد، نتوانند آنها را حل كنند. همه اینها كارهاى ممكن و روانى هستند؛ منتها تلاش، جدیّت، ابتكار و پشتكار لازم است تا این كارها انجام گیرد. امروز اگر اندكى سستى و كوتاهى شود، دیر خواهد شد. فرصت كوتاه است؛ فرصتهاى دولتها مثل برق مى‏گذرد. چهار سال به‏سرعت گذشت، این چهار سال هم به‏سرعت خواهد گذشت. بنابراین باید اولویّت را در نیازها جستجو كرد و با آگاهى و شتاب لازم و تدبیر مقتضى، آن نیازها را برآورده ساخت. امروز این امرِ لازمى است. شما اگر به تبلیغات جهانى - كه بى‏گمان از مركزیّتهاى حساب‏شده سیاسى و امنیّتى هدایت مى‏شود - نگاه كنید، مى‏بینید یكى از نقاط امید دشمنان ما براى فلج كردن نظام اسلامى، همین مسأله اقتصاد است. ما منابع ثروت و درآمد و نیروى كار فراوان و زمینه‏هاى متعدّدى براى شكوفایى اقتصادى داریم. ما مى‏توانیم بسیارى از كارها را انجام دهیم. ما مى‏توانیم چهره زشت فقر را از كشور بزداییم. پس مسؤولان دولتى، پیش و بیش از هر كار به این مسأله همت بگمارند. بخش اقتصادى دولت در واقع بزرگترین بخش از بدنه دولت است. چه مسؤولان ستادى اقتصادى و چه مسؤولان اجرایى بخشهاى گوناگون تولیدى و خدماتى، همه باید یك‏جهت و یكدل مشغول كار شوند. در این قضیه هیچگونه درنگى جایز نیست. اعتقاد من این است كه با زمینه‏هاى فراوانى كه ما داریم، مسؤولان خواهند توانست در مدتى نه چندان طولانى، به همه آحاد ملت بقبولانند و نشان دهند كه در وضع معیشتى و وضع عمومى اقتصادى، دگرگونى حاصل شده است. این مژده را بدون این‏كه دائماً بر زبان جارى كنند، در عمل به مردم بدهند. این عملِ صالحِ بزرگى است كه مسؤولان اجرایى كشور باید به آن بپردازند. به وسوسه‏هاى دشمن اعتنایى نكنید. شكّى نیست كه امروز دستگاههاى استكبارى جهانى از طُرق مختلف در فكر قبضه كردن همه منابع ثروت و امكانات در همه جاى دنیا هستند و اگر لازم باشد یك وقت تبلیغ خلافى به صورت وسوسه در دلهاى كسانى بیفكنند، حرفى ندارند و این كار مى‏كنند. شما به واقعیّتهاى كارىِ خودتان نگاه كنید و با جدیّت و تكیه بر بیّناتى كه قانون اساسى براى ما معیّن كرده است - كه به احكام اسلامى و مقررات اسلامى متّكى است - در زمینه‏هاى پولى و مالى و تولیدى و خدماتى و همه آن چیزهایى كه به اقتصاد مردم وابسته است، نوآورى و تلاش كنید. خداى متعال به این تلاش بركت خواهد داد.

مسأله دوم، توجّه به فرهنگ عمومى كشور است. من به دوستان - از جمله به رئیس جمهور محترم - قبلاً این را عرض كرده‏ام. یكى از مسائلى كه دشمن به‏طور جدّى در كشور تبلیغ مى‏كند، مسأله اباحیگرى است. اباحیگرىِ اعتقادى و عملى، یعنى پایبندیها و تقیّدات و تكیه‏گاههایى كه یك انسان را در حركت خود به سمت هدف مشخصى عازم و مصمم مى‏كند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ كردن. این را باید جدّى بگیرید. یكى از سیاستهاى دشمنان اسلام این است كه ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب كنند. چند سالى است كه این را در تبلیغاتشان شروع كرده‏اند. بنده از همان اوایلى كه این تبلیغات در رفتارهاى دشمنان كشور، اجرایى و عملیاتى شده بود - حدود ده، یازده سال پیش - متوجّه این نكته شدم و به همه، بخصوص به مسؤولان فرهنگى هشدار دادم و گفتم اینها مى‏خواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابى كه یكى از افتخارات تاریخ بشرى در زمان ماست؛ انقلابى كه یك ملت با دست خالى و به بركت ایمان، آن هم در مقابل یك دژ على‏الظّاهر تسخیرناپذیرِ استكبار در این منطقه آن را بر پا كرد و موفّق شد؛ انقلابى به نام خدا؛ انقلابى در راه ارزشهاى اسلامى؛ انقلابى كه ملتهاى مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویّت اسلامیشان دلگرم كرد؛ انقلابى كه در همه نقاط جهان ملتها را خودباورى بخشید و آنها احساس كردند كه یك ملت - وقتى كه عزم و اراده‏اى از خود نشان دهد - مى‏تواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فائق آید. دشمنان مى‏خواستند پیام آزادى، معنویّت، ارزش و فضیلت و كرامت انسانى‏اى را كه در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این كارى بود كه به صورت برنامه‏ریزى شده و با انواع و اقسام طُرق تبلیغاتى، آن را دنبال كردند. البته - متأسفانه - یك عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ كردند و هنوز هم مى‏كنند. این براى آن است كه پشتوانه فكرى - كه در واقع تكیه‏گاه اراده و عزم راسخ مردم است - از آنها گرفته شود و مردم احساس كنند پشتشان خالى است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهى كه انسان در آن قدم گذاشته، مى‏شود آن راه را ادامه داد؟ همه باید مسائل فرهنگى را جدّى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگرى است كه از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهاى خلافِ اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مى‏شود. اینها چیزهایى است كه همه مسؤولان كشور باید به آن بسیار توجّه كنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نیست.

یك جریان فساد هم فسادهاى اخلاقى و رواج منكرات است. با این هم باید مقابله و مبارزه كرد

فساد انواع و اقسامى دارد كه فسادهاى مالى و اقتصادى از جمله آنهاست. یكى از بزرگترین مسؤولیتهاى مسؤولان كشور - از جمله رئیس جمهورى محترم - تعقیب مفاسد مالى و اقتصادى است كه باید در برنامه دولت قرار گیرد. البته قوّه قضایّیه و قوّه مقنّنه هم در این زمینه مسؤولند و خوشبختانه همكاریهایى هم مى‏كنند. این مبارزه باید جدّى شود و خود را در مرحله عمل نشان دهد. مبارزه با مفسده اقتصادى و مالى یكى از كارهایى است كه به گشایش اقتصادى كشور هم كمك خواهد كرد. یكى از موانع پیشرفت اقتصادى كشور، وجود گلوگاههاى فساد است كه به‏شدّت باید از آن ترسید و با آن مقابله و مبارزه كرد. البته كار سختى هم هست. من در جریان آن نامه هشت ماده‏اى كه نوشتم، هم به رئیس جمهور محترم، هم به رئیس محترم قوّه قضایّیه و هم به رئیس محترم مجلس گفتم كه بدانید مبارزه با فساد، یك مبارزه جدّى و واقعى است. مفسدین تهاجم خواهند كرد و فشار خواهند آورد؛ لذا كار سختى است. براى مقابله با شیوع فساد اقتصادى و مالى، باید لباس مبارزه به تن كرد.

یك جریان فساد هم فسادهاى اخلاقى و رواج منكرات است. با این هم باید مقابله و مبارزه كرد. ما خوب مى‏دانیم، این جزو تعالیم اسلام است كه با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقى آشنا كرد و از منكرات دور نگه‏داشت. این به جاى خود درست؛ اما با شیوع منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت مى‏كند؛ اما حد هم براى او مى‏گذارد. با صِرف زبان و توصیه نمى‏شود كارى كرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید كه هوسهاى یك عدّه معدود و یك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغواى ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنى شود كه هیچ انگیزه فسادى ندارند. شما باید جلوِ آن‏گونه افراد را بگیرید. همه مسؤولان بخشهاى مختلف كشور در این زمینه مسؤولند. اجازه ندهید عدّه‏اى با تكیه به نام آزادى - كه واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادى گریست كه چه سوء استفاده‏هایى از این نام مى‏شود - منكرات و فحشا و بى‏بندوبارى را در جامعه رایج كنند. عكس‏العملِ آن این است كه عدّه‏اى به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه.

یكى از عواملى كه موجب شكست مشروطیت در ایران شد، این بود كه متدیّنین بعد از مدتى احساس كردند كأنّه كار به سمت بى‏دینى پیش مى‏رود. جنجال زیاد مطبوعاتى كه آن وقت همه انگیزه خودشان را این قرار داده بودند كه به مقدّسات دینى حمله كنند - البته كسانى كه در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینى و اعتقادات دینى و روحانیت و با این‏طور چیزها در مجامع به صورت قلمى و شعارى مقابله و اهانت مى‏كردند، عدّه زیادى نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد كه متدیّنین و علما كه در صفوف اول مبارزه مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و كنار نشستند. وقتى چنین شد، نهضت شكست مى‏خورد؛ و مشروطیت شكست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیكتاتورىِ رضاخانى به وجود آمد. این بسیار عبرت‏انگیز است. رضاخانِ قلدر و چكمه‏پوش كجا، شعار مشروطیت كجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا این‏طور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ كنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند. مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتى در مؤمنین به وجود آید.

البته این هیچ مجوّز آن نیست كه كسانى به بهانه این‏كه اطمینانشان سلب شده، قانون‏شكنى كنند. قانون‏شكنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چیزى كه به نظر انسان منكر مى‏آید - بدون اجازه حكومت - خودش یك جرم است؛ مگر نهى از منكر زبانى، كه بارها گفتیم نهى از منكر زبانى جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمى‏شود؛ اما آن‏جایى كه نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل كنند. هیچ چیزى مجوّز این نیست كه بگویند چون نیروى انتظامى و قوّه قضایّیه عمل نكردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزى كه لازم باشد مردم براى حادثه‏اى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صریحاً به آنها خواهد گفت.

یك توصیه هم به بقیه مسؤولان و فعّالان سیاسى عرض كنم؛ مخصوصاً به كسانى كه تریبونهایى در اختیارشان هست - هر تریبونى؛ از منبرها و روزنامه‏ها و صدا و سیما و مجلس و نماز جمعه و امثال اینها بگیرید تا هر تریبونى در هر گوشه كشور - مراقب باشید كه تهیّج سیاسى براى كشور مضرّ است

یك توصیه هم به بقیه مسؤولان و فعّالان سیاسى عرض كنم؛ مخصوصاً به كسانى كه تریبونهایى در اختیارشان هست - هر تریبونى؛ از منبرها و روزنامه‏ها و صدا و سیما و مجلس و نماز جمعه و امثال اینها بگیرید تا هر تریبونى در هر گوشه كشور - مراقب باشید كه تهیّج سیاسى براى كشور مضرّ است. فضا باید آرام و متعادل باشد تا دولت و مسؤولان بتوانند به وظایف خود عمل كنند. در شرایط متهیّج و متشنّج سیاسى، آسانترین كارهاى جارى هم دشوار خواهد شد. هیچ كس به تهیّج سیاسى كمك نكند. یكى از بدترین عیوب براى فعّالان سیاسى این است كه درصدد انشقاق و جدایى و بهانه‏گیرى از یكدیگر باشند. وحدت كلمه را حفظ كنید. یكى از بدترین كارها این است كه مسؤولانِ موظّف نظام، به وسیله اشخاص دیگر - صرفاً به خاطر این‏كه تریبونى در اختیارشان قرار گرفته - مورد تخریب واقع شوند. انتقاد كردن غیر از تخریب كردن است. انتقاد، خوب و نعمت است. اگر دولت یا مسؤولان دیگر، مورد انتقاد قرار نگیرند، عیوب خودشان را نمى‏فهمند. انتقاد در واقع هدیه كردن عیوب آنها به خود آنهاست. ممكن است گاهى انتقاد درست باشد، ممكن هم هست نادرست باشد؛ اما انتقاد كردن غیر از تخریب كردن است. نه قوّه مجریّه و دولت را تخریب كنید؛ نه قوّه قضایّیه را تخریب كنید؛ نه قوّه مقنّنه را تخریب كنید؛ بخصوص كسانى كه خودشان جزو این مجموعه هستند؛ تخریب آنها یك عیب مضاعف است. باید یكپارچه باشید؛ كمااین‏كه هدف و خاستگاه فكرى شما یكى است. این معنى ندارد كه اگر كمبود و ضعفى در كار دولت و در بخشى ایجاد شد، كلیّت دولت مورد اهانت قرار گیرد و یا اگر كسى به یك حكم قضایى اعتمادى ندارد، قوّه قضایّیه را تخریب كند. بدترین رفتار با قوّه قضایّیه یك كشور همین است كه كسى به خاطر نپسندیدن صدور و اجراى حكمى از صدها و هزاران حكم، بنا كند كلّ قوّه قضایّیه و دادگسترى كشور را زیر سؤال بردن و مورد اهانت قرار دادن. یكى هم یك حكم دیگر را قبول ندارد، دیگرى هم حكم سومى را قبول ندارد؛ این‏كه مجوّز اهانت نمى‏شود. اهانت كردن و تخریب كردن و زیر سؤال ناشایست بردنِ قوّه مقنّنه - چه مجلس و چه شوراى نگهبان كه جزو قوّه مقنّنه است - برخلاف مصالح ملت و ناسپاسى نسبت به رأى ملت است. همه باید مراقب باشند.

امروز وظیفه بزرگى بر دوش مسؤولان است و آن این است كه این نعمت عظیم خداوندى را كه به آنها داده شده - نعمت خدمت به مردم - شكرگزارى كنند و متوجّه باشند كه دشمن پشت سر است. آینده هم آینده خوبى است؛ حرم در پیش است و حرامى در پس! اگر حركت كنید، به اهداف والا خواهید رسید؛ اما اگر خداى نكرده سستى و تنبلى و كُندى و بدعملى كنیم، مورد تهاجم دشمن قرار خواهیم گرفت؛ حدّ وسط ندارد. امروز تلاش همه جانبه، وظیفه مضاعف و بزرگى است كه بر دوش همه ماست.

امیدواریم خداوند متعال، الطاف خودش را مثل همیشه شامل حال این ملت بزرگ كند؛ روح مطهّر امام بزرگوار را - كه بانى و مهندس این بناى شامخ است - با اولیایش محشور فرماید؛ شهداى عظیم‏الشّأن و عظیم‏القدر ما و همه ایثارگران، جانبازان، آزادگان و خانواده‏هایشان را - كه بزرگترین حق را به گردن ملت ایران و بخصوص به گردن مسؤولان دارند - با پیغمبر و آل او محشور كند و ان‏شاءاللَّه این روز و این مرحله جدید از مسؤولیت اجرایى كشور را براى ملت ما و كسانى كه مسؤولیتى برعهده گرفته‏اند، مبارك قرار دهد.

والسّلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته‏

منبع:  پایگاه اطلاع رسانی دفتر  حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور