تبیان، دستیار زندگی
شرح حال ملت ایران، حضور در این انتخابات سى میلیونى است. ملت ایران ملتى است مسلمان، انقلابى، معتقد به امام، علاقه‏مند به نظام اسلامى و آماده براى دفاع از ارزشهایى كه به آنها معتقد و پایبند است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیانات در مراسم تنفیذ حكم آقاى خاتمى‏ سال 76

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم.

بحمداللَّه امروز براى ملت ایران، روز مباركى است. امیدواریم كه خداوند، بركات خودش را بر آحاد این ملت و مسؤولین و رئیس جمهور عزیزى كه امروز مسؤولیت را رسماً بر عهده گرفتند، نازل فرماید؛ و ان‏شاءاللَّه همه بتوانیم از پرتو عنایات الهى و ادعیّه زاكیّه حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه استفاده كنیم و عرض مى‏كنیم: «الّلهم بارك لنا فیما اعطیت(1).» این عطیّه بزرگ الهى، ان‏شاءاللَّه براى ملت، یك عطیّه ماندگار و داراى بركات بزرگى باشد.

مراسم تنفیذ حكم آقاى خاتمى‏ سال 76

بحمداللَّه اوضاع كشور در این مقطع حسّاس، آن چنان است كه هر كشور و ملتى چنین وضعى داشته باشد و از چنین سرمایه‏هایى برخوردار باشد، حق دارد كه به آینده خود، با امیدوارىِ منطقى و بجا نگاه كند. اوّلاً در همه حوادث و قضایا، نشانه‏هاى لطف الهى و كمك پروردگار را مى‏بینیم. همین انتخابات سى میلیونى، مظهر لطف پروردگار به نظام جمهورى اسلامى بود. درست در همان هنگامى كه بوقهاى تبلیغاتى از سوى كشورهایى كه مدّعى دمكراسى هستند ادّعا مى‏كردند كه ملت ایران از انقلاب و نظامش جدا شده و به آرمانهاى امامش پشت كرده است، ملت در صحنه حاضر شد و به عنوان عمل به تكلیف و به وصیّت امام، انتخاباتى با این شكوه و عظمت به راه انداخت، كه ما از اوّلِ انقلاب، مانند آن را خیلى نادر داشته‏ایم. ببینید این چقدر مظهر لطف الهى است! همان‏طور كه امام بزرگوار یك وقت به بنده فرمودند - و بنده هم خودم این را در دوران مسؤولیتهاى مختلف تجربه كرده‏ام - همواره در شداید، دست قدرت الهى به ما كمك كرده است.

عزیزان من! این را بدانید: گاهى حوادثى اتّفاق مى‏افتد كه مسؤولین كشور، یعنى كسانى كه از قضایا مطّلعند، از آنها به تعبیر معروفِ «از حوادث پشت پرده» اطّلاع دارند و مى‏دانند كه عامل آن حوادث نمى‏توانسته یك عامل معمولى و طبیعى باشد و چیزى جز عنایت الهى، پشت این قضیه نیست. ما به این قضیه معتقدیم. قرآن، ناطق به این معناست. ما عقیده داریم كه «ولینصرنّ اللَّه من ینصره.(2)» چه كسى بیشتر از این ملت نصرتِ دینِ خدا كرده و در میدانهاى خطر وارد شده است؟! پس، نصرت الهى، امرى طبیعى و بدیهى است. آن را داشته‏ایم؛ بعد از این هم ان‏شاءاللَّه خواهیم داشت. این، قلم عمده است، كه شامل بیشتر یا همه تواناییهاى ما همین است. آن رقم عمده دیگرى كه باید مورد نظر قرار گیرد، این ملتِ بزرگ است؛ ملتى همراه با دولت، علاقه‏مند به نظام حاكم و وقتى كه لازم باشد، فدایى در راه آن. ملّتى با ایمان. ملّتى حاضر در صحنه، كه گذشته نشان مى‏دهد هر جا لازم باشد از كشور اسلامى و اسلامش دفاع كند، با قدرت و شجاعت وارد صحنه مى‏شود و دفاع مى‏كند. در گذشته این‏گونه بوده است، در آینده هم ان‏شاءاللَّه همین‏گونه خواهد بود. صحنه جنگ هم این را نشان داد. قبل از آن، صحنه انقلاب هم نشان داده بود. عرصه سازندگى هم - در این سالهاى اخیر - نشان داد كه در هر جا كه حضور مردم لازم است، این ملت، با صداقت، صمیمیّت و شور و هیجان حاضر مى‏شود.

این مردم، بر هیچ كس هم منّت ندارند. احساس تكلیف مى‏كنند و وارد صحنه مى‏شوند

این مردم، بر هیچ كس هم منّت ندارند. احساس تكلیف مى‏كنند و وارد صحنه مى‏شوند. در آینده هم به خواست خدا، همین‏طور خواهد بود. البتّه مستبعد است كه ما در آینده، تجربه نظامى داشته باشیم؛ ولى اگر فرض كنیم باز یك فرد یا نظامِ غافلِ خدازده‏اى به فكر این بیفتد كه با این مردم زور آزمایىِ نظامى كند، باز سرو كارش با همین ملت، همین جوانان، و همین مؤمنان فعّالى است كه در همه جا ایمانهاى خودشان را نشان مى‏دهند. ملت در انتخابات نشان داد؛ در صحنه‏هاى سیاسى، در راهپیماییها و در موضعگیریها هم نشان مى‏دهد. این ملت، سرمایه بزرگى است و این ملت، با امام است؛ در راه امام است. الان هم محبوب‏ترین انسان در میان این ملت و در دلهاى ایشان، امام بزرگوار ما، امام خمینى است.

دیگران هر چه مى‏خواهند بگویند. هر طور مى‏خواهند تحلیل كنند. غلط است كه كسى احوال خود را از دیگرى بپرسد. بعضى عادت كرده‏اند كه بنشینند ببینند خبر گزاریهاى وابسته به صهیونیستها و مستكبرین و سرمایه دارانى كه با اسلام و مسلمین و نظام اسلامى مخالفند، درباره ایران چه مى‏گویند! معلوم است كه آنها نمى‏توانند واقعیت را بگویند! حتّى نمى‏توانند واقعیت را درك كنند. آنها ملت ما را نمى‏شناسند، كشور ما را نمى‏شناسند، نظام ما را نمى‏شناسند، مسؤولین ما را نمى‏شناسند، شخصیتهاى ما را نمى‏شناسند. مى‏بینید چقدر اشتباه مى‏كنند و مى‏بینید چطور درباره‏شخصیتهاى ما به اظهار نظر مى‏پردازند! تاجایى كه همه كسانى كه وارد و مطّلع هستند، به ساده لوحى آنها مى‏خندند. آنها آرزوهاى خودشان را بر زبان جارى مى‏كنند: همان داستان «شتر و پنبه‏دانه» است! آنچه را كه در دل دارند و مى‏خواهند، به صورت تحلیل بیان مى‏كنند. این، شرح حال ملت ایران نیست. شرح حال ملت ایران این است كه مشاهده مى‏كنید. شرح حال ملت ایران، عرصه‏هاى دفاع مقدّس در طول هشت سال است. شرح حال ملت ایران، حضور در این انتخابات سى میلیونى است. ملت ایران ملتى است مسلمان، انقلابى، معتقد به امام، علاقه‏مند به نظام اسلامى و آماده براى دفاع از ارزشهایى كه به آنها معتقد و پایبند است. این، سرمایه عظیمى است. هر حكومتى و هر دولتى كه پشت سرِ خود چنین ملتى داشته باشد، باید به آینده امیدوار باشد. باید احساس قدرت كند. باید احساس كند كه مى‏تواند كار كند. باید احساس كند كه وظیفه دارد كار كند.

آنچه من به مسؤولان دولتِ آینده و رئیس جمهور عزیز - كه بحمداللَّه خودشان هم به این نكات توجه دارند - از باب تذكّر عرض مى‏كنم این است كه اوّلاً، همه سعى ما باید این باشد كه این ملت را بشناسیم. ثانیاً، خواسته‏ها و نیازهایش را برآورده كنیم. این ملت، حقّ عظیمى بر گردن ما دارد. این ملت است كه كشور را حفظ كرده است و این ملت است كه به حقیقت، آیتِ قدرتِ پروردگار است.

من در چند دوره‏اى كه امام بزرگوارمان حكم ریاست جمهورى - آراءِ مردم - را تنفیذ مى‏كردند، در فرمایشات ایشان نگاه كردم و دیدم به‏طور مستمر - با هر كس كه طرف بوده‏اند - راجع به مردم و ملت صحبت كرده‏اند. این، همان حكمتِ امام است؛ همان چیزى است كه ما هر طور نگاه و مطالعه مى‏كنیم، مى‏بینیم این درست است، این بهتر است. بخصوص قشرهاى مستضعف، قشرهاى فقیر و ضُعفاى مردمند كه نیروهاى وفادار و ماندگار انقلاب و امام و دولتهاى مختلف بوده‏اند و هستند و خواهند بود. عزیزانى كه ان‏شاءاللَّه در آینده نزدیكْ مسؤولیت بر عهده مى‏گیرند، باید هرچه مى‏توانند از این ذخیره دائمى استفاده كنند و تا آن‏جا كه قدرت دارند، براى آنها خدمت و كار كنند. وضع كنونى، بحمداللَّه این است. این، كشورى است كه گامهاى اساسى و بلندى براى بازسازى، در آن برداشته شده است.

شاید در طول دوران رژیم گذشته، حتّى بخشى از آنچه در این چند سال در بازسازى این كشور انجام گرفت، انجام نگرفته بود؛ چون كار را با كیفیّت و كمیّت - هر دو - باید دید. آنها اگر كارى هم براى كشور مى‏كردند - كه از لحاظ كمیّت هم نسبت به آنچه در این دوره كوتاه انجام گرفته است، حقیقتاً كم است - از لحاظ كیفیت، مخدوش بود؛ زیرا در آن، استقلال این ملتْ ملاحظه نشده بود. اساسِ سیاست آن رژیم، بر وابستگى بود. چند نفر دولتمردِ نسبتاً شجاع یك روز در زمان رضاخان پیدا شدند و یك قرار داد نفتى را نوشتند كه منافع ملت ایران، تا حدودى در آن ملاحظه شده بود. به‏خاطر انگلیسیها، رضاخان با چكمه‏هایش وارد اتاق هیأت دولت شد و نوشته‏هاى آنها - پرونده نفت - را گرفت، در آتش بخارى انداخت و جلو چشم آنها سوزاند! این، چیزى است كه خود آنها نوشته‏اند. امثال تقى‏زاده و دیگران این ماجرا را نوشته‏اند.

البته من سفارش كرده‏ام و سفارش و تأكید هم مى‏كنم كه باید تلاش شود فقر و بى‏عدالتى و تبعیض كه میراث طواغیت گذشته است، در این كشور ریشه كن شود

سیاست، سیاستِ وابسته بود. راه‏آهن هم كه مى‏كشیدند، بیش از آن‏كه براى ایران و تجارت ایران باشد، به نفع اتّصال دو جبهه متّفقین بود كه آن روز بایستى علیه آلمان مى‏جنگیدند. راه‏آهن سراسرى این است! (راه‏آهن شمال و جنوب براى این بود كه شوروىِ آن روز را به جنوب، در خلیج فارس كه محلّ استقرار انگلیسیها بود وصل كنند تا بتوانند سلاح منتقل نمایند، و جبهه‏هاى جنگ متّفقین علیه متّحدین - آلمان و همكارانش - همواره قادر به دفاع باشد. راه‏آهن هم براى این كشیده مى‏شد. طرفداران رژیم منحوس و تفاله‏هاى رژیم گذشته، بعد از گذشت پنجاه سال، هنوز كه هنوز است، صحبتِ راه‏آهن شمال و جنوب را مى‏كنند؛ راه‏آهنى كه براساس طرحى خائنانه و بى‏توجّهى به استقلال این ملت به‏وجود آمد و در آن، آبرو و شأن این ملت رعایت نشد.

حالا شما ملاحظه كنید: خطوط راه‏آهن عظیمى كه در دوران بعد از جنگ تحمیلى در ایران ساخته شد، همان چیزى است كه ملت ایران به آن نیاز دارد. یكى از مستشرقینى كه در همان دوران آمده و در ایران سیاحت كرده است، مى‏گوید: من تعجّب مى‏كنم چطور راه آهن ایران از شهرهایى كه محلّ عمده تجارت ایران است عبور نكرده است!؟ (همین جاهایى كه امروز بحمداللَّه به بركت جمهورى اسلامى، مى‏بینیم كه زیر پوشش ارتباطات و اتّصالات و مواصلات صحیح قرار گرفته‏اند).

نه كمیّت آنچه قبل از جمهورى اسلامى در این مملكت انجام گرفته است، و نه كیفیّت آن، قابل مقایسه با آنچه این نظام مردمى و خدایى - جمهورى اسلامى - انجام داده است، نیست. نظام مرتبط با معنویّت و ایمان، معنایش این است؛ نظامى كه پشتوانه عظیم مردمى، آرا، عواطف، پشتیبانى و كمك مردم را دارد؛ ایمان، معنویّت، برادرى و هماهنگى، اتّكال به خدا و ایمان به غیب را هم دارد. آن، نتیجه‏اش مى‏شود این. على‏رغم این همه توطئه و مخالفتى كه با این ملت شد؛ با این محاصره‏هاى گوناگون سیاسى، اقتصادى و تبلیغاتى، این ملت توانسته است یكى پس از دیگرى، دولتهایش را حمایت كند و دولتها توانسته‏اند این‏گونه كشور را از لحاظ عمران و آبادى و از جهات سیاسى و آبروى بین‏المللى و اقتدار ملى، پیش ببرند. اینها آن ارزشهایى است كه كشور ما دارد و بحمداللَّه، دولتهاى ما، همه از آن برخوردار هستند و خواهند بود. این مظهر نعمِ بزرگ الهى و همان دست قدرتى است كه عرض كردم خداى متعال دائماً در پشتیبانى این نظام داشته است و خواهد داشت.

البته من سفارش كرده‏ام و سفارش و تأكید هم مى‏كنم كه باید تلاش شود فقر و بى‏عدالتى و تبعیض كه میراث طواغیت گذشته است، در این كشور ریشه كن شود. این‏جانب بیشترین اهتمام را متوجّه این مطلب كرده‏ام و مى‏كنم و توصیه‏ام این است كه دیگران نیز همین‏طور عمل كنند. اگر این همه خیرات و بركاتى كه بحمداللَّه مظهر و اوج آن هم در این چند سال اخیر، دولت برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى رفسنجانى حفظه‏اللَّه‏تعالى بود و همه آنچه را كه انجام دادیم، چند برابر مى‏بود و چندین برابر آن را هم انجام بدهیم، اما به این نكته توجّه نكنیم، كارمان ناقص و ابتر خواهد بود.

عزیزان من! نظام اسلامى، نظام سرمایه‏دارى نیست. من چهارسال قبل، در همین جا - در روز تنفیذ - همین موضوع را به حضّارى كه بودند، عرض كردم و گفتم: «نظام ما، نظام سرمایه‏دارى نیست. نظام سرمایه‏دارى، به جمعِ ثروت، به رونق اقتصادى و به مجموع در آمد ملى نگاه مى‏كند و برایش مهم نیست كه این ثروتْ چگونه به دست مى‏آید، به دست كى‏ مى‏آید و چند درصد از مردم، چگونه از آن استفاده مى‏كنند!» باید در آمد ملى بالا برود، ثروت زیاد شود، تلاش اقتصادى مورد حمایت قرار گیرد؛ كه مورد حمایت هم قرار مى‏دهند. قوانین هم در این جهت است. قدرت اجرایى هم در این جهت است. كشورهاى سرمایه‏دارى - آن هم نه همه بلكه بعضى - حداكثر كارى كه مى‏كنند این است كه بیمه‏ها و تضمینهایى را براى قشرهاى مظلوم و محروم مى‏گذارند، تا حداقلى هم به آنها برسد. این، نظام سرمایه‏دارى است.

نظام اسلامى، این‏گونه نیست. نظام اسلامى مى‏فرماید: «بالعدل قامت السموات والارض.(3)» اصل، عدالت است. البته، تولید ثروت هست. نظام اسلامى، یك جامعه فقیر نمى‏خواهد. یك ملت فقیر و یك درآمد عمومى ناچیز نمى‏خواهد. از ثروتها استفاده مى‏كند؛ علم را پیشرفت مى‏دهد، منابع زیرزمینى را استخراج مى‏كند، انسانها را به رشد عقلانى مى‏رساند، تجارت مى‏كند و صنعت راه مى‏اندازد. تاریخ اسلام نشان داد كه اسلام به بركت همین احكام نورانى، در یك دوره طولانى، صاحب علم و صنعت در كلّ جهان بوده است. اما جهت همه اینها، عدالت است. ثروت هست؛ اما باید عدالت در جامعه تضمین شود. براى عدالت، منتظر امام زمانیم. پیغمبران آمدند؛ همه هم براى اقامه قسط آمدند؛ «لیقوم الناس بالقسط(4)». اینها حرفهاى خیلى پرمعنایى است كه قرآن به ما گفته است؛ نهج البلاغه به ما گفته است و در روایات ائمّه هم هست.

این، جهت را مشخّص مى‏كند. قسط یعنى همین: اگر جامعه برخوردار است، همه باشند. نمى‏گوییم همه یكسان؛ چون یكسانى امكان ندارد. بالاخره تلاشها، همّتها و قوّتها مختلف است. بعضى بیشتر تلاش مى‏كنند؛ بعضى كمتر مى‏كنند. بعضى ابتكار بیشترى دارند. استعدادها یكسان نیست. «و لایزالون مختلفین... و لذلك خلقهم(5).» مردم، داراى اختلاف در استعدادند. بحث در این نیست كه یكسان باشند. بحث در این است كه به قدر استعدادشان كار كنند و به قدر همّتشان تلاش كنند و همه بتوانند به قدر قدرتشان به دست بیاورند. كسى محروم نماند؛ كسى مظلوم نماند؛ كسى سركوب شده نماند. این، آن هدف اصلى است.

عزیزان من! نظام اسلامى، نظام سرمایه‏دارى نیست

ما كه بر سرِ كار آمدیم - آن روز كه روز مبارزه بود تلاش كردیم، آن روز كه پیشنهاد مسؤولیت كردند، به هر صورت قبول كردیم - براى تحقّق همین هدف بود. كسانى كه با فرهنگ ما آشنا نیستند، باور كنند. اگر چه مى‏دانم قطعاً باور نمى‏كنند كه براى ما این مسؤولیتها جاذبه‏اى ندارد. خودیها مى‏دانند. كسانى كه از نزدیك با این فرهنگ و اشخاص آشنا هستند، مى‏دانند. این مسؤولیتها، فقط براى اقامه عدل، اقامه حكم اللَّه و هموار كردن راه خدا در مقابل پاى مردم، ارزش و محبوبیت و جاذبه دارد.تلاش باید براى این باشد.

البته در این زمینه، كار شده است. من اگر نگویم كه برادران عزیز ما در مسؤولیتهاى گوناگون در دوره‏هاى گذشته، براى این قضیه چقدر تلاش كرده‏اند، ناسپاسى است. لكن، راه طولانى‏ترى از آنچه كه تا به حال پیموده‏ایم در پیش داریم. كار بیشترى از آنچه تا به حال كرده‏ایم باید انجام دهیم. این، مسأله است. اساس كار دولت، باید بر این باشد. چه در زمینه فرهنگى، چه در زمینه اقتصادى و چه در زمینه سازندگى، جهت باید این باشد؛ درحالى كه فعّالیتها متنوّع است.

خدا را شكر مى‏كنیم كه انتخابات، خوب و بسیار خوش عاقبت و همراه با خرسندى عمومى مردم بود. امروز انسان احساس مى‏كند كه براى ملت ما و فضاى عمومى كشور، مثل یك روز عید است و این هم، لطف پروردگار است.

امیدواریم كه خداوند متعال، این روز و این حادثه را فرخنده و مبارك كند و مشمول الطاف و بركات خودش قرار دهد. امیدواریم شرور را از این ملت منصرف كند؛ دشمنان این ملت را سركوب و منكوب فرماید، و این ملت را به آرزوهاى بزرگش برساند. امیدواریم رئیس جمهور عزیز و مسؤولانِ ایشان را - كه انتخاب خواهند كرد - در كار مهمّى كه در پیش دارند، موفّق فرماید؛ قلب مقدّس حضرت ولىّ عصر را از همه ما راضى كند؛ روح مبارك امام بزرگوار را - كه یقیناً از این حوادث و مراسم شاد است - همواره شاد نگهدارد و ارواح طیّبه شهداى بزرگوار ما را با پیغمبر و آل او محشور كند.

والسّلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته.

منبع:  پایگاه اطلاع رسانی دفتر  حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور