تبیان، دستیار زندگی
تیشتر خدای باران در قالب ستاره شعرای یمانی که کلب اکبر تجسم پیدا می‏کند. چهارمین ماه تقویم ایرانی به نام خدای تیشتر، تیر نامیده می‏شود و جشن تیرگان در گرامیداشت جشن باران گرفته می‏شود. یشت هشتم از اوستا از آن تیشتر است. بنابر این یشت، تیشتر ستاره‏ای ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تیشتر

قسمت سوم از مجموعه اساطیر ایرانی (خدایان ایران باستان)

تیشتر ایزد باران

باران

تیشتر خدای باران در قالب ستاره شعرای یمانی یاکلب اکبر تجسم پیدا می‏کند. چهارمین ماه تقویم ایرانی به نام خدای تیشتر، تیر نامیده می‏شود و جشن تیرگان در گرامیداشت  باران گرفته می‏شود.

یشت هشتم از اوستا از آن تیشتر است. بنابر این یشت، تیشتر ستاره‏ای است سپید درخشنده و دور پیدا. او سرشت آب دارد و سرور ستاره‏هاست. همانند هرمزد باید او را ستود و گرنه دیو خشکسالی «اپوشه» زمین را فرا خواهد گرفت و اگر مردم او را ستایش کنند هیچ دشمنی سرزمین آریایی‏ها را تهدید نخواهد کرد.

در یشت هشتم همچنین آمده است طلوع او همزمان با جوشیدن چشمه‏های آب است و برای برآمدنش مردم باید گوسفندی یک رنگ را قربانی کنند و پس از بریان شدن بره ، او طلوع خواهد کرد. بعد از طلوع به مدت ده شب به پیکر مردی جوان و پانزده ساله نمایان خواهد شد و خواهد درخشید در ده شب دوم به پیکر گاوی زرین شاخ خواهد درخشید و در ده شب سوم در پیکر اسپی سپید با گوش‏ها لگامی زرین خواهد درخشید. و آنگاه به دریای فراخکرد خواهد رفت با اپوش دیو خواهد جنگید و نخست شکست خواهد خورد در این هنگام تیشتر از دریای فراخکرت یا فراخکرد می‏گریزد و از اینکه مردم به درستی او را ستایش نمی‏کنند زبان به شکوه می‏گشاید که:

  1. «اگر مردم در نماز از من نامبرده بستایند، چنان که از ایزدان دیگر نام برده می‏ستایند، (این چنین) من قوت ده اسب، قوت ده شتر، قوت ده گاو، قوت ده کوه، قوت ده آب قابل کشتیرانی خواهم گرفت (یشت 8، 24)

در اساطیرآمده است که اول بار خود زرتشت برای تیشتر قربانی کرد و او دوباره به صورت اسب سپیدی در آمد و به دریا بازگشت و دیو خشکسالی را شکست داد.

اسب

او موفق می‏شود دشت‏های سراسر جهان را سیراب کند و بخاری که از دریا برمی‏خیزد ابر می‏شود و به سراسر عالم می‏رود و می‏بارد. در این اسطوره علت جوشش دریاها و بخار شدن آب و تشکیل ابر و بارش باران همه به خاطر نبرد است و پیروزی «تیشتر» آغاز بارش خواهد بود. اما در ایران فصل آغاز باران ابتدای پاییز است در حالی که «تیرماه» اولین ماه تابستان است. این موضوع را اسطوره شناسان این‏گونه توجیه می‏کنند که احتمالاً ریشه این داستان از هند آغاز شده است و وارد اساطیر ایرانی شده چرا که طلوع ستاره شعرای یمانی و بارش باران در هند مصادف با آغاز تابستان است. در مورد تغییر پیکرهای این ستاره به سه شکل جوان 15 ساله، گاو زرین شاخ و اسب زرین گوش و زرین لگام نیز این گونه توجیه می‏کنند که به احتمال قوی این امر باید با حرکت سیارات، در منطقه البروج مربوط باشد و ذکر خانه‏هایی که در ارتباط با نجوم بین‏النهرین نبوده‏اند البته این توجیه در صورتی صحیح خواهد بود که ما ایزد باران یا تیشتر را با سیاره بهرام یکی بدانیم نه شعرای یمانی. به هر حال اختلاط در داستان‏های اسطوره به علت عدم صحت و حفظ امانت در نقل متون و نسخه‏برداری از متون مقدس زردتشتی بسیار اتفاق افتاده است و همین طور امتزاج اساطیر ایرانی با اساطیر هندی و بابلی در دوره‏های حکومت بیگانگان بر ایران بر وسعت این اختلاط‏ها افزوده است.

جشن تیرگان

آرش کمانگیر

این جشن پیوند ژرفی با تقدس آب در فرهنگ ایران زمین دارد و آیین ویژه "ایزد باران" به شمار می‌آید. در این روز تیشتر، ایزد باران بر اپوشه (دیو خشکسالی) غلبه کرد، باران بارید و زمین بار دیگر سبز شد. در این روز زردشتیان جشن می گیرند لباس نو می پوشندو در کنار آبها همراه با مراسمی وابسته به آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران درسال پیش رو به هم آب و گلاب می پاشند، این مراسم همراه با تعارف گل و سبزه و نقل و شیرینی است .  براساس گاهشماری باستانی جشن تیرگان سیزدهم تیر است که امروزه طبق تقویم فعلی ایرانی با اختلاف سه روز، دهم تیر در شهرهای مختلف ایران برگزارمی شود. دراین جشن مردم گندم پخته و میوه می خورند و آبتنی کرده، لباس نومی پوشند.  سیزدهم تیر در فرهنگ زردشتی همچنین روز گرامیداشت آرش کمانگیر و دیگر شهیدان وطن است. بنا به برخی روایات آرش در این روز بود که جان بر سر پرتاب آن تیر گذاشت تا مرزهای ایران زمین تا دوردست ترین گستره قلمرو آریاییان گسترش یابد. در این روز مردم از آرش یاد می کردند و به روان همه جانباختگان وطن درود می‌فرستادند.


مریم امامی -تبیان