تبیان، دستیار زندگی
تفسیر و تحلیل (12) در مقاله پیش ، به ارائه خلاصه ای از سریال " بانویی دیگر" پرداختیم، اکنون در مقالات پیاپی با توجه به رفتار ، گفتار، و تفکرات خاص هر یک از کاراکترها ،به نقد و تحلیل شخصیت های این سریال – که هر یک ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر و تحلیل سریال بانویی دیگر (2)

تفسیر و تحلیل (12)

در مقاله پیش ، به ارائه خلاصه ای از سریال " بانویی دیگر" پرداختیم، اکنون در مقالات پیاپی با توجه به رفتار ، گفتار، و تفکرات خاص هر یک از کاراکترها ،به نقد و تحلیل شخصیت های این سریال – که هر یک جای بحث و تأمل دارند- می پردازیم.

ابتدا شخصیت"مهری صالحی" - قهرمان اصلی این داستان - را بررسی می نماییم:

" مهری" نماینده یک زن موفق است که هم در زندگی زناشویی و هم در محیط کار، در نهایت تفاهم با همسرش زندگی می کند. او علاوه بر این که با شوهرش همکار است، هم دغدغه و همفکر و همراه واقعی است. او در خانه ای شیک و مدرن زندگی می کند و از همه امکانات رفاهی و مادی برخوردار است . با وجود این که مهری یک زن شاغل است و با شوهرش راهی محل کار می شود و همراه او به خانه باز می گردد، اما آنقدر با عرضه و کامل است که بدون آن که مستخدمی داشته باشد، همیشه بهترین میز شام را برای شوهرش می چیند و خانه اش از تمیزی برق می زند. پس مهری یک زن همه چیز تمام است. هم اهداف و دغدغه های مبنی بر حقوق زنان و دفاع از این حقوق را دنبال می کند و هم جزو بهترین کارمندان موسسه است.

او در محیط کار رابطه بسیار خوبی با سایر همکارانش دارد. در واقع در مسیر داستان دائما می بینیم مهری از چنان قدرت و نفوذی برخوردار است که هم در خانه و هم در موسسه محوریت خاص خود را حفظ می کند. در موسسه او رابطه خوب و دوستانه ای با مدیر مسئول نشریه دارد. به طوری که خانم صابری با وجود اینکه زنی محکم و جدی و اکثراً عصبانی است، وقتی در برابر مهری قرار می گیرد، منعطف می شود و نزد او درددل می کند. شخصیت مهری به گونه ای ممتاز و برجسته است که همه کارمندان در موسسه از مدیر عامل گرفته تا نگهبان و آبدارچی به رفتار و گفتار وی دقت و توجه دارند. بنابراین هر نوع تغییر حالت و رفتار از جانب مهری ، ذهن همه اطرافیان او اعم از زن و مرد را به خود مشغول می کند. این نشان دهنده اهمیت شخصیت مهری و در نهایت الگو بودن او می باشد، پس مخاطب « بانویی دیگر» باید قبول کند که مهری نمایانگر چهره و الگوی یک زن کامل است.

نکته قابل توجه دیگر در مورد شخصیت مهری اینست که او در این سریال ارائه کننده یک نمونه آرمانی از عشق و محبت زنانه نسبت به همسر است. محبتی که آنقدر شدت می یابد و در لحظاتی به حدی اغراق آمیز است که موجب نفی احساسات طبیعی است و مغایر با صیانت ذات هر انسانی است آن هم در شرایطی که هر انسانی جدا و فارغ از جنسیت اش به توجه و مراقبت نیازدارد. با وجود اینکه مهری از بیماری مهلکی رنج می برد و عوارض بیماری هم در سکانس های مختلف فیلم نشان داده می شود ، اما این رنج جسمانی هیچ گاه باعث نمی شود تا مهری از حالت عادی خارج شود و در رفتارش تغییری ایجاد شود . او تحت هر شرایطی خود را کنترل می کند و با شجاعت و قدرت تمام، این موضوع را از همه مخفی نگه می دارد و خود به تنهایی ، سنگینی آن را تحمل می کند ( توجه شما را به اغراق بی اندازه در خوب بودن و آرمانی بودن شخصیت مهری جلب می کنیم ).

این قهرمان آرمانی به قدری در وجود همسرش غرق شده است که حتی در هنگام بیماری نیز، همچنان بیشتر به فکر همسرش است تا خودش. مهری از ترس اینکه مبادا شوهرش بعد از مرگ او تنها بماند ، می خواهد برای سعید همسری انتخاب کند.اما در اینجا اساساً این اصل ساده اجتماعی ندیده گرفته شده که هر شوهری پس از فوت همسرش، از نظر عرف اجتماع امروز ما بی هیچ اشکالی، می تواند مجددا ازدواج کند ( و نیازی هم به "مجوز" یا تأیید همسر قبلی نیست ) ؛ چنانکه غالب شوهران همسر مرده این کار را می کنند و هیچ کس نیز بر آنان خرده نمی گیرد.

اما به نظر می رسد تمام این مقدمه چینی ها در معرفی شخصیت بسیار مثبت و تاثیر گذار مهری ،برای این بوده که قسمت های بعدی سناریو بهتر برای مخاطب جا بیفتد. چون از اینجا به بعد فهرست رفتارهای عجیب این بانوی معقول و مقبول ، شروع می شود :خواستگاری رفتن برای شوهرش ، تعریف و تمجید مهری از دوست صمیمی خود نزد شوهرش ( تا سعید حاضر به عروسی با شیرین شود ) ، تاثیر گذاری او روی شیرین ظرف چند دقیقه و عوض کردن عقیده شیرین ، صبر و استقامت و گذشت بی حد و حصر در برابر هوو و رفتارهای گاه موذیانه یا ندانم کارانه او ... مهری چنان زن فرشته صفتی است که نه تنها طاقت دیدن هوویش را در کنار شوهرش دارد بلکه حتی سعی میکند روابط این دو را با هم تقویت کند!

به نظر می رسد فیلمنامه به این ترتیب قصد دارد به همه تماشاگران بقبولاند که رفتارهای خصمانه هووها در زندگی واقعی ، ناشی از نقص های شخصیتی آنان است؛ اگر همه "همسران اول" مثل مهری فداکار و با گذشت باشند ، آنها هم می توانند همین گونه رفتار کنند و نتیجه بگیرند.اما نویسنده فراموش می کند که در جهان واقع هیچ « مهری صالحی » با این ویژگی ها وجود ندارد و اگر هم باشد از شوهرش انتظار دارد که در ایام بیماری و دشواری در کنارش باشد و حمایتش کند ، نه اینکه برای شوهرش زن بگیرد و پیشاپیش او را به زندگی سوق دهد که طبیعتاً شوهرش بعد از مرگ او در پیش خواهد گرفت( نویسنده و کارگردان چقدر عجله داشته اند !).

وانگهی مردان بسیاری هستند که بچه دار نمی شوند یا مریض هستند و امکان مرگشان زیاد است ، ولی هیچ کدامشان برای آینده همسرشان ، شوهری انتخاب نمی کنند ( تا مثلاً بعد از فوت خودشان همسرشان بی سر و سامان نماند ) با این همه معلوم نیست چرا دست اندرکاران این سریال اصرار دارند به خانم های مخاطب بقبولانند که باید خیلی بیشتر از آقایان در زندگی گذشت داشته باشند.

باید پذیرفت که رفتار مهری حتی از دید خوشبین ترین آدم ها هم اغراق آمیز است . زنی که دیوانه وار به شوهرش عشق می ورزد و حاضر است به خاطر او هر کاری بکند چطور می تواند با طیب خاطر او را با دیگری قسمت کند: برای شوهرش ، همسری مناسب انتخاب کند و به این منظور نزد شوهر عزیزش ، از خوبی های دوست نازنینش سخن بگوید.

این اغراق تا آنجا ادامه پیدا می کند که وقتی مهری و هوویش بچه دار می شوند ، طبق قانون دفاع از حقوق زنان و رعایت عدالت و مساوات !! مهری با همکاری هوویش وظیفه نگهداری از فرزندان را به عهده شوهرش می گذارد .هر چند در این بخش نیز فیلمنامه قصد دارد دلیل نشان دهد که مهری برای عادت نکردن به بچه ، از نگهداری او شانه خالی می کند ( معلوم نیست هوویش که کاملاً سالم است چرا بچه را در خانه و نزد شوهر می گذارد) و این مسئله را هم به نهایت فداکاری و حس از خود گذشتگی مهری نسبت دهد ، اما این رفتار به هیچ وجه با عقل جور در نمی آید. کدام مادری که مدت زیادی از عمرش باقی نمانده، خود را از در آغوش کشیدن تنها فرزندش محروم می کند؟ آیا واقعاً اینها نمونه ها و الگوهای رفتاری یک زن ایرانی است ؟

به نظر می رسد قبل از هر چیز، ، "مهری" خلق شده تا نشان دهنده یک زن موفق و کامل باشد که به راحتی با مسئله تعدد زوجات  کنار می آید . نقش وی از آن جهت مهم است که او خود با اصرار و رغبت و تلاشی وصف ناپذیر ، هوو داشتن را می پذیرد ؛ گویا رسالت مهری اینست که نشان دهد یک رابطه مثلثی شکل زناشویی می تواند با سازگاری هر چه تمام تر برقرار باشد و دائماً به مخاطب گوشزد کند که " می توان این گونه هم خوب زندگی کرد . پس بهتر است به جای اینکه به نفی تعدد زوجات بپردازید به این فکر کنید که چطور می توان بهترین نمونه از زندگی یک مرد و دو زن را ارائه داد."

با این همه ، روی دیگر سکه این است که عوامل تهیه این سریال علیرغم تمام کوشش و تلاشی که برای توجیه و جا انداختن دو زنی داشته اند ، در پایان داستان ترجیح می دهند یکی از سه ضلع این مثلث را حذف کنند تا آن دو نفر دیگر با آرامش خاطر به زندگی خوب و خوش خود ادامه دهند!