تبیان، دستیار زندگی
كمتر كسی است كه حتی برای یك بار هم شده، داستانی از داستایفسكی نویسنده توانمند روسی نخوانده باشد. اگرچه هریك از داستان‌هایی كه به قلم این نویسنده نوشته شده در نوع خود بی‌نظیر بوده، اما داستان جنایت و مكافات یكی از معروف‌ترین رمان‌هایی است كه این نویسنده را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنایت و مكافات به روایت تصویر

جنایت و مکافات

روایت ‌داستانی كهن ‌در ‌دنیای ‌امروزی

كمتر كسی است كه حتی برای یك بار هم شده، داستانی از داستایفسكی نویسنده توانمند روسی نخوانده باشد. اگرچه هریك از داستان‌هایی كه به قلم این نویسنده نوشته شده در نوع خود بی‌نظیر بوده، اما داستان جنایت و مكافات یكی از معروف‌ترین رمان‌هایی است كه این نویسنده را نه‌تنها در كشور روسیه، بلكه در خارج از مرزهای این كشور و در عرصه‌های بین‌المللی نیز به اوج شهرت رساند.

جذابیت داستان و پرداختن به یك موضوع پلیسی، یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های داستان جنایت و مكافات است كه نقش بسیار مهمی در مقبولیت این اثر در مقایسه با دیگر آثار این نویسنده بزرگ در نزد مخاطبان داشته است.

همان‌طور كه می‌دانید، روسیه از كشورهایی است كه در زمینه ادبیات كلاسیك همواره پیشگام بوده و بنابراین آشنایی نسل جوان با ارزش‌های حقیقی نهفته در آثار به جا مانده از آن روزگار می‌تواند بسیار حایز اهمیت باشد.

به گزارش جام جم ، ساخت فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی با اقتباس از آثار ادبی نویسندگان بزرگ، یكی از مهم‌ترین اقداماتی است كه می‌تواند نقش بسیار مهمی در یادآوری خاطرات كهن برای مخاطبانی از نسل گذشته و همچنین آشنایی نسل جوان مخاطبان با این مجموعه از آثار ادبی ارزشمند داشته باشد.

قهرمان اصلی داستان، دانشجوی جوانی است كه به علت مشكلات مالی ناچار به ترك دانشگاه و انصراف از ادامه تحصیل می‌شود. این در حالی است كه مشكلات ناشی از فقر مالی و دیدگاه‌های اعتقادی پیامدهای نامطلوبی را در زندگی شخصی و خانوادگی او به همراه خواهد داشت تا جایی كه راسكولنیكف مجبور می‌شود پیرزنی رباخوار و خواهر او را ناخواسته به قتل برساند.

حوادث داستان پیرامون انگیزه‌های نهفته در پشت پرده این جنایت شكل می‌گیرد. روح راسكولنیكف، همچون آینه‌ای علت اصلی ناآرامی‌های اجتماعی آن زمان را منعكس می‌سازد. براساس عقیده نویسنده داستان، این جوان در انتخاب میان 2 اندیشه متضادی كه ذهن او را به خود مشغول ساخته‌اند دچار تردید و دودلی می‌شود.

حوادث داستان پیرامون انگیزه‌های نهفته در پشت پرده این جنایت شكل می‌گیرد. روح راسكولنیكف، همچون آینه‌ای علت اصلی ناآرامی‌های اجتماعی آن زمان را منعكس می‌سازد. براساس عقیده نویسنده داستان، این جوان در انتخاب میان 2 اندیشه متضادی كه ذهن او را به خود مشغول ساخته‌اند دچار تردید و دودلی می‌شود.

از یك سو می‌تواند با پولی كه پیرزن رباخوار از نیازمندان و تیره‌بختانی كه به امید یافتن راهی برای رهایی از گرفتاری‌های مالی خود به او پناه آورده‌اند، اندوخته است كارهای نیكی انجام دهد و از سوی دیگر، می‌تواند این پول را هر طور شده تصاحب كرده و از آن در راه رسیدن به مقاصد عالی بهره‌برداری كند.

اگرچه این دو نظریه به طور كلی در تضاد با یكدیگرند، اما او معتقد است با ارتكاب یك جنایت می‌توان این تضاد را از میان برداشت.

داستان از چه قرار است

مضمون اصلی داستان جنایت و مكافات، تحلیل انگیزه‌های قتل موثربر قاتل است. اگرچه راسكولنیكف در فقر و بدبختی زندگی می‌كند، اما قادر است با توجه به توانایی‌هایی كه دارد شغل خوبی را برای خودش پیدا كند. هنگامی كه به وی برای انجام كاری پیشنهاد همكاری داده می‌شود او از پذیرش این پیشنهاد اجتناب می‌كند و به رغم این‌كه پلیس هیچ‌گونه مدركی علیه او در دست ندارد، رفتارش به گونه‌ای است كه سبب مشكوك شدن پلیس خواهد شد.

نویسنده ابتدای نوشتن این كتاب قصد داشت این اثر را از زبان شخصیت اصلی داستان روایت كند و به این ترتیب ابتدا داستان را به صورت یادداشت روزانه شخصیت اصلی و سپس به صورت اعتراف او در برابر دادگاه نوشت، اگرچه سرانجام این داستان را به شكل خاطراتی كه شخصیت اصلی داستان یعنی راسكولنیكف به هنگام آزادی از زندان می‌نویسد نیز نوشت، اما در نهایت تصمیم گرفت آن را به صورت روایت ساده سوم‌شخص مفرد كه قالب نهایی رمان بود، به چاپ برساند. این داستان نخستین بار از ژانویه 1861 میلادی تا پایان تابستان همان سال در نشریه روسكی نوستیك به چاپ رسید. .

بسیاری از منتقدان آثار ادبی بر این باورند كه داستایفسكی اولین نویسنده‌ای است كه روان‌شناسی جدید را در داستان‌نویسی وارد كرده و توانست وجدان آگاه و ضمیر ناخودآگاه را در مجموعه آثارش به تصویر كشد.

جنایت و مكافات به روایت تصویر

از سال 1923 میلادی تا به امروز مجموعه‌‌های تلویزیونی و فیلم‌های متعددی براساس داستان جنایت و مكافات ساخته شده است كه پخش آنها از شبكه‌های تلویزیونی در كشورهای مختلف یا نمایش آنها روی پرده سینماها با استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطبان مواجه بوده است.

اگرچه تاكنون مجموعه‌های تلویزیونی متعددی با اقتباس از داستان جنایت و مكافات داستایفسكی ساخته شده، اما مجموعه جدیدی كه بتازگی پخش آن از شبكه 4 سیما آغاز شده مجموعه‌ای است به كارگردانی Dmitri Svetozarov روسی كه در 8 قسمت 52 دقیقه‌ای تهیه شده است.

بسیاری از كارشناسان بر این باورند كه این اثر جدید از این كارگردان مشهور روسی كه با اقتباس از كتاب جنایت و مكافات به تصویر كشیده شده است، می‌تواند فصل جدیدی از معرفی آثار ادبی كلاسیك روسی در قالب مجموعه‌های تلویزیونی باشد.

اگرچه در سال‌های اخیر شاهد افزایش چشمگیر اقتباس از آثار ادبی در فیلم‌های سینما و مجموعه‌های تلویزیونی بوده‌ایم، اما بدون تردید هیچ یك از آنها نتوانسته‌اند همچون آثار داستایفسكی مورد توجه مخاطب قرار گیرند.

تنها در 2 سال گذشته،3 مجموعه تلویزیونی براساس داستان‌های معروف روسی ابله، جنایت و مكافات و برادران كارمازوف از مجموعه آثار این نویسنده بزرگ روسی ساخته شده است كه به رغم تكراری بودن مضمون داستان و همچنین تعدد آثار سینمایی و تلویزیونی كه پیش از این براساس آنها ساخته شده است با استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطبان مواجه بوده‌اند.

فئودور داستایفسكی سال 1821 میلادی در مسكو متولد شد. پدرش مردی تندخو، خودخواه و خسیس بود كه با اعضای خانواده‌اش با خشونت رفتار می‌كرد. بنابراین فئودور كه از كودكی او را به عنوان دشمن خود شناخته بود و از طنین فریادهایش احساس ترس و وحشت می‌كرد، هرگز نتوانست موفق به ایجاد رابطه‌ای دوستانه با پدر شود.

محبوبیت آثار داستایفسكی نزد مخاطبان مجموعه‌های تلویزیونی در سال‌های اخیر می‌تواند نشان‌دهنده این باشد كه جامعه امروز می‌تواند پذیرای معرفی ادبیات كلاسیك روسیه به نسل جوانی باشد كه پیش از این تجربه آشنایی با سبك ادبیات كلاسیك روسی را نداشته‌اند.

بدون تردید اولین سوالی كه پس از مشاهده این گروه از مجموعه‌های تلویزیونی كه با اقتباس از آثار نویسندگانی بزرگ ساخته شده‌اند، بر ذهن مخاطب نقش می‌بندد، این است كه آیا نویسنده متن فیلمنامه در این آثار به اصل مطلب وفادار بوده است یا خیر؟ اگرچه باید پذیرفت كه دریافت موضوعات معنوی نهفته در متن داستان مساله‌ای است كه دستیابی به آن در مجموعه آثار سینمایی تلویزیونی بسختی برای مخاطب امكان‌پذیر خواهد بود.

دیمتری اسوتوزاروف كه 10 اكتبر 1951 در لنینگراد متولد شده، از كارگردانان موفق روسی است كه فعالیت در این زمینه را از سال 1983میلادی و با كارگردانی فیلم «سرعت» آغاز كرد.

او علاوه بر این كه تاكنون مجموعه آثار متعددی را در كارنامه فعالیت‌های هنری خود در عرصه كارگردانی به ثبت رسانده در عرصه نویسندگی نیز فعالیت داشته است. موفقیت او در كارگردانی فیلم سرعت، زمینه مناسبی را فراهم آورد تا او بتواند به فعالیت‌های خود در این زمینه ادامه دهد.

مضمون اصلی داستان جنایت و مكافات، تحلیل انگیزه‌های قتل موثربر قاتل است. اگرچه راسكولنیكف در فقر و بدبختی زندگی می‌كند، اما قادر است با توجه به توانایی‌هایی كه دارد شغل خوبی را برای خودش پیدا كند.

اسوتوزاروف كه پیش از این پرداختن به بسیاری از مضامین مطرح شده در داستان جنایت و مكافات داستایفسكی را در دیگر آثارش مورد توجه قرار داده بود، با پرداختن به ادبیات كلاسیك در آثار سینمایی و تلویزیونی توانست فصل جدیدی را به نام خود رقم زند. او از این كه به جای حضور در عرصه سینما، فعالیت و همكاری در ساخت مجموعه‌ های تلویزیونی و فیلم داستانی تهیه شده برای نمایش در قاب كوچك تلویزیون را برگزیده است، احساس رضایت می‌كند، چرا كه بر این باور است در شرایط كنونی سینمای روسیه با مشكل ناشی از كمبود نیروی متخصص و حرفه‌‌ای روبه‌روست و به همین علت در اغلب فیلم‌های سینمایی اخیر افرادی ایفای نقش‌های اصلی را بر عهده می‌گیرند كه با نخستین مفاهیم فیلمسازی، كارگردانی و یا فیلمبرداری بیگانه‌اند و به همین علت معتقد است كه هرگز نمی‌توانست آنچه را كه در ساخت سری جدید مجموعه تلویزیونی جنایت و مكافات به تصویر كشیده است، به صورت یك فیلم برای مخاطبان سینما تهیه كند.

چرا كه در این صورت علاوه بر افت كیفی، شمار زیادی از مخاطبان خود را نیز از دست می‌‌داد. این مجموعه كوتاه تلویزیونی كه نامزد دریافت جایزه‌‌ای از فستیوال تلویزیونی مونت كارلو در سال 2008 میلادی شد، علاوه بر این كه مورد توجه مخاطبان روس قرار گرفته است، در بسیاری از كشورها نیز از شبكه‌های تلویزیونی مختلف به نمایش درآمده كه خوشبختانه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.

روایت داستانی روسی از زبان روسی‌ها

به گفته كارگردان مجموعه جدید تلویزیونی جنایت و مكافات، انگیزه اصلی از ساخت این مجموعه نمایش بسیاری از حقایق نهفته در این داستان با اقتباس از داستان اصلی جنایت و مكافات به قلم داستایفسكی بوده است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت ساخت این مجموعه تلویزیونی فرصت مناسبی بوده است تا یك كارگردان روسی بتواند این داستان را به صورت واقعی و با حفظ ارزش‌های واقعی ادبیات داستانی كلاسیك روسیه به تصویر كشد.

در حقیقت این مجموعه واسطه‌ای بین نویسنده كتاب و مخاطبان است. یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های مجموعه روسی جنایت و مكافات انتخاب دقیق بازیگران، محل فیلمبرداری و نحوه نورپردازی است كه با هدف نزدیك بودن به داستان اصلی انجام شده است. اغلب صحنه‌های فیلم در مركز سن‌پترزبورگ در نزدیكی كونیشنایا پلاشچاراست كه شركت تهیه‌كننده این مجموعه به طور اتفاقی با این روبه‌رو می‌شود.

این منطقه از 200 سال پیش بازسازی نشده و همچنان بدون تغییر باقی مانده است و به همین علت می‌تواند پیش‌زمینه مناسبی برای نمایش فضاهای داخلی داستان باشد. صحنه‌های خارجی نیز در سن‌پترزبورگ فیلمبرداری شده‌اند كه در نهایت با ایجاد تغییرات دیجیتال در آن، علائم و نشانه‌های قرن بیست‌و‌یكم و زندگی مدرن از آنها حذف شده‌اند. این ویژگی‌ها از مهم‌ترین وجود تمایز این مجموعه در مقایسه با دیگر مجموعه‌های تلویزیونی است كه با اقتباس از آثار ادبی كلاسیك ساخته شده‌اند.

در این مجموعه وفادار بودن به اصل داستان تنها محدود به محل فیلمبرداری، دكور، طراحی لباس و نورپردازی نخواهد بود بلكه كارگردان سعی كرده است تا حد امكان افرادی را برای ایفای هر یك از نقش‌ها انتخاب كند كه با توجه به توضیحات نویسنده داستان به آن شخصیت نزدیك‌تر باشند.

علی‌رغم انتخاب هنرپیشه‌های باتجربه برای ایفای نقش‌های دیگر، ایفاگر نقش‌های جوان از عهده انجام این كار بخوبی برآمده‌اند. از این رو به لحاظ ظاهری شباهت زیادی با شخصیت‌های اصلی داستان جنایت و مكافات دارند. اگرچه مخاطب هیچ گاه قادر به فهم پریشان‌حالی و ناراحتی راسكولنیكف نخواهد بود، اما اگر پیش از این داستان جنایت و مكافات را خوانده باشد با او احساس بیگانگی نخواهد داشت.

یكی از جذابیت‌های این مجموعه در این است كه داستان با یك بخش نسبتا طولانی كه در آن صحنه راسكولنیكف و سونیا در یك منظره برفی از سیبری كه پس‌زمینه‌ای از فضای زندان نیز در آن دیده می‌شود، روی نیمكتی نشسته‌اند. كارگردان در ساخت این مجموعه از پرداختن به بخش پایانی داستان اصلی صرف‌نظر كرده و پیش‌بینی پایان داستان و نتیجه‌گیری از آن را به مخاطب واگذار كرده است.

به گفته كارگردان مجموعه جدید تلویزیونی جنایت و مكافات، انگیزه اصلی از ساخت این مجموعه نمایش بسیاری از حقایق نهفته در این داستان با اقتباس از داستان اصلی جنایت و مكافات به قلم داستایفسكی بوده است.

این در حالی است كه اگر مخاطب پیش از این داستان اصلی جنایت و مكافات را نخوانده باشد به این نتیجه می‌رسد كه داستایفسكی در این داستان زندگی مرد ضعیف و درمانده‌ای را به تصویر كشیده است كه با شرایط دشواری روبه‌رو شده و در تنگنا قرار گرفته است.

به این دلیل منتقدان بر این باورند كه حذف قسمت‌ پایانی داستان بیننده را با نوعی سردرگمی مواجه می‌كند و به این ترتیب بیننده از آنچه در دو صفحه پایانی كتاب به شرح آن پرداخته شده است، آگاهی نمی‌یابد.

داستایفسكی در یك نگاه

فئودور داستایفسكی سال 1821 میلادی در مسكو متولد شد. پدرش مردی تندخو، خودخواه و خسیس بود كه با اعضای خانواده‌اش با خشونت رفتار می‌كرد. بنابراین فئودور كه از كودكی او را به عنوان دشمن خود شناخته بود و از طنین فریادهایش احساس ترس و وحشت می‌كرد، هرگز نتوانست موفق به ایجاد رابطه‌ای دوستانه با پدر شود.

او در كودكی روزگار سختی را تجربه كرد و علی‌‌رغم این كه ابتدا مسیر دیگری را برای ادامه زندگی خویش انتخاب كرد ، سرانجام تصمیم گرفت آنچه را كه در روزگار كودكی تجربه كرده بود در قالب مجموعه داستان‌هایی به چاپ برساند.

او در سال 1846 میلادی اولین داستان خود را با نام مردم فقیر برای چاپ در روزنامه آماده كرد. چاپ این داستان، شهرت بسیار زیادی را برای او به همراه داشت.

داستایفسكی كه به جرم شركت در فعالیت ضد نژادپرستانه به زندان محكوم شده بود، پس از مدتی به سیبری تبعید شد و سرانجام در سال 1859 مورد عفو قرار گرفت و به سن‌پترزبورگ بازگشت.

2 سال از زمانی كه شهر را ترك كرده بود گذشته بود و نام او بكلی فراموش شده بود. اگر چه در ابتدا نوشته‌هایش چندان مورد استقبال قرار نگرفت اما پس از مدتی، سرانجام با چاپ كتاب خاطرات خانه اموات در سال 1861 میلادی، شهرت از دست رفته‌اش را بازیافت.

بسیاری از منتقدان آثار ادبی بر این باورند كه داستایفسكی اولین نویسنده‌ای است كه روان‌شناسی جدید را در داستان‌نویسی وارد كرده و توانست وجدان آگاه و ضمیر ناخودآگاه را در مجموعه آثارش به تصویر كشد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی