امام سجاد علیهالسلام و نهضتخدمت رسانى قسمت ششم: بایستههایى براى خدمتشایسته
آنچه گذشت: قسمت پنجم: دعوت و تشویق به خدمت رسانى
1 - منت نگذاشتن
«لم تمش بها على احد لانها لك، فاذا امننتبها لم تامن ان تكون بها مثل تهجین حالك منها الى من مننتبها علیه لان فى ذلك دلیلا على انك لم ترد نفسك بها و لو اردت نفسك بها لم تمتن بها على احد; به خاطر صدقهاى كه دادهاى، بر كسى منت نگذارى; زیرا قدمى به سود خود برداشتهاى در صورتى كه اگر منتبگذارى، در امان نیستى از اینكه روح او را آزرده و خود را معیوب كردهاى. زیرا این عمل تو دلیل آن است كه تو این كار را به خاطر خود نكردهاى، در صورتى كه اگر براى خودت مىخواستى، بر كسى منت نمىنهادى.» (35)
2 - استحكام اعتقاد قبل از خدمت
«و اما حق الصدقة فان تعلم انها ذخرك عند ربك و ودیعتك التى لاتحتاج الى الاشهاد فاذا عملت ذلك كنتبما استودعته سرا اوثق بما استودعته علانیة و كنت جدیرا ان تكون اسررت الیه امرا اعلنته و كان الامر بینك و بینه فیها سرا على كل حال و لم یستظهر علیه فى ما استودعته منها باشهاد الاسماع و الابصار علیه بها كانها اوثق فى نفسك لا كانك لاتثق به فى تادیة ودیعتك الیك; اما حق صدقه و زكاتى كه مىدهى این است كه بدانى آن، پساندازى است نزد پروردگارت و امانتى است كه شاهد نمىخواهد. وقتى چنین باورى داشتى، بر آنچه در نهان به امانت مىگذارى، بیشتر اطمینان خواهى داشت تا آنچه آشكارا مىدهى. و خود را سزاوار خواهى دید تا آنچه را كه مىخواهى در نظر دیگران به خدا بسپارى، در نهان بسپارى و در هر حال به عنوان رازى نهفته بین تو و او باشد و حتى در این امانتى كه به او مىسپارى، از گوشها و چشمها - به دلیل اعتماد بیشتر به اینها و نه به آن جهت كه در بازپرداخت امانتبه خدا اعتماد ندارى - به عنوان شاهد و گواه پشتیبانى نخواهى.» (36)
3 - خدمتبه تناسب توان
«ان من اخلاق المؤمن الانفاق على قدر الاقتار و التوسع على قدر التوسع و انصاف الناس من نفسه... ; (37) از اخلاق مؤمن انفاق به قدر توان، توسعه دادن به زندگى به قدر گنجایش، و رفتار منصفانه با مردم و... است.»
4 - خوشرفتارى با خدمتجویان
آن حضرت هرگاه گدایى نزدش مىآمد، مىفرمود: «مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخرة; (38) آفرین به كسى كه بار مرا به آخرت حمل مىكند!»
5 - حسنظن به خدمت جویان
6 - خدمت صادقانه (39)
7 - كوچك نشمردن خدمت
آن گاه كه خدمتبه مردم خاستگاهى الهى داشته باشد، حجم آن مهم نخواهد بود بلكه كیفیتخدمت و رعایتخلوص و داشتن رنگ الهى، ارزشمند خواهد بود. از این روى گاه خدمتبا یك نگاه و ایجاد آرامش روحى در قلب یك فرد، مىتواند خدمتى ارزشمند شمرده شود. لذا امام سجاد علیه السلام مىفرمود:
«نظر المؤمن فى وجه اخیه المؤمن للمودة و المحبة عبادة ; (40) نگاه مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى دوستى و محبت، عبادت است.»
نهایت ظرافت و دقت نظر امام سجاد علیه السلام را در این جمله ببینیم كه فرمود: «حق كسى كه خداوند او را باعثشادى تو كرده و تو را به دست او شاد كرده، این است كه اگر واقعا قصد خوشحال كردن تو را داشت، خدا را شكر كنى و به اندازه كافى از او سپاسگزار باشى و به خاطر آغاز چنین خدمتى از طرف او، متقابلا تو هم باعثخشنودى او شوى و در صدد جبران برآیى. و اگر قصد نداشت، باز خدا را شكر و سپاس گویى و بدانى از جانب خداست كه باعثشادى تو شده است و آن شخص نیز یكى از عوامل نعمتهاى خدا بر تو گردیده است. دوستبدارى و خیرخواه او باشى زیرا وسایل نعمتهاى الهى هر جا باشند، خود موجب بركت هستند، هر چند از روى قصد نباشد...» (41)
به این ترتیب، خدمتگزار نباید به حجم كار توجه كند بلكه هر نوع خدمتى را كه در توان دارد، نثار دیگران كند.
35 و 36. همان، ص 259.
37. همان، ص 282 و اصول كافى، ج 2، ص 241.
38. بحار الانوار، ج 46، ص 98.
39. تحف العقول، ص 270.
40. همان، ص 282.
41. همان، ص 271.