« با یاد پدر »
شعر چک و اسلواکی
Daniel Simko
سیمكو در سال 1959 در پراتیسلاوای چكواسلواكی به دنیا آمد و بعدها به آمریكا مهاجرت كرد و اکنون در آنجا زندگی میكند. شعرهای او در مجلات ادبی گوناگونی چاپ شده است. از آثار منثور او میتوان از ترجمه نثرهای برگزیدة میروسلاف هولوپ به انگلیسی را نام برد.
با یاد پدر
حتی پیش از این كه بتوانم ببینم
زمین پشت پنجره
ملالآور میشود،
امروز
از پیش نورانی شده است و
كج از سوی جویبار.
***
هفتاد كیلومتر آنطرفتر انگار
كلاغهایی كه دور میزنند بالای مزرعه
خنجر كشیدهاند سمت آسمان.
***
به گمانم قدمهایت هنوز سنگین است
و صدای گامهایت
مثل صدای فرود آمدن كبوترهاست
ابروهایت گرهخورده است و
عرقآلود
و دستهایت توی جیبهای خالیاست.
***
چقدر فكر و خیال هجوم آورده است به ذهن خستهات
كه ناگهان
سر بر دامن من میگذاری
با رویای كودكیهایت در دریا
كه چیزی نگفتی و
رفتی كه بخوابی
با شبی كه فروریخته بر شانههایت.
***
هیچ صدایی به گوش نمیرسد
از زیر شاخه ترد درختانی
كه پدرت مرده است
و بازگشته است به رویاهای تو
***
هیچ صدایی به گوش نمیرسد
حتی از كبریتی كه میزنم
تا ببینمت.
ورود
سقفهای خیس خاكستری
كبوترها و نور
برگی در پیادهرو
و سایههایی سرخورده بین قلوهسنگها
***
از پاریس كه برگردی
هوا تاریك میشود،
و هنوز، دود از موتور ماشین برمیخیزد
كه پیاده میشوی
با موهای سیاه افشان.
***
همیشه، تقریباً
به همان دود برمیگردم
به جایی كه مینشینند كبوترها
بر سقف شیشهای.
***
یا بیدار میشوم و
تو میآیی
با شالی سیاه از ستارهها.
مطالب مرتبط:
ناپلئون بناپارت کی به دنیا آمد؟
سیب از درون قفسه غلتید و افتاد
ضیاءالدین ترابی
تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی