ناپلئون بناپارت كی به دنیا آمد؟
قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم ، قسمت چهارم
Miroslav Holub
هولوپ از شاعران مشهور و بلندآوازه چكواسلواكی است كه در سال 1923 دیده به جهان گشود و علاوه بر شاعری در ایمنیسازی برجسته است و از سال 1966 تا 1967 به مدت دو سال در آمریكا سرگرم تحقیق و مطالعه بود و در سال 1979 بهعنوان نویسنده مدعوّ در كالج اوبرلین مشغول به كار بود. از دكتر هولوپ كتابهای شعر زیادی چاپ و منتشر شده است كه از آن جمله میتوان از «وظیفه همیشگی» (1958)، «آشیل و لاكپشت» (1960)، «كتاب هجی» (1961)، و مجموعه شعر «مشهور به دل» (1963) نام برد. همچنین كتابهایی به نثر كه روی هم حدود شانزده مجموعه شعر و یكصد و سی رساله علمی از وی چاپ و منتشر شده است. او برنده چندین جایزه ادبی است. شعرهای هولوپ به سیوهشت زبان زنده دنیا ترجمه شده است. وی در سال 1998 دیده از جهان فروبست.
ناپلئون
معلم پرسید:
بچهها،
ناپلئون بناپارت كی به دنیا آمد؟
***
بچهها گفتند:
هزار سال پیش
صد سال پیش
یك سال پیش
بچهها نمیدانستند.
***
معلم پرسید:
بچهها،
ناپلئون بناپارت چه كار كرد؟
***
بچهها گفتند:
در جنگ پیروز شد.
در جنگ شكست خورد.
بچهها نمیدانستند.
***
فرانتیشك گفت:
قصاب محلة ما یك سگ داشت
كه اسمش ناپلئون بود
قصاب عادت داشت مرتب سگ را كتك بزند
و سگ
یك سال پیش
از گرسنگی مرد.
و همة بچهها الان
بهخاطر ناپلئون
غصه دارند.
قلابدوزی
با قلابی ظریف
شبیه دست ستارهها
به هم میپیچد روزها و شبها را
و بلوزی میبافد بیانتها.
***
اوست كه ریسمانپوش میكند
تن تختهسنگها را
و كشتیها را، مایلها
در دریا با خود میبرد
از میان راهروهای نرم ترعهها،
و شالی از جو میپوشاند بر شهابها.
***
و هنوز
ما كودكان عزیز دردانه
برهنه میگردیم
برهنه و یخزده از سرما.
ضیاءالدین ترابی
تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی