تبیان، دستیار زندگی
خشته ام اژ هرچی جنشه، اژ شورنگ و خون و شوژن با چه چیژایی گره خورد، روژای ژندگی من! جون هرچی بامرامه، رشیدم به شیم آخر دشتامو بگیر تو دشتت، کمکم بکن برادر! ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شر گژشت یه شورنگی!

توی کوچه قد کشیدم ، توی گرد ُ دودُ سوزن

با شب ُ دشنه گره خورد ، همه ی زندگی من

یغما گلرویی

معتاد

خشته ام اژ هرچی جنشه، اژ شورنگ و خون و شوژن

با چه چیژایی گره خورد، روژای ژندگی من!

جون هرچی بامرامه، رشیدم به شیم آخر

دشتامو بگیر تو دشتت، کمکم بکن برادر!

_ یک مهندش مامانی !_ آرژوم بوده همیشه

نه کشی که بخت نحشش تو مبال نوشته می شه!

کاشکی یک آدم لوتی، فکر آژادی من بود

فکر اژ قفش پریدن، اژ قفش رها شدن بود!

توی جیبام پر جنشه، پر جنشایی که تارن

پر جنشای گرونی که رقیبی هم ندارن!

روی شورتم همیشه، جای ژخم شُرخ پنجه ش

پنجه گربه کوچه، یه چیژی مثل شکنجه ش!

شده ام جوجه گربه، واقعا توی عژابم

چی می شد بشکنه روژی شورت ژشت نقابم؟!

شبا توی کوچه هشتم ، مهمون یه جور ژیافت

همنشین گربه های اهل فتنه و خیانت!

فاضل تركمن

علاج درد من بی نوا

نه اینكه فكر كنی مرهم احتیاج نداشت
كه زخمهای دل حون من علاج نداشت

 فاضل نظری

راه چاره

نه اینكه فكر كنی مایه احتیاج نداشت

كه دختر از اول قصد ازدواج نداشت

یكی نبود بگوید عزیز پاسخ نه

نیاز به زدن كفش بر ملاج نداشت

دل صنوبریم را چو بید می لرزاند

همانكه خانه شان جز درخت كاج نداشت

نبود خانه مرا لیك بود ماشینی

بدك نبود فقط دنده و كلاج نداشت!

تفاوت من و اصحاب فیل در این است

كه كرّه فیل من از ابتداش عاج نداشت

تو خواستی ملوان زِبل شوم، نشدم

برای اینكه غذا طعم اسفناج نداشت

به جای درس اگر سمت پول می رفتم

عزب نمانده و اعضام اعوجاج نداشت

نشد كه رشته بهتر بخوانم آخه ننه م

توان خرج قلم چی و تست گاج نداشت!

به بنده مرهم فاسد فروختند افسوس...

بگو كه زخم دل من چرا علاج نداشت!

عباس احمدی

تنظیم : بخش ادبیات تبیان