شر گژشت یه شورنگی!
توی کوچه قد کشیدم ، توی گرد ُ دودُ سوزن |
با شب ُ دشنه گره خورد ، همه ی زندگی من |
یغما گلرویی
خشته ام اژ هرچی جنشه، اژ شورنگ و خون و شوژن |
با چه چیژایی گره خورد، روژای ژندگی من! |
جون هرچی بامرامه، رشیدم به شیم آخر |
دشتامو بگیر تو دشتت، کمکم بکن برادر! |
_ یک مهندش مامانی !_ آرژوم بوده همیشه |
نه کشی که بخت نحشش تو مبال نوشته می شه! |
کاشکی یک آدم لوتی، فکر آژادی من بود |
فکر اژ قفش پریدن، اژ قفش رها شدن بود! |
توی جیبام پر جنشه، پر جنشایی که تارن |
پر جنشای گرونی که رقیبی هم ندارن! |
روی شورتم همیشه، جای ژخم شُرخ پنجه ش |
پنجه گربه کوچه، یه چیژی مثل شکنجه ش! |
شده ام جوجه گربه، واقعا توی عژابم |
چی می شد بشکنه روژی شورت ژشت نقابم؟! |
شبا توی کوچه هشتم ، مهمون یه جور ژیافت |
همنشین گربه های اهل فتنه و خیانت! |
فاضل تركمن
علاج درد من بی نوا
نه اینكه فكر كنی مرهم احتیاج نداشت |
كه زخمهای دل حون من علاج نداشت |
فاضل نظری
نه اینكه فكر كنی مایه احتیاج نداشت |
كه دختر از اول قصد ازدواج نداشت |
یكی نبود بگوید عزیز پاسخ نه |
نیاز به زدن كفش بر ملاج نداشت |
دل صنوبریم را چو بید می لرزاند |
همانكه خانه شان جز درخت كاج نداشت |
نبود خانه مرا لیك بود ماشینی |
بدك نبود فقط دنده و كلاج نداشت! |
تفاوت من و اصحاب فیل در این است |
كه كرّه فیل من از ابتداش عاج نداشت |
تو خواستی ملوان زِبل شوم، نشدم |
برای اینكه غذا طعم اسفناج نداشت |
به جای درس اگر سمت پول می رفتم |
عزب نمانده و اعضام اعوجاج نداشت |
نشد كه رشته بهتر بخوانم آخه ننه م |
توان خرج قلم چی و تست گاج نداشت! |
به بنده مرهم فاسد فروختند افسوس... |
بگو كه زخم دل من چرا علاج نداشت! |
عباس احمدی
تنظیم : بخش ادبیات تبیان