راهبرد ها و راه کار های تحول از نگاه مقام معظم رهبری(3)
را هکار دیگر برای تحول در حوزه وارد كردن زبان بيگانه در درسهاى اجبارى حوزه است، كه آن را مطرح كردم.
آموزش اجبارى زبان بيگانه
ثامناً: تفكيك «سطح علمى» طلاب، براساس «اهداف» مشخص
تاسعاً: تقسيم تدريجى طلاب برحسب اهداف است. آمارى كه من دريافت كردم، حدود 23000 يا 24000 طلبه را در حوزه نشان مىدهد. اگر اين آمار را ملاك محاسبه قرار دهيم، اين تعداد حدود هفت هشت هزار نفر جزء فضلاى بزرگ و علما هستند كه در اين تقسيم بندى نمىگنجند. اين افراد كسانى هستند كه مراحلى را گذراندهاند و به مدارج عالى علمى رسيدهاند. بخشى ديگر كسانى هستند كه در جوانى اهل درس خواندن نبودند و حالا هم ديگر وقتش را ندارند.
فرض كنيد اگر پانزده هزار طلبه در قم وجود داشته باشد، بر اساس ضابطهی قبلى، حدود هزار نفر از آنها را گزينش كنيم تا فقيه و مجتهد بزرگ تربيت شوند. البته اين كار بايد در زمان و وقت خودش انجام گيرد؛ مثلاً يك دوره بيست ساله را در نظر بگيريم كه طبيعتاً هر سال، جمع جديدى اضافه خواهند شد و جمع ديگرى هم خارج خواهند گرديد. ولى ميانگين، تقريباً همين بيست سال است. اين افراد بايد افراد مستعدى باشند كه استعداد و شوق فقاهت داشته باشند و اهل انصراف از فقاهت نباشند. بايد اینها را گزينش كرد و روى آنها كار ويژه فقاهتى انجام داد. از بين اینها مدرسان و مؤلفان بزرگ فقه و مراجع تقليد در خواهد آمد. هزار نفر فقيه كم نيست كه اين حوزه بتواند در ظرف مدت بيست سال بيرون بدهد؛ اين، خيلى زياد است.
سمينار؛ يعنى يك موضوع محتاج به تأمل عقلى، انتخاب بشود و افراد صاحب نظرى بروند فكر و مطالعه و آمارگيرى و ... بكنند و بيايند اینجا بحث كنند و نظراتشان را بگويند. بعد آن جمع كه اداره كنندهی سمينارند، اين نظرات را جمع بندى كنند تا يك دستاورد معتنابهى به دست آيد. |
از اين تعداد كه بگذريم، در مرحله بعد، پنج هزار نفر عالم شهرى در حدود متوسط تربيت كنيم. در ميان اين افراد، مجتهد و قريب الاجتهاد و مجتهد متجزى هست و آنچه كه لازم دارند، تأمين میشود. البته اين هم يك دوره مشخصى خواهد داشت. ممكن است مثلاً، يك دوره بيست ساله لازم داشته باشند. اگر آن دو دسته اول حدود بيست سال طول مىكشد. اين دسته دوم كمتر خواهد بود. همه اینها قابل برنامه ريزى است.
پنج هزار نفر هم به عنوان مبلغ و منبرى و نويسنده و گوينده عالم و فاضل انتخاب شوند و سه هزار نفر هم به منظور تبليغ در خارج از كشور و در سطح دنيا گزينش شوند. مجموع اینها پانزده هزار نفر میشود، البته فردا اين كار نخواهد شد.
اگر ما امروز شروع كنيم، ممكن است پنج سال ديگر بتوانيم چنين تقسيم بندىاى را بكنيم لكن حوزه بايد به اینجا برسد و بالأخره هر روز كه چنين كارى به تأخير بيفتد، دير است. مىدانم كه كار پيچيده و دشوارى است اما اگر حوزه تصميم بگيرد ـ و نه يكى دو نفر ـ اين كار خواهد شد.
«علما، فضلا و مديران»، مخاطبان اصلى
مخاطب عرايض من، سه دسته هستند:
مخاطب اول ،بزرگان حوزه هستند كه بحمدالله جمع كثيرى از حضرات اينجا تشريف دارند. از قديم نسبت به اكثر اين آقايان ارادت داريم و بعضى از آنها، هنگامى كه من طلبهی جوانى بودم در همين حوزه جزء بزرگان و فضلا بودند و هميشه آنها را به بزرگى و عظمت و تقوا و علم شناختهايم. اینها چون در حوزه، متنفذند، مخاطب اول هستند.
مخاطب دوم، فضلاى جوان حوزه هستند. شما مستقلاً مخاطبيد، شما هم بايد در اين زمينه كمر همت ببنديد.
مخاطب سوم، دستگاه مديريت و شخص مدير عزيز و محترم حوزه و «شوراى عالى حوزه» علميه هستند كه اینها بیشترين بار مسئوليت را به عهده خواهند داشت و براى اين كه اين كار راه بيفتد، بايد اجتماعات علمى تشكيل بشود.
ضرورت برگزارى همايشهاى كارشناسى ـ علمى
من در آن سفر قبلى هم عرض كردم كه براى هر مسألهاى كه میخواهید حل كنيد، يك سمينار به معناى واقعى كلمه درست كنيد. نه سمينارى كه دو سه نفر بيايند سخنرانى كنند و بروند، اين كه سمينار نيست! جلسهی سخنرانى است. سمينار؛ يعنى يك موضوع محتاج به تأمل عقلى، انتخاب بشود و افراد صاحب نظرى بروند فكر و مطالعه و آمارگيرى و ... بكنند و بيايند اینجا بحث كنند و نظراتشان را بگويند. بعد آن جمع كه اداره كنندهی سمينارند، اين نظرات را جمع بندى كنند تا يك دستاورد معتنابهى به دست آيد.
البته آن دفعه يك سمينار تشكيل شد كه نتايجش هم بحمدالله خوب بود اما با گذشت مدت زمانى، تعقيب نشد. شما بايد افراد مناسب براى اين كار را انتخاب كنيد، روشها را بسنجيد و برگزينيد و علاج مشكل را بيابيد. صد نفر يا پنجاه نفر صاحب نظر را انتخاب كنيد، از كسانى كه مديريت اين كار را به عهده مىگيرند، دعوت كنيد تا دو سه روز، دور هم بنشينند و تفكر و بحث و استدلال كنند. حوزهی علميه، حوزهی استدلال است. بحث طلبگى كنيد تا از نتايجش استفاده شود.
تنظیم برای تبیان مجید نقدی گروه حوزه علمیه منبع: کتاب تحول و بالندگی حوزه های علمیه