تبیان، دستیار زندگی
و اگر دنیا مزرعه‏ای آخرت و تجارت خانه است، باید روشن باشد که هیچ کشاورزی را به دشمنی با مزرعه و هیچ تاجری را به خصومت با تجارت خانه فرا نمی‏خوانند. بله، هیچ‏کس ما را به دشمنی با مزرعه‏ای که در اختیارمان قرار داده‏اند، فرا نخواهد خواند. پس نکوهش دنیا فقط د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چراغ دین در سرای دنیا(2)

دنیا، تجارت خانه است

دنیا

و اگر دنیا مزرعه‏ای آخرت و تجارت خانه است، باید روشن باشد که هیچ کشاورزی را به دشمنی با مزرعه و هیچ تاجری را به خصومت با تجارت خانه فرا نمی‏خوانند.

بله، هیچ‏کس ما را به دشمنی با مزرعه‏ای که در اختیارمان قرار داده‏اند، فرا نخواهد خواند.

پس نکوهش دنیا فقط در مورد دنیایی است که بازدارنده از آخرت باشد؛ دنیایی که هدف‏نهایی انسان قرار بگیرد.

«قرآن» می‏فرماید: «کسانی که به دیدار ما امید ندارند و به زندگی دنیوی خشنود، قانع و سرگرم‏اند، آنها به واسطه‏ی اعمال مبتنی بر آن طرز فکر، اهل آتش هستند»

[سوره‏ی یونس، 73- 71].

حقیقت دنیا

ما باید دنیا را آن‏گونه که هست، یعنی وسیله یا معبر آخرت و جایگاهی موقتی بشناسیم و به مقتضای این بینش با آن برخورد کنیم. پس نه به طور کلی باید رهایش سازیم که بدون وسیله به هدف نمی‏توان رسید، و نه در آن متوقف شویم که از هدف اصلی باز خواهیم ماند.

باید غذا، لباس، مسکن و دیگر نیازها را برآورد، آن هم نه فقط برای کسب لذت، بلکه برای فراهم آوردن زمینه‏ی گذران دنیا در مسیر بندگی و اطاعت از خدا. در چنین حالتی، دنیا نه تنها ارزش منفی ندارد که از ارزش فوق‏العاده مثبتی نیز برخوردار می‏شود و باید قدر لحظه لحظه‏ی آن را دانست.

دنیا، منزلگاه موقت

دنیا

پس ما در دنیا مسافری بیش نیستیم و به دنیا نیز چون مسافرخانه باید نگاه کنیم.

امام باقر(( درود خدا بر او باد)) فرموده است: «اهل دنیا مسافرانی هستند که کوله بارشان را در غیر آن باز می‏کنند»        [تحف العقول: 299].

امام کاظم((درود خدا بر او باد)) نیز فرموده است: «در دنیا همانند ساکن خانه‏ای باش که مال او نبوده و همانا منتظر کوچ است»  [بخار، ج 78: 313).

در این نگاه است که بسیاری از ارزش‏های اخلاقی و معنوی فهم می‏شوند چرا که پاره‏ای ارزش‏ها وقتی قابل درک خواهند بود که انسان آنها را در زمینه‏ی مسافرت ببیند. کسی که خود را مقیم می‏پندارد، فهم پاره‏ای از ارزش‏ها و عمل به آنها برایش ناممکن یا هضم ناپذیر می‏نماید. مثلاً «زهد» که به معنای دل نبستن به دنیا و سبک بار زندگی کردن است، فقط وقتی در کام آدمی می‏نشیند که وی خود را در این جهان مسافر ببیند.

انسانی که در سفر است و همیشه دلشوره‏ی رسیدن به وطن را دارد، رنج‏ها و کمبودهای سفر را به دلیل موقتی بودن تحمل می‏کند. به علاوه، با عشق رسیدن به مقصد، روحیه و نشاط خود را حفظ می‏کند. به همین دلیل زندگی آرام و آسوده تنها در گرو شناخت درست دنیاست. پیامبر(( درود خدا بر او باد)) می‏فرماید: «اگر از دنیا آنچه را من می‏دانم، شما نیز می‏دانستید، جان‏های شما در آن احساس راحتی می‏کرد»

[شعب‏الایمان، ج 7: 286].

امام علی(( درود خدا بر او باد)) نیز فرموده است: «هر کس دنیا را بشناسد، از بلاهای آن اندوهگین نمی شود.»

 [شرح نهج‏البلاغه، ابن ابی الحدید، حکمت 137].

درست است که بیماری‏ها و حوادث و بلایای طبیعی گاه راه را بر شادی آدمی می‏بندند و حتی بالاتر از اینها، مرگ پرونده‏ی بسیاری از خوشی‏ها را، انگار حتی پیش از گشوده شدن می‏بندد، اما همه‏ی این‏ها توجیه مناسب خود را دارند. چرا که اینها همه به انسان خواهند آموخت که از شادی‏ها، عمیق و درست آن را طلب کند.

با این نگاه است که انسان غم را نیز ضرورت عالم وجود و مثبت می‏شمرد و در پرتو آن، ضمن مصون ماندن از افراط در شادی‏ها، از وابستگی به جلوه‏های ناپایدار دنیا نیز نجات می‏یابد.

آدمی با این نگاه است که به دیگر انسان‏ها همچون همدردان و همراهان نظر می‏کند و مقوله‏ی راهزنی برایش اهمیت می‏یابد (مقوله‏ی شیطان و شیطنت). به همین دلیل، از همسفر نااهل و ناباب به جدّ می‏گریزد. همچنین، با همین نگاه است که کار و فعالیت در سفر را با آینده‏ی خود در وطن، هماهنگ می‏سازد؛ یعنی دست به هر کاری نمی‏زند. کارها را با توجه به نقش آنها در زندگی ابدی‏اش انتخاب می‏کند.

و از همه مهم‏تر آنکه خود را سبک بار نگه می‏دارد تا زودتر بتواند به مقصد برسد.

این سبک‏باری همان است که «زهد» نامیده می‏شود. در واقع زهد همان خلق و خوی مسافرانه داشتن است.

نه سرمست، نه مایوس

امید

می‏بینید که در ساختار مومنانه، انسان از زندگی خود و هم نوعانش، و از جهان وعواملش تفسیری دارد که می‏تواند حوادث مطلوب و نامطلوب را به نحو شایسته‏ای در آن معنا کند. پس نه ابتلائات زندگی را بی‏مهری خدا نام می‏نهد و نه خوشی‏های روزگار او را سرمست می‏کند. امام علی((درود خدا بر او باد)) چه زیبا فرموده است: «زهد بین دو کلمه از قرآن است؛ حسرت نخوردن به از دست رفته‏ها و شادمان نشدن به رسیده‏ها»

[نهج‏البلاغه، حکمت‏440].

و همان‏طور که می‏بینید، چنین زهدی بیشتر نوعی نگرش به دنیاست، تا روش زندگی. البته روشن است که نگرش زاهدانه بدون تردید در گزینش روش زندگی نیز موثر می‏افتد، اما الزاماً روش عزلت‏نشینی و ترک دنیا را در پی ندارد.

امام علی(( درود خدا بر او باد)) نگاه درست به دنیا و پیامدهای آن را این گونه توصیف کرده‏اند: «آنان که دنیا را آزموده و شناخته‏اند، همچون گروهی مسافرند که در سرمنزل بی‏آب و علف و دشواری، اقامت دارند و قصد کوچ کردن به سرزمینی را دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل می‏کنند، جدایی دوستان را می‏پذیرند و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می‏کنند، تا به آن جایگاه وسیع و منزلگاه امن ، با آرامش قدم بگذارند. و از تمام سختی‏های طول سفر، احساس ناراحتی ندارند و هزینه‏های مصرف شده را غرامت نمی‏شمارند. و هیچ‏چیز برای آنان دوست داشتنی نیست جز آنکه به‏منزل امن و محل آرامش برسند»

[نهج‏البلاغه، نامه‏ی 31].

حسین امینی پویا

تنظیم: بخش کودک و نوجوان

*********************************************

مطالب مرتبط

تونل زندگی

هدف اصلی زندگی

امام خمینی در کلام مقام معظم رهبری

مکافات عمل

هر کس عقل دارد حیا و دین نیز دارد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.