اضطراب تا چه حدی طبیعی است؟
زندگی ماشینی، افزایش سطح توقع مردم، پُركاری افراطی، نگرانی از آینده و این جور نگرانیها سبب شده است اضطراب شایعترین اختلال روانی در دنیای امروز باشد. اهمیت و شیوع این پدیده، پژوهشگران را بر آن داشته است كه تحقیقات گستردهای روی علل، آثار و پیامدهای آن داشته باشند.
دکتر پرویز مظاهری، دبیر علمی انجمن روانپزشکان ایران به سوالات زیر در این زمینه پاسخ می دهد.
آقای دکتر! روانپزشکان همیشه از اضطراب به عنوان یک اختلال مهم و شایع یاد میکنند. سوال این است که آیا چیزی تحت عنوان اضطراب طبیعی هم وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا لازم است تعریفی از اضطراب داشته باشیم. اضطراب احساسی منتشر، ناخوشایند و مبهم است که با یک یا چند احساس جسمی همراه میشود. در واقع، یک علامت هشدار است که خبر از خطری قریبالوقوع میدهد و شخص را برای مقابله با آن آماده میسازد. پس میتوان نتیجه گرفت که یک محرک بسیار قوی است. البته میزانی از این اضطراب برای رشد و تکامل انسان لازم است که به آن اضطراب طبیعی میگوییم و زمانی است که شدت عکسالعمل متناسب با مقدار خطر باشد و شخص وادار شود که با موفقیت، این خطر را پشت سر بگذارد.
چه وجه تمایزی بین این دو نوع اضطراب وجود دارد؟
در اضطراب بیمارگونه که بهعنوان یک اختلال تلقی میشود، شدت عکسالعمل فرد متناسب با مقدار خطر نیست، توام با تعارض است و مداوم و تکراری است، ولی در اضطراب طبیعی، شخص برای مدتی محدود، علایم اضطراب را حس میکند و تعارضی هم در آن دیده نمیشود.
ممکن است در مورد اضطراب طبیعی چند مثال بزنید؟
بله، مثلا بعضی دانشآموزان علیرغم مطالعه مناسب و کسب نمرات خوب، نزدیک امتحانات دچار اضطراب میشوند و پس از اتمام آن به حالت عادی برمیگردند؛ و یا افراد با ایمان در انجام تمام کارهایشان دغدغه روز قیامت و پاسخگویی درباره ی اعمال خویش را دارند که باعث میشود در رفتارهای منفی خود تجدیدنظر کنند، اما این موضوع، زندگی آنها را به هم نمیریزد. یک مثال دیگر هم در مورد پسر و دختری است که قصد ازدواج دارند و اضطراب چگونگی برگزار شدن مراسم خود و مشکلات احتمالی را دارند، ولی با تلاش و همفکری آن را برطرف مینمایند. اینگونه اضطرابها طبیعی تلقی میشوند.
میشود گفت اضطراب، نوعی ترس است؟
ببینید ترس حالتی است در پاسخ به خطری معلوم، بیرونی و معین با یک منشا غیرتعارضی، در صورتی که اضطراب، پاسخ به تهدیدی می باشد که نامعلوم، درونی و مبهم است و از تعارض منشا گرفته است. بهطور مثال موقعی که شما قصد عبور از خیابانی را دارید که اتومبیلها در آن با سرعت تردد میکنند، دچار ترس میشوید، ولی دانشآموز موقع رفتن به جلسه امتحان دچار اضطراب میشود. در اولی یک عامل بیرونی و معلوم، ولی در دومی یک عامل درونی و نامشخص وجود دارد.
چهطور باید با اضطراب برخورد کنیم تا به حداقل برسد؟
به طور کلی، از دو روش برای برطرف کردن اضطراب استفاده میشود: روشهای مقابلهای و مکانیسمهای دفاعی.
روش های مقابلهای، به طور خودآگاه و با اراده فرد انجام میشوند، ولی روش های دفاعی، به شکل ناخودآگاه صورت میگیرند. با این روشها، شخص، خودش را در مقابل صدمات بعدی حفظ میکند.
میزانی از اضطراب برای رشد و تکامل انسان لازم است که به آن اضطراب طبیعی میگوییم و زمانی است که شدت عکس العمل متناسب با مقدار خطر باشد و شخص وادار شود که با موفقیت، این خطر را پشت سر بگذارد.
ممکن است مثالی بزنید تا موضوع، سادهتر شود؟
مثلا دانشآموزان برای برطرف کردن اضطراب امتحان، سعی در مطالعه بیشتر و تلاشی جدیتر دارند و زمان بیشتری را برای دروس سختتر در نظر میگیرند و یا افرادی که اضطراب روز قیامت را دارند، سعی میکنند خداپسندانه تر زندگی کنند. در این دو مثال، افراد از مکانیسمهای مقابلهای خودآگاه استفاده میکنند.
اما مکانیسمهای دفاعی که به طور ناخودآگاه توسط افراد استفاده میشوند، چند نوع هستند: انکار کردن، واپس زدن، توجیه کردن و ... . البته این سه نوع مکانیسم دفاعی، بیشتر از سایر انواع مورد استفاده قرار میگیرند.
لطفا درباره این سه مکانیسم دفاعی مثال بزنید.
مثلا در مورد مکانیسم دفاعی انکار، زمانی که خبر بدی به ما میدهند، علیرغم اطمینان نسبی از صحت آن، گاهی در وهله اول فورا آن را انکار میکنیم و میگوییم امکان ندارد و احیانا دلیلی هم میآوریم.
در مورد مکانیسم دفاعی واپس زنی، زمانی که والدین برخورد تنبیهی و بدی با فرزندشان دارند، گاهی فرزند قصد پاسخگویی و مقابله به مثل دارد، ولی به خاطر حرمت آنها، در خودش میریزد و به نوعی واپسزنی میکند و با این کار موقتا آرام میشود.
در مورد مکانیسم دفاعی توجیه کردن، زمانی که دانشآموز در مورد دیر آمدن، غیبت کردن و یا به خاطر نمراتش مورد سرزنش قرار میگیرد، ناخودآگاه توجیهی برای کار خود بیان می کند تا از یک فشار روانی نجات پیدا میکند.
در بخشی از صحبتتان از علایم جسمی اضطراب گفتید. منظورتان چه علایمی بود؟
علایم قلبیعروقی (تپش قلب، درد جلوی قلبی و احساس فشار در قفسه سینه)، علایم تنفسی (افزایش دفعات تنفس، تنگی نفس و احساس خفگی)، علایم گوارشی (دلدرد، اسهال، تهوع و استفراغ، احساس سوزش سر دل)، علایم ادراری (تکرر ادرار)، علایم عمومی (سفید یا قرمز شدن صورت، تعریق، درد ناحیه ی پشت).
البته اضطراب، علایم روانی هم دارد: اختلال در تمرکز، بیقراری، احساس خستگی، لکنت زبان، بیخوابی، عجول بودن، عصبانیت و بیحوصلگی.
اضطراب در کودکان هم همین علایم را دارد؟
نه، اضطراب در کودکان بیشتر به صورت ناخن جویدن، کابوس دیدن، شب ادراری، راه رفتن و حرف زدن در خواب، دندان ساییدن در خواب و بهانهجویی خود را نشان میدهد که متاسفانه بیشتر والدین به آن بیتوجه هستند.
برای کاهش اضطراب چه توصیهای دارید؟
تسلط داشتن بر زندگی، برنامهریزی در کارها، حمایت افراد خانواده و دوستان خوب، انعطافپذیر بودن در برخورد با دیگران و اتفاقات زندگی، امیدواری، هدفمند بودن، داشتن سرگرمی در زندگی، علاقهمندی به یک فرد یا گروه، فعال و شاغل بودن و تغذیه خوب مناسب.
*مطالب مرتبط:
رابطه توکل به خدا با کاهش اضطراب
اضطراب، چه گروههای سنی را تحریک میکند؟
اضطراب چه نقشی در زندگی ما دارد؟
بخش تغذیه و سلامت تبیان