ای آنکه غمگنی و سزاواری
واندر نهان سرشک همی باری
از بهر آن کجا نبرم نامش
ترسم رسدت اندوه و دشواری
رفت آنکه رفت، و آمد آنک آمد
بود آنچه بود، خیره چه غم داری؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1388/04/22
ای آنکه غمگینی!
ای آنکه غمگینی و سزاواری
واندر نهان سرشک همی باری
از بهر آن کجا نبرم نامش
ترسم رسدت اندوه و دشواری
رفت آنکه رفت، و آمد آنک آمد
بود آنچه بود، خیره چه غم داری؟
هموار کرد خواهی گیتی را؟
گیتیست، کی پذیرد همواری؟
مستی مکن که نشنود او مستی
زاری مکن که نشنود او زاری
شو تا قیامت آید زاری کن،
کی رفته را به زاری باز آری؟
آزار بیشبینی زین گردون
گر تو به هر بهانه بیازاری
گویی گماشتهست بلایی او
بر هر که تو بر او دل بگماری
ابری پدید نی و کسوفی نی
فرمان کنی و یا نکنی، ترسم
بر خویشتن ظفر ندهی باری ...
اندر بلای سخت پدید آرند
فضل و بزرگمردی و سالاری
رودکی
تنظیم : بخش کودک و نوجوان
****************************************