تبیان، دستیار زندگی
سیر این تحول ها و پژوهش ها در بلاغت ایران و اسلام، از اواسط سده ی پنجم تا اواخر سده ی هفتم هجری سیری زاینده و افتخارآمیز است، چه در این دوره است كه تأسیس بسیاری كتاب خانه‌ها و مدارس و خانقاه ها، به امر و تشویق بزرگان و وزیران و امیران دانش‌پرور، موجب ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«کتبی اندر شرح بلاغت»

قسمت اول

قسمت دوم :

ادبیات

سیر این تحول ها و پژوهش ها در بلاغت ایران و اسلام، از اواسط سده ی پنجم تا اواخر سده ی هفتم هجری سیری زاینده و افتخارآمیز است، چه در این دوره است كه تأسیس بسیاری كتاب خانه‌ها و مدارس و خانقاه ها، به امر و تشویق بزرگان و وزیران و امیران دانش‌پرور، موجب روی آوردن طالبان علوم به ویژه علوم ادبی و شرعی ‌گردید. مدارس بزرگی رونق و شهرت یافتند كه در رأس آن ها نظامیه ی خواجه نظام‌الملك بود و در زمینه علم تفسیر نیز كه به همراه مسایل ادبی مطرح می‌شد، تفاسیری با محتوای كلامی و حِكـَمی با موضوعات و مسایل ادبی و خطابی، تألیف یافت، از آن جمله: كتاب «مفاتیح‌الاسرار و مصابیح الابرار» اثر ابوالفتح محمد بن عبدالكریم شهرستانی (د 547ق) و كتاب «التنبیه علی بعض الاسرار المودّعة فی بعض سورالقرآن» از امام فخرالدین محمد بن عمر رازی (د 606 ق) و تفسیر دیگر و مهم تر وی، كتاب «مفاتیح الغیب» معروف به «تفسیر كبیر». دنباله ی این تفسیر را كسانی چون ابن الخوئی (د637 ق) و سیوطی (د 911ق) پی گرفته و آن را تكمیل كرده‌اند. در این جا نامیدن «تفیسر كشاف» اثر ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری خوارزمی (د 538ق) بایسته است، چه در این تفسیر، علاوه بر ذكر شأن نزول آیات و مسایل كلامی معتزله، ویژگی های صرفی و نحوی و معانی و بیان آیه های قرآنی نیز مورد توجه و تفسیر قرار گرفته است.

در این عهد تفسیرهایی نیز به دست دانشمندان شیعه نگارش یافته كه كتاب «التبیان» تألیف شیخ الطائفة ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (د 460 ق) و تفسیر مهم دیگر تفسیر ابوالفتوح جمال‌الدین حسین بن علی بن محمد رازی از آن جمله است. تفسیر مهم دیگری كه در این جا باید از آن یاد كرد، تفسیر «مجمع البیان» فضل بن حسن بن فضل طبْر‌ِسی معروف به شیخ طبْر‌ِسی (د 548ق) است كه از تفسیرهای یاد شده مشهورتر است. باری چنان كه پیش از این اشاره شد، تحول عمده را در این روزگار در علوم بلاغت عبدالقاهر جرجانی، با دو اثر مشهور خود «اسرارالبلاغة» و «دلائل الاعجاز» پدید آورد و طرح های نوی ریخت. در اشاره به مقام ارجمند علمی و نقادی او كافی است كه از تمجید و بزرگ داشت امام فخررازی در «نهایة الاعجاز» یاد كنیم: «امام عبدالقاهر جرجانی قواعد علم معانی و بیان را استخراج و برهان ها و حجت های آن را مرتب كرد و در كشف حقایق آن كوشش فراوان نمود».

ادبیات

سعدالدین تفتازانی در مقدمه ی كتاب «مطوّل» چنین نوشت: «نكته‌های بی‌همتای اندیشه را از بستر تحقیقات بزرگان فراچنگ می‌آوردم و به آثار دانشمندان انگشت نما و شناخته شده دانش معانی و بیان همواره مراجعه می‌كردم، به ویژه دلائل الأعجاز و اسرار البلاغه كه نهایت كوشش خود را در تتبع و مطالعه آن ها صرف كردم». (1)

دیگر از دانشمندان علوم بلاغی این عصر،علامه سراج‌الدین ابویعقوب یوسف سكاكی خوارزمی است (555ـ626 ق) صاحب «مفاتیح‌العلوم» . این كتاب كه در آن از 12 علم از علوم ادبی بحث شده، از مآخذ عمده ی بلاغت است و شارحان بارها آن را تفسیر كرده‌اند.

اثر بزرگ دیگری كه از مآخذ بلاغت و فراهم آمده ی این عصر است، اثر بزرگ و نفیس محمد بن عمر رادویانی است: «ترجمان البلاغة» را باید  نخستین كتاب مهم در علوم بلاغی و صنایع ادبی به زبان فارسی به شمار آورد، زیرا گرچه پیش از وی، ابو یوسف عروضی و ابوالعلاء شوشتری آثاری به زبان فارسی در بلاغت نوشتند، ولی كتاب رادویانی در جامعیت و ترتیب فصل ها و باب ها و تفصیل در این زمینه، از شهرگی و سودمندی بیش تری برخوردار است. خود او در مقدمه ی این كتاب چنین گفته است: «چنین گوید محمد بن عمر رادویانی كه تصنیف ها بسیار دیدم مردانشیان هر روزگاری را اندر شرح بلاغت و بیان حل صناعت و آن چه از وی خیزد و به وی آمیزد چون عروض و معرفت القاب و قوافی، همه به تازی دیدم و به فایده وی یك گروه مردم را مخصوص دیدم مگر عروضی كه ابو یوسف و ابوالعلاء شوشتری به پارسی كرده‌اند. اما اندر دانستن اجناس بلاغت و اقسام صناعت و شناختن سخنان با پیرایه و معانی بلند كتابی ندیدم به پارسی كه آزاده را مونس باشد و فرزانه را غمگسار و محدّث بود‌… امروز هر گروهی مدعیان این نوع‌اند و خویشتن را از این طبقه شمرند چون دانش را به سنگ كردم بیش تر اندر دعوی غالی دیدم و از معنی خالی‌… پس دانستم به یقین كه از چنین تألیفی به سامان نیز هم نیكو راه نبرند و از دقایق و حقایق نظم و نثر به درستی و راستی نشان دهند‌…». (2)

ادبیات

بنا به تصریح خود رادویانی،‌ ترتیب باب ها و فصل های این كتاب طبق «محاسن الكلام» خواجه امام نصر بن حسن بوده است: «… و عامه باب های این كتاب را، بر ترتیب فصول محاسن الكلام خواجه امام نصربن الحسن رضی‌الله عنه نهاده است تخریج كردم و از تفسیر وی مثال گرفتم». با خواندن این مقدمه آشكار می‌شود كه انتساب ترجمان البلاغه به فرخی سیستانی نادرست است و نخستین بار، پروفسور احمد آتش مصحح این كتاب به این نكته توجه كرده كه در خور ستایش است. از مزایای ترجمان البلاغه رادویانی داشتن شواهدی است از شاعران و گویندگان ایرانی با آوردن نام آن ها كه این خود موجب رنده شدن نام بسیاری از شاعران سده ی چهارم و اوایل سده ی پنجم شده است.

ادامه دارد ...


پی‌نوشت ها :

1-نگاه کنید به : خطلیب دمشقی، مطّول علی التلخیص، به شرح تفتازانی، استانبول، 1330ق، برگ 4: «والتقطتُ فرائدالفكر مِنْ مطارح الآنظار و بذلتُ الجُهد فی مراجعة الفضلاء المُشار الیهم بالبنان و مُمارَسَة الكتب المصنَّفة فی فنّ البیان لاسیمّا دلائلُ الأعجاز و أسرار البلاغة و نقد تناهَیتُ فی تصفحهما غایة الوُسع و الطّاقة».

2-محمد بن عمر رادویانی، ترجمان البلاغة، به كوشش احمد آتش، استانبول، 1949م، برگ های 2و 3.


 دکتر جلیل تجلیل

تنظیم : بخش ادبیات تبیان