تبیان، دستیار زندگی
ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آنها برمی آییم و گاه فكر می كنیم یا باید نظرات و احساسات آنها را رد كنیم و یا به نوعی (مستقیم و غیرمستقیم) نظرات و احساسات خودمات را به آنها تحمیل نماییم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همدلی یا همدردی ؟

همدلی یا همدردی؟

یكی از ویژگیهای انسان سالم و موفق، مهارت و توانایی برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران است. آیا شما این ویژگی را دارید؟ كسب این مهارت مهم و ضروری در زندگی اجتماعی خیلی مشكل نیست. فقط باید بخواهید و تمرین كنید. در این نوشتار ما به هفت گام اساسی برای یادگیری این مهارت اشاره می كنیم.

گام اول: گوش دادن

درحالی كه به نظر می‌رسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده فن گوش دادن را نتواند به درستی به‌كار ببندد ارتباط دچار مشكل می شود. گوش دادن فقط شنیدن كلامی كه طرف مقابل به زبان می آورد نیست، بلكه شامل برخی موارد به شرح زیر است:

- اینكه گوینده كیست؟

- دیدگاه او نسبت به مسئله مطرح شده چیست؟

- چه مسائلی او را نگران می كند، احساساتش چگونه است و چه انتظاری از ما دارد؟

علاوه بر اینها یك شنونده موفق بخوبی می تواند هماهنگی لازم بین ارتباط كلامی و غیركلامی برقرار نماید، قادر است به كلیه ژستها و حالات بدنی گوینده توجه كند و خود نیز به هنگام گوش دادن از ژستها و حالات بدنی مناسب جهت تایید و اعلام درك طرف مقابل استفاده كند. او هیچگاه با خمیازه كشیدن و یا با نگاه كردن به سرعت و به اطراف، نگاه خود را از گوینده نمی گیرد و دائما” درصدد است تا با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل نماید كه علاقمند است به حرفهای او گوش دهد.

زمانی كه شما به جای تمركز و دقت در سخنان دیگران به افكار درونی خود گوش می دهید، قادر نخواهید بود شنونده خوبی باشید.

گام دوم: صریح و صادق بودن

صراحت و صادق بودن فرایندی است كه در ارتباطات انسانی به شكل نامحسوس اما بسیار موثر نقش بازی می كند. تاكید میشود این فرآیند قابل دیدن یا شیندن نمی باشد. بلكه دو طرف درگیر ارتباط، آن را  حس می كنند.

اگر ارتباطی فاقد صراحت و صداقت باشد، بدون شك، یا قطع خواهد شد و یا به شكل مخدوش، مبهم و ناسالم ادامه می یابد. اگر نتوانیم یا نخواهیم منظور خود را با صراحت بیان نماییم طرف مقابل به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.  به خاطر داشته باشیم ابهام و عدم صداقت در ارتباطات انسانی سرمنشاء بسیاری از مسائل و مشكلات در ارتباطات فردی است.

همدلی یا همدردی؟

گام سوم: همدلی و همدردی

اغلب ما زمانی كه با یكدیگر ارتباط برقرار می كنیم همواره افكار، آرزوها ، تمایلات، نگرانیها و ترسهای خود را آشكار می سازیم.  بدین جهت نیاز داریم كه دیگران اولا” درك درستی از ما داشته باشند و ثانیا” با ما در زمینه نگرانیها، ترسها و مشكلاتمان همدلی و همدردی كنند. همدردی تلاشی است برای درك و فهم دنیای ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس كنیم. در همدلی شما می توانید سخن طرف مقابل را تكرار كنید تا بداند كه شما منظور او را دریافته اید. مثال: دوستتان به شما می گوید: هم اتاقی‌ام اعصاب من را خرد كرده است به هیچ وجه نمی توانم او را تحمل كنم، با استفاده از طرز رفتار همدلانه می توانید به او بگویید: ( مثل اینكه از دست او خیلی عصبانی هستی، این طور نیست؟ )

به خاطر داشته باشید كه در برخورد همدلانه مجبور نیستید در جهت موافقت با طرف مقابل خود حرف بزنید. به جای آن با تكرارصحبت او احساساتش را تصدیق كنید. در ضمن لازم نیست در مقابل حرفهای طرف مقابل قضاوت و نتیجه گیری كنید. نكته قابل ذكر اینكه میان همدلی و همدردی تفاوت وجود دارد، در همدردی شنونده سعی می كند با احساسات و عواطف گوینده همنوایی داشته باشد. بدین معنی كه خوشحال شدن به خوشحالی او و متاسف شدن به ناراحتی او منجر می شود ولی همانطور كه اشاره شد در همدلی، شما الزاما” درصدد تایید و موافقت با طرف مقابل خود نمی باشید. همدلی و همدردی هر دو در تداوم ارتباط نقش بازی می كنند، با این تفاوت كه در همدلی نقش منطق قوی‌تر از احساس است و شنونده با همدلی به خوبی به حرفهای گوینده گوش میدهد تا بتواند برای حل مسئله به او كمك كند، ولی در همدردی صرفا” با تخلیه هیجانات و عواطف به او كمك می كند.

همدلی تلاشی است برای درك و فهم دنیای ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس كنیم.

گام چهارم: حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل

ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آنها برمی آییم و گاه فكر می كنیم یا باید نظرات و احساسات آنها را رد كنیم و یا به نوعی (مستقیم و غیرمستقیم) نظرات و احساسات خودمات را به آنها تحمیل نماییم. ارتباطاتی كه بر پایه این روش شكل می گیرد  غالبا” تداوم نمی یابد و هر دو طرف درگیر در ارتباط را دچار مشكل می سازد. همانطور كه قبلا” نیز اشاره شد، ما بدین دلیل با یكدیگر ارتباط برقرار می كنیم تا از طریق آن به حل مسائل و مشكلات، رفع تضادها و تعارضات، رد و بدل كردن اطلاعات ، درك بهتر خود و رفع نیازهای اجتماعی دست یابیم، در روابطی كه (( ارزیابی دیگران )) عنصر اصلی آن می باشد نه تنها اهداف مذكور تحقق نمی یابد، بلكه آرامش لازم در ارتباطات انسانی نیز از بین می رود. باید به خاطر داشته باشیم همه ما می‌خواهیم دیگران با نظرات ما موافقت  كنند و یا حداقل به افكار و احساسات ما احترام بگذارند و آنها را تایید كنند، اگر در ارتباط با دیگران این تصور پیش آید كه به نظرات آنها احترام نمی گذاریم، ارتباط روند مناسب و هدفمند خود را طی نمی نماید. در نظر گرفتن این نكته كه اغلب مردم مانند ما فكر نمی كنند، احساس نمی كنند و به روش خود به دنیا نگاه می كنند بسیار اساسی است.

زهره استوار: كارشناس مركز مشاوره دانشگاه تهران

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

باهم ارتباط برقرار کنید...

تفکر خلاق، ارتباط موثر

شرایط ارتباط با جنس مخالف

چگونگی برقراری ارتباط غیركلامی با كودك

حد ارتباط زن ومرد در محیط کار

رابطه ای به بهای آینده

خط قرمز های صمیمیت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.