نقش گاو در اسطوره ها و باورهای ایرانی
قسمت اول:
نمونه ی واقعی یا نمادین جانوران در اسطوره های ایران باستان آمده است و میتوان آن را در منابع اوستایی، پهلوی و حتی فارسی دید. در بخش هایی از اوستا از جمله در بخش گاهانی: یسنا 28بند 1، ویسنا 29بند 1تا 11، در اوستای متأخر: یشت 13بندهای 86 و 88، یسنا 13بند 7، یسنا 6 بند 4، یسنا 26 بندهای 4و 5، یسنا 68 بند 23، یسنا 1بند 2، یسنا 39بند ، یسنا 70بند 2، یشت 7(مقدمه)، یشت 14بند 54، و یسپرد 21بند 2و یشت هفتم و سی روزه دوم بند 12... از گاو سخن رفته است.
«گوشورون (1) به بارگاه آفریدگار روی آورد و خروش برداشت و بنالید كه: مرا به چه كار آفریدید؟ كیست آنكس كه مرا پدید آورد؟ خشم و ستم و سنگدلی و گستاخی و زور مرا به ستوه آورد. ای آفریدگار، مرا جز تو نگهبان دیگری نیست، اینك بهروزی و شادكامی برزیگران را به من ارزانی دار.
آنگاه آفریدگار چارپایان از «اردیبهشت» (اشی) پرسید: كدامین كس را میشناسی كه بتواند برای چارپایان جراگاه و كشتزاری سزاوار پدید آورد و از آنان پاس داری كند؟ چه كسی را برای نگاهبانی چارپایان برمیگزینی كه بتواند دروغ خشم را باز دارد؟
«اردیبهشت» به آفریدگار پاسخ داد: در جهان برای چارپایان نگاهبان بیآزار و آیینشناسی نیست. مردمان نمیتوانند دریابند كه باید با زیردستان رفتاری به سزا كنند. در میان مردمان، نیرومندتر از همه آن است كه مرا بخواند و من به یاری او بشتابم...» (سرود 29، بند 1تا 3)
بر پایه ی كتاب های دینی پهلوی به ویژه بندهش و نوشتههای زادسپرم و دادستان دینیك و دینكرد میتوان اینگونه برداشت كرد كه كیومرث و گاو نخستین به نام اوگدات یا ایوكداد e.vak.dad از خاك درست شدند. گاو در ساحل راست رودخانه داییتی da.i.ti یا ویهدایت vi.ye.dayt و کیومرث در ساحل چپ آن آفریده شد. این گاو كه بنابر بیش تر منابع نر بود، تنها آفریده ی روی زمین و حیوانی زیبا و نیرومند به شمار میرفت.
در زادسپرم (فصل دوم بند 6) (2) و یشت هفتم و سیروزه دوم این گاو را ماده، سپید و نورانی، همچون ماه وصف كردهاند. گاو و کیومرث تا سه هزار سال در آرامش بودند. در گزیدههای زادسپرم، درباره ی اندرآمدن اهریمن بر آفرینش چنین آمده است: «سپس بر گاو آمد كه یكتا آفریده بود، كه بالاش به مانند کیومرث بود. بر بار [= ساحل [آب] =رود] ـ داییتی، میانه ی زمین ایستاده بود. دوری او از کیومرث برابر بالای خویش بود از بار آب [= ساحل رود] داییتی نیز به همان اندازه بود. ماده گاوی بود سپید و روشن چون ماه. چون پتیاره [= دشمن، مهاجم و از القاب اهریمن] برآمد، هرمزد منگ را كه بنگ نیز خوانده شود، به خوردن، (به گاو) داد و پیش چشم (وی) بمالید كه تا او را از نابودی و بزه ناشادی كم بود. نزار و بیمار شد، به راست سوی افتاد و اندر گشت [= مرد ]». (3) در میان آثار پهلوی، بندهش شرح و بسط بیش تری درباره ی روایت آغاز جهان دارد و در فصل سوم، بندهای 26-1 به سرگذشت گاو و کیومرث پرداخته است. هنریك ساموئل نیبرگ، خاورشناس سوئدی (1974-1889) بر اساس این بخش در مورد سرنوشت گاو در دوره ی سه هزارساله ی سوم چنین گفته است:
«در سه هزار ساله ی سوم (از سال 6000 تا 8999): اهریمن از بیهوشی دراز مدت خود به هوش میآید و با شتاب تمام آغاز به دستبرد به جهان روشنایی میكند و این جهان روشنایی را از پایین سوراخ میكند، در حالی كه این جهان درخشان بدون لكه و در خود بسته و به صورت تخم مرغ بسیار بزرگی قرار گرفته است.وی همه جا مرگ و تباهی میگستراند. سپاه او همچون مگس برآفرینش پراكنده میشود و از این رو همگی زهرآگین میشوند. مرگ بر نخستین مرد، کیومرث و نخستین گاو نر چیره میشود، ولی در حال مرگ تخم های خود را بیرون میریزد؛ از تخم های کیومرث، نخستین جفت انسان، مشیگ و مشیانگ و از تخم های نخستین گاو، چهارپایان پدید میآید و بهزودی زندگی میرا و آمیخته با بدی، جریان مییابد.» (4)
بر پایه ی نوشتههای پهلوی میتوان این گونه نتیجهگیری كرد كه: هنگامی كه دیو بدی به گاو نخستین رسید، گاو برخلاف تلاش اهورامزدا بیمارشد و سرانجام، چشم از جهان فرو بست. روان گاو [=گوشورون] ظهور مردی را كه حامی حیوانات باشد از اهورامزدا خواستار شد و اهورامزدا فرهوشی زردتشت را بدو نمود. سپس از هر یك از اعضای گاو نخستین پنجاه و پنج نوع غله و دوازده نوع گیاه شفابخش رویید و این رستنیها شكوه خود را از نطفه ی گاو نخستین گرفت. از این نطفه یك جفت گاو (نر و ماده) پدید آمد و به دنبال آن ها دویست و هشتاد و دو جفت (بندهش: دویست و هفتاد و دو نوع) از هر یك از حیوانات روی زمین ظاهر شدند.» (5) كلمه ی اوستایی گاو یا گوشورون (روان چهارپایان) صرفنظر از نوع آن است و به صورت جنس بر همه ی چهارپایان مفید اطلاق میشود.
او نماینده ی چهارپایان زمین و وجودی نخستین است، به عنوان یگان جامع و شخصیت آسمانی شده. در عین حال او چارپای زمینی است و هر چه در روی زمین گاو نامیده میشود جزیی از اوست. او وجودی نخستینی است كه روزگاری در آغاز از سوی خداوند ویژهای به نام گئوش تشن ge.us.tasan یعنی آفریننده ی گاو پدید آمد. (6)
ادامه دارد...
پینوشت ها:
1- روان چارپایان یا فرشتهای كه نگهبانی چهارپایان سودمند با اوست.
2- با فصل نهم بند 7متناقض است.
3- مهرداد بهار، اسطوره های ایران، برگ های 14- 13.
4- نیبرگ، دین های ایران باستان، برگ 28
5- محمدجعفر یاحقی، فرهنگ اسطوره ها، برگ های 36- 30
6- نیبرگ، همان، برگ 197
فرشته عبداللهی
تنظیم : بخش ادبیات تبیان