خواهشا امروز و فردا نکنید
خرگوشی وسط جاده نشسته بود و اتومبیلی داشت به طرفش میآمد. خرگوش تصمیم به فرار گرفت. ابتدا به قصد پریدن به طرف راست جاده جهتگیری کرد ولی بعد پشیمان شد و گفت سمت راست جاده دره است، بهتر است به سمت چپ فرار کنم. تمام نیروی خودش را به طرف چپ جاده جهت داد ولی باز هم با خودش گفت که سمت چپ هم خیلی دور است و تا آن زمان اتومبیل میرسد. تصمیمش را عوض کرد و دوباره طرف راست جاده را نشانه گرفت. دوباره تغییر عقیده داد و طرف چپ و... خلاصه آن قدر این دست و آن دست کرد تا اینکه اتومبیل سر رسید و او را زیر گرفت...
خیلی از ما شبیه خرگوش همین قصهایم و هر روز داریم برای انجام کارهایمان امروز و فردا میکنیم. اگر شما هم از همین قبیلهاید، گفتگوی "سلامت" را با دکتر حسین ابراهیمی مقدم بخوانید.
کجای مغز ما مسوول تفکر و تصمیمگیری است؟
مخ انسان از هر جاندار دیگری پیشرفتهتر است. لایه قشری یک مغز که هنوز بافتهای آن فاسد نشده به سبب آنکه عمدتا از جسم یاختههای عصبی و رشتههای بدون میلین تشکیل شده، خاکستری رنگ به نظر میرسد و به همین دلیل به آن «ماده خاکستری» هم گفته میشود. بخش زیرین مخ که در زیر مخ قرار دارد عمدتا از آکسونهای میلیندار تشکیل شده و سفید و شیری رنگ به نظر میرسد. فعالیتهای ذهنی پیچیده از همان قشر خاکستری صورت میگیرد.
به این موضوع فکر کنید که این مسئولیت به هر حال باید توسط من به اجرا در آید بنابراین بهتر است با اجرای به موقع آن هم کیفیت آن را ارتقاء بخشیم و هم خود را از استرس های به تعویق افتادنش رهایی بخشیم.
حالا که از مرکز تصمیمگیری و اراده در مغز حرف زدیم، بد نیست به این هم بپردازیم که اصولا چرا برخی افراد در انجام کارها مدام امروز و فردا میکنند؟
برخی امروز و فردا کردنها جنبه کمالطلبانه دارد.افرادی وجود دارند که مجدانه و مداوم برای رسیدن به کمال مطلوب عملا در کار خود، همکاران و کارمندانشان وقفه ایجاد میکنند. گرچه انجام هر کاری تا حد بالای توانایی به نظر پسندیده میآید اما در دنیای واقعیات، باکفایت بودن در صورتی که برای دست یافتن به اهداف کافی باشد، بهتر از کامل و بینقص بودن است.
آیا امروز و فردا کردن، جنبههای دیگری هم دارد؟
بله، یکی از عوامل متداول در به تاخیر انداختن کارها، احساس ملالت و بیزاری است.کارهایی وجود دارد که هرچند بسیار ضروری است اما حتی از منتظر ماندن برای خشک شدن رنگ دیوار نیز کسالت بارتر است. از آنجا که طبیعت انسان او را به سوی اموری میکشد که انجام دادن آنها برایش جالب است و به همین نسبت از کارهایی که انجام دادنش کسالتبار است دورش میکند، در نتیجه این بیزاری اغلب کارها را به تعویق میاندازد.
دشمنی با دیگران نیز میتواند باعث چنین امروز و فردا کردنهایی شود؟
بله. یکی از دلایل متداول به تاخیر انداختن کارها نشان دادن کینه وعداوت با شخص یا شرکتی است که کاری را بر گردن شما نهاده است. کارمندی از این واقعیت که کاری به او تحمیل شده است دچار رنجش میشود، در نتیجه اولین واکنش او حرکت آهسته، مثل راه رفتن افراد بیمار خواهد بود. امروز و فردا کردن تا نزدیک شدن به آخرین فرصت نیز از مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد. افرادی وجود دارند که کارها را به تاخیر میاندازند تا به ضربالاجلهای از پیش تعیین شده برسند. آنها اصرار دارند که تحت فشارهای باقیمانده بهتر کار میکنند. به هر حال این روش هم برای سلامتی آنها مضر است و هم وقت زیادی را تلف میکند. این کار میزان فشار روانی وارده بر شخص را افزایش میدهد و در مواقع مواجهه با بحرانهای حقیقی و غیرقابل اجتناب کار را بسیار دشوار خواهد کرد.
گرچه انجام هر کاری تا حد بالای توانایی به نظر پسندیده میآید اما در دنیای واقعیات، باکفایت بودن در صورتی که برای دست یافتن به اهداف کافی باشد، بهتر از کامل و بینقص بودن است.
آیا امروز و فردا کردن جنبه مثبت هم دارد؟
بله، مواردی وجود دارد که تاخیر در آنها کار درستی است: مثلا زمانی که کار کمارزشتری را به خاطر کار پرارزشتری به تعویق میاندازیم؛ زمانی که احساس خستگی، عصبانیت، استرس، افسردگی و... میکنیم؛ زمانی که برای انجام دادن موثر کارها از کمبود دانش یا مهارتی رنج میبریم و زمانی که حالات جسمی و روانی ما اجرای بهینه کاری را غیرممکن میکند چرا که مغز خسته یا بدن بیمار آمادگی بیشتری برای خطا کردن و قضاوت نادرست دارد.
نکته ای که در این ارتباط می توان به عنوان راهکار ارائه داد اینکه سعی کنید وظائف خود را به صورت روزانه به اجرا در آورید تا در اثر تلنبار شدن آنها به وظیفه ای سنگین و اجباری تبدیل نشود. به این موضوع فکر کنید که این مسئولیت به هر حال باید توسط من به اجرا در آید بنابراین بهتر است با اجرای به موقع آن هم کیفیت آن را ارتقاء بخشیم و هم خود را از استرس های به تعویق افتادنش رهایی بخشیم.
سلامت
تنظیم برای تبیان: کهتری