«خدایان ایران باستان»
اسطورههای ایرانی (قسمت دوم)
اسطورهشناسان
برای مطالعه این موضوع به این منابع قدیمی مراجعه میکردهاند:1- اوستا
2- بندهش به معنای آفرینش آغازین که کتابی است شامل ترجمه پهلوی (فارسی میانه) از بخشهایی از اوستا که دیگر وجود ندارد.
3- تفسیر اوستا و بندهش که «زند» خوانده میشود.
4- دینکرد که آن نیز خلاصهای از اوستا است.
در اوستا داستان خدایان و موجودات افسانهای غالباً «یشت»ها آمده است در یشتها اسطورههایی که منشاء ما قبل زردتشی دارند و نوعی ایدئولوژی کافرانه را منعکس میکنند در غالب سرودهای گوناگون آمده. مثلاً یشت 5 (آبان یشت) به ایزدبانو «آناهیتا» اختصاص دارد و یشت 10 (مهر یشت) به میترا. از کفرکیشی و تاریخ آن در یشتها که بیرون بیاییم در نیایشهای زردتشت میرسیم که باورهای اولیه ی زردتشت است و در آنها نیز اشارههای جالبی به خلقت اولیه و یا عناصر سازنده ی هستی بر مبنایی کاملاً اسطورهای دیده میشود در وندیداد نیز نهایتاً اصل دیدگاه مزدا علیه اهریمن «زردتشتی بازشناسانده میشود.» براساس این منابع خدایان ذکر شده در اساطیر ایرانی ازین قرارند.
1- اهوره مزدا وانگره مینو
2- اردوی سور اناهیتا
3- ور ثرغنه
4- میترا
5- ویو
6- تیشتویه [تیشتر، تشتر]
7- آتر
8- هومه (هوم)
1- اهوره مزدا وانگره مینیو
اهوره مزدا، اهورمزد، اهورامزدا، اورمزدا، اورمزد هرمزد، هرمز، هورمزد، هورمز، ارمس، هرمس، هرمست. تلفظهای گوناگون نام خدای بزرگ زردتشیان در زبانها و دورههای متفاوت است. معنای اصطلاحی این نام شامل؛ سروردانا، خدای غایی، خیرمطلق، خرد و معرفت آفریننده ی خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انسانها و حیوانها تمام فعالیتهای فکری و جسمی است. معنای تحت اللفظی نام او ازین قرار است:
بخش اول «اهور» از ریشه «اه» که بن هستی و هستن است و بخش دوم «مزدا» که از «من + ز+ دا» به معنای «فکردهنده» میباشد و ترجمه ی آن در شاهنامه همان «خداوند جان و خرد» میباشد.
معنای دیگر نیز حاکی ازین است که اهورا به معنای «سر، سرور، بزرگ و مولا» است و «مزدا» به معنای به یاد سپردن و به خاطر داشتن بنابراین «سروردانا» ترجمه اهورا مزدا خواهد بود.
دشمن خونی اهورا مزدا، انگره مینو یا انگره مینیو است. انگره مینو در حقیقت نام اوستایی همان «اهریمن» یا «اهرمن» در پهلوی (فارسی) میانه است. نامش به معنای «مینوی ستیزگر و دشمن» آمده از ویژگیهای او که نماد شر مطلق و برهم زننده نظم و ذاتاً دشمن خوبیهاست یکی داشتن سری بزرگ و زشت است که این ویژگی در شاهنامه هم به تمام دیوان و غولان نسبت داده شده.
اهورا مزدا و اهریمن از ازل تا ابد باهم در جنگ بودهاند و زندگی در این جهان بازتابی از مبارزه کیهانی این دو است محل زندگی اهریمن شمال زمین است جایی که تمام دیوان «زیید و اصلاح» از پشت کوه آمدن نیز ریشهای اسطورهای دارد که در آن تلویحاً فرد پشت کوهی یعنی «دیوسیرت» که کم کم معنای «نادان» به خود گرفته است. اهریمن به 3 شکل غیر از شمایل خودش ظاهر میشود. 1- چلپاسه (مارمولک) 2- مار 3- جوان
انگره مینیو خود خالق دیوان دیگر نیز هست مثلاً (ایشمه و دیو خشم) یا اژی دها که همان ضحاک شاهنامه باشد. وی گر چه در شاهنامه پادشاهی ماد دوش توصیف شده اما در اوستا دیوی است سه سر، شش چشم و سه پوزه که بدنش پر از چلپاسه و عقرب است.
به هر حال آنچه براساس متون زردتشی بر میآید در آخرالزمان نهایتاً این اهورامزدا است که بر اهریمن غلبه میکند و او را برای همیشه از بین میبرد و پس از آن تنها خیر و نیکی و نور و سلامتی در جهان باقی خواهد ماند.
2- اردوی سور آناهیتا:
این عنوان اوستایی ایزد بانویی است که ما با نام آناهیت، آناهیتا و ناهید در پهلوی میشناسیم آناهیت که تلفظ صحیح آن اناهیت است از دو بخش تشکیل شده است» «اَ» که ادات نفی است و آهیت یعنی آلوده و پلید و بنابراین اناهیت به معنای به دور از/پلیدی/ است. چون اَ به آهیت رسیده و تلفظ آن را مشکل کرده است یک «ن» به آن میان اضافه شده که در کلمه «انایران» یعنی مملکت خارجی و غیر ایرانی نیز دیده میشود و یا «انیران» که تلفظی آسانتر از همین واژه است.آناهیتا ایزدبانوی همه آبهای روی زمین است و سرچشمه اقیانوس کیهانی او برگردونهای سوار است که 4 اسب او را میکشند: باد، باران، ابر و تگرگ او را پاک کننده تمام صلبها و رحمها میدانند و تصفیه کننده شیر در سینه مادران از آنجا که با زندگی در رابطهای مستقیم است جنگجویان هنگام نبرد به او متوسل میشدهاند و پیروزی را از او طلب میکردند.
آبان یشت درباره اوست و هنگامی که زردتشت از او میپرسد چگونه او را میپرستند پاسخ میدهد:
- از هنگام برآمدن خورشید تا به وقت فرو رفتن خورشید از این «زور» [نوعی آب مقدس] من تو توانی نوشید (ونیر) آتربانانی [آتشبان] که از پرسش و پاسخ آگاهند و خردمند آزمودهای که کلام مقدس در او حلول کرده باشد.
همین جمله کوتاه درباره این دوشیزه زیبای تاج بر سر که در آسمان است و بر تاجش صد ستاره دارد و در گوشش گوشواره چهار گوش، نشانههایی از تفکرات مسیحی و بودایی را درباره نوشندگی و حلول کلام مقدس در بدن موبد و ... نیز نشان میدهد و خدا میداند که کدام مقدم بودهاند.
در ادامه این مطلب با خدای سلحشوری و بانوی آفتاب و خدای باد آشنا میشوید.
نویسنده :مریم امامی - تبیان
تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی