تبیان، دستیار زندگی
منظور ما از سهولت زبان، مطابقت آن با هنجار طبیعی كلام است و پرهیز شاعر از آن چه این ساختار را به هم می زند. این سهولت زبان، در دو حوزه قابل بحث است; واژگان و ساختار جمله. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند ویژگی شعر

قسمت اول:

سهولت زبان
 شعر

منظور ما از سهولت زبان، مطابقت آن با هنجار طبیعی كلام است و پرهیز شاعر از آن چه این ساختار را به هم می زند. این سهولت زبان، در دو حوزه قابل بحث است; واژگان و ساختار جمله.

در حوزه واژگان، منظور این است كه كلمات سالم و بدون شكستگیهایی كه در تنگنای وزن و قافیه بر شعر تحمیل می شوند به كار روند، چون گاهی اتفاق می افتد كه شاعر مثلاً به جای «از» كلمه «ز» را می آورد یا به جای «ماه» می گوید «مه» یا حتی از آن شدیدتر، «استخوان» را به صورت «سُتْخوان» به كار می برد چنان كه مرحوم خلیل الله خلیلی گفته است:

بگداخت زین گرما مرا سُتْخوان به كانون بدن

یا مرحبا نعم البلد، یا حبّذا نعم الوطن

در ساختار جمله، منظور از شكستگی این است كه ترتیب واژه ها مطابق طبیعت كلام نباشد هر چند ممكن است از نظر دستوری درست هم باشد. این بیت از حزین لاهیجی را ببینید:

شتابان از جهان چون برق رفتن خوش بود ما را

كه از داغ عزیزان نعل در آتش بود ما را

سهولت زبان در حوزه واژگان، منظور این است كه كلمات سالم و بدون شكستگیهایی كه در تنگنای وزن و قافیه بر شعر تحمیل می شوند به كار روند،

مصراع نخست اگر با ترتیب طبیعی جمله در زبان فارسی بیان می شد، باید چنین می بود: «ما را چون برق شتابان از جهان رفتن خوش است» و شاعر برای درست شدن وزن شعرش، ناچار شده جمله را چنان به هم بریزد.

گاهی این شكستگی نحوی آن قدر شدید می شود كه دریافت معنی جمله را مشكل می كند چنان كه در این بیت انوری، رخ داده است:

كشته فرزند گرامی را گر ناگاهان

بیند، از بیم خروشید نیارد مادر

شاعر می خواهد بگوید «اگر مادر، ناگاهان فرزند گرامی را كشته ببیند، از بیم خروش بر نخواهد آورد.»

ولی چنان جمله را به هم ریخته است كه ما آن را فقط به كمك قراین معنوی می فهمیم.

ادامه دارد...


برگرفته از سایت ادب

تنظیم : بخش ادبیات تبیان