آرزوهای دراز!
قسمت چهارم
آثار و پیامدهاى طول امل
اشاره:
آرزوهاى دور و دراز » و به تعبیر دیگر « طول امل » از مهمترین رذایل اخلاقى است كه انسان را به انواع گناهان آلوده مىكند، از خدا دور مىسازد، به شیطان نزدیك مىكند و گرفتار عواقب خطرناكى مىسازد.
البته اصل «آرزو و امید» نه تنها مذموم و نكوهیده نیست، بلكه نقش بسیار مهمى در حركت چرخهاى زندگى و پیشرفت در جنبههاى مادى و معنوى بشر دارد. اکنون به بررسی آیات قرآن میپردازیم.
آنچه گذشت:
آرزوهاى دراز و گاه بى پایان، آثار مخرب فراوانى در زندگى معنوى و مادى انسان دارد كه به گوشههایى از آن در حادیثبالا و همچنین در آیاتى كه در قرآن مجید در آغاز این بحث ذكر شد آمده است و به طور كلى مىتوان گفت: طول امل پیامدهاى خطرناك و مخرب و سوء زیر را دارد.
1- طول امل سرچشمه بسیارى از گناهان
یكى از بدترین آثار منفى طول امل و آرزوهاى دراز این است كه انسان را به انواع گناهان دعوت مىكند، زیرا رسیدن به این آرزوها معمولا از طریق مشروع غیر ممكن است، بنابراین گرفتاران این رذیله اخلاقى خود را ناگزیر مىبینند كه در كسب درآمدها چشم بر هم نهند و حلال و حرام را شناسایى نكنند و از غصب حقوق دیگران، خوردن اموال یتیمان، كم فروشى، رباخوارى، رشوه و مانند این امور، ابا نداشته باشند.
به همین دلیل در حدیث معروف غررالحكم آمده است: «من طال امله ساء عمله؛ كسى كه آرزویش دراز باشد عملش بد مىشود»! 1
و نیز آمده: «اطول الناس املا اسوئهم عملا؛ آن كس كه آرزوهایش طولانىتر است عملش زشتتر خواهد بود». 2
و در نقطه مقابل آن آمده است: «من قصر امله حسن عمله؛ كسى كه آرزویش كوتاه باشد عملش نیك خواهد بود»! 3
هر سه حدیث بالا از مولا امیرمؤمنان على علیهالسلام است كه جان به فداى سخنان نورانى و انسان سازش باد.
آنها كسانى بودند كه مىپنداشتند عمر طولانى دارند و گرفتار
آرزوهـاى دراز شـدهانـد و از ایـن رو قلبـهایشان قسـاوت یافت
2- طول امل یكى از اسباب مهم قساوت قلب
همان گونه كه در آیات آغاز این بحثخواندیم قرآن مجید در باره یكى از اقوام پیشین مىگوید: آنها كسانى بودند كه مىپنداشتند عمر طولانى دارند(و گرفتار آرزوهاى دراز شدهاند) و از این رو قلبهاى آنها قساوت یافت.
دلیل این مساله روشن است؛ زیرا طول امل انسان را از خدا غافل مىكند و به دنیا حریص مىسازد و آخرت او را به دست فراموشى مىسپارد و اینها همه اسباب سنگدلى و قساوت است.
به همین دلیل در حدیثى آمده است كه خداوند به موسى علیهالسلام فرمود: «یا موسى لاتطول فى الدنیا املك فیقسوا قلبك، و القاسى القلب منى بعید؛ اى موسى! آرزوى خود را در دنیا طولانى نكن كه قسى القلب خواهى شد و قسى القلب از من دور است». 4
همین معنى در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان علیهالسلام آمده است كه فرمود: «من یامل ان یعیش ابدا یقسوا قلبه و یرغب فى الدنیا؛ كسى كه آرزو دارد جاودانه در این دنیا بماند قسى القلب مىشود و راغب در دنیا مىگردد». 5
3- طول امل سبب نسیان اجل
این اثر نیاز به شرح و بسط ندارد و به خوبى در زندگى آنها كه گرفتار این رذیله اخلاقى هستند نمایان است كه هرگز نه سخنى از مرگ بر زبان مىرانند و نه در فكر آخرتند، بلكه دائما در گرداب غفلت غوطهورند.
حدیث معروفى كه هم از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله و هم از امیرمؤمنان على علیهالسلام نقل شده كه مىفرماید: «طول الامل ینسى الآخرة؛ درازى آرزوها سبب فراموشى آخرت است» گواه صدق این مدعاست. 6
در حدیث دیگرى از مولا على علیهالسلام مىخوانیم: «اكثر الناس املا اقلهم للموت ذكرا؛ كسى كه آرزویش از همه طولانىتر است از همه كمتر به یاد مرگ است». 7
4- زندگى پررنج محصول دیگرى از طول امل
بدیهى است هر قدر آرزوها طولانىتر باشد تهیه مقدمات بیشترى را مىطلبد، همچنین صرفهجویى بیشترى براى حفظ اموال و ثروتها جهت رسیدن به آن آرزوهاى دور و دراز لازم است و نتیجه این دو، یك زندگى توام با درد و رنج و سختگیرى بر خود و خانواده خود توام با تلاش شبانه روزى بى رویه خواهد بود.
به همین جهت در احادیثى كه از امیرمؤمنان على علیهالسلام نقل شده است مىخوانیم: «من كثر مناه كثر عنائه؛ كسى كه آرزوهایش زیاد باشد، تعب و رنج او فزونى خواهد یافت».
و نیز مىفرماید: «من استعان بالامانى افلس؛ كسى كه از آرزوهاى دراز كمك بگیرد فقیر و مفلس مىشود(و زندگى فقیرانهاى خواهد داشت هر چند ثروتمند باشد).
و نیز مىفرماید: «الرغبة مفتاح النصب؛ تمایل به دنیا(و آرزوهاى دراز) كلید درد و رنج است»! 8
5- طول امل و زندگى ذلتبار
صاحبان آرزوهاى دراز نه تنها در رنج و تعب دائم به سر مىبرند، بلكه ناچارند شخصیت انسانى خود را نیز در هم بشكنند و براى رسیدن به مقصود خیالى در برابر هر كس و ناكس خضوع كنند و دست التماس به سوى این و آن دراز نمایند و به زندگى ذلتبار تن در دهند. در حدیثى از امیرمؤمنان على علیهالسلام مىخوانیم: «ذل الرجال فى خیبة الآمال؛ خوارى مردان در ناكامى آرزوهاست». 9
6- محرومیت از نعمتها
همان گونه كه در بالا اشاره شد، كسانى كه گرفتار آرزوهاى دور و درازند و در دریاى امانى غوطهورند، غالبا به سراغ صرفهجویى و سختگیرى هر چه بیشتر در استفاده از مواهب حیات و زندگى مىروند تا به آرزوهاى دور و دراز خود برسند. به همین دلیل نسبتبه همه كس حتى خویشتن و زن و فرزند بخیل خواهند بود، همان بخلى كه آنها را از بهرهگیرى از نعمتهاى الهى محروم مىسازد و در عین برخوردارى از امكانات فراوان، زندگى فقیرانهاى دارند.
در زمان خود افرادى را مىبینیم كه تحت عنوان «تامین آینده»! براى خود و فرزندان، گرفتار طول امل هستند و همین امر آنان را از مواهبى كه در اختیار دارند محروم مىسازد.
بدترین اثر منفى آرزوهاى دراز دعوت انسان به انواع گناهان است،
زیرا رسیدن به این آرزوها معمولا از طریق مشروع غیر ممكن است
7- طول امل و محروم بودن از درك حقایق
آرزوهاى دراز همچون سرابى است كه تشنگان را در بیابان زندگى به دنبال خود مىكشاند و تشنهتر مىسازد، بى آنكه به جایى برسند، این آرزوها چهره واقعیتها را به گونهاى دروغین نشان مىدهد و انسان به خاطر آنها درك نمىكند كجاست و به كجا مىرود؟ و وظیفهاش در برابر این سرنوشت چیست؟
از همین رو در حدیثى از امیرمؤمنان على علیهالسلام كه سابقا به آن اشاره كردیم آمده است: «الامانى تعمى عیون البصائر؛ آرزوهاى دراز دیدگان بصیرت را نابینا مىكند»! 10
كوتاه سخن اینكه: كسى مىتواند چهره زیباى حقیقت را آن گونه كه هست ببیند و به سرچشمه زلال معرفت برسد كه دیده عقل خود را با حجاب آرزوها نپوشاند و در میان ابرهاى تیره و تار طول امل قرار نگیرد.
8- طول امل سبب كفران نعمت است
بدیهى است آرزوهاى دراز، انسان را به آن چه ندارد و شاید هرگز به آن نمىرسد دلبند مىسازد، به همین دلیل آنچه را از نعمتهاى الهى در دست دارد كوچك مىشمرد و نسبت به آن بىاعتناست و این كفران نعمت، پیامدهاى شومى در دنیا و آخرت براى او دارد.
در حدیثى از مولاى متقیان امیرمؤمنان على علیهالسلام مىخوانیم: «تجنبوا المنى فانها تذهب ببهجة نعم الله عندكم، و تلزم استصغارها لدیكم، و على قلة الشكر منكم؛ از آرزوهاى دراز بپرهیزید كه زیبایى نعمتهاى الهى را از نظر شما مىبرد و آنها را نزد شما كوچك مىكند و به كمى شكر(و كفران نعمت) از سوى شما منتهى مىشود»! 11
1. بحارالانوار، ج 1، ص 156.
2. غررالحكم، ح 3054.
3. همان مدرك، ج 5، ص 295 (چاپ دانشگاه تهران).
4. میزان الحكمه، ج 1، ص 104 (ماده امل).
5. همان مدرك.
6. قبلا در بخش احادیث گذشت.
7. تصنیف الغرر، ص 312، ح 7215.
8. تصنیف الغرر، ص 314.
9. غررالحكم، ج 2، ص 405.
10. غررالحكم، ش 1375.
11. تصنیف الغرر، ص 314.