درآمدی بر ادبیات آمریکای لاتین
قسمت اول:
ادبیات آمریکای لاتین با حکایات و شرح وقایع کاشفان و فاتحان قاره آمریکا و آثار برخی نویسندگان دوره استعمار در آن منطقه آغاز میشود.
سپس این آثار در اوایل قرن نوزدهم به بلوغ و کیفیت هنری خاصی میرسد، این دوران مصادف با عصر رومانتیسم در اروپاست و بر پایه نمونههای اروپایی این مکتب، شاهد شکلگیری اولین آثار قابل توجه در آمریکای لاتین هستیم.
فضای اصیل رومانتیسم، شامل آزادی اندیشه، آرمانانگاری طبیعت، علاقه به گذشته، جنبههای افسانه¬ای، ماوراءالطبیعه و پدیدهها و امور غیربومی و غریب در نمونههای آمریکای لاتین نیز به خوبی منعکس شده است. دراین آثار به میهنپرستی، تاریخگرایی و رومانتیسم اجتماعی برمیخوریم.
قرن نوزدهم همزمان با موج آزادیخواهی و شور و شوق برای دستیابی به استقلال سیاسی در میان ملتهای جدید است و داستانها و روایتهای این دوران، درگیریهای اجتماعی ناشی از مبارزات مداوم برای دستیابی به ایدهآلهای انقلابی و ضداستعماری و آزادیخواهی را بازگو میکنند.
به عنوان نمونه میتوان به اثر «حکایتهای پرو» نوشته «ریکاردو پالما» (1) ( 1918-1833 ) نویسنده پرویی اشاره کرد که متعلق به دوران رومانتیسم متأخر است. حکایتهای پرویی در حقیقت بازسازی گذشته و فضای افسانهای منطقه آند است که در آن فضا، اسطوره و طبیعت با تاریخ در هم آمیخته میشوند. این کتاب برای اولین بار در 1872 به چاپ میرسد و انتشار «حکایتهای» جدید تا زمان مرگ این نویسنده همچنان ادامه مییابد.
در نگاهی به داستاننویسی کشورهای آمریکای لاتین تاثیر جریانهای اروپایی در سیر تحول داستان این منطقه دیده میشود. نویسندگان امریکای لاتین اما این جریانها را با چشمانداز و فضای قاره هماهنگ و مطابق کردهاند. داستانهای سنتگرا (costumbrista)، افسانههای رومانتیک، رئالیسم اجتماعی و داستانهای تاریخی از این دستهاند. سیکوتنکاتل(2) اثر «بیسنته ریبا پالاسیو» (3)، نویسنده و سیاستمدار مکزیکی (1896-1832 ) نمونهای بارز از داستان تاریخی است. این اثر روایت حوادث در گذشتهای دور است که در آن فضاها، پدیدهها رنگ و بویی شاعرانه یافتهاند.
در همین دوران دو جریان ادبی برخاسته از فرانسه کمکم گسترش مییابند: رئالیسم و ناتورالیسم.
یکی از چهرههای ناتورالیسم در این دوران، نویسنده شیلیایی بالدومرولیو(4) (1923-1867 ) و معروفترین اثر او (Sub Sole) «ربودن خورشید» (1907) است که موضوعش از مسایل قومی– اجتماعی فاصله میگیرد و به فضای روانشناختی و خیالی نزدیک میشود. «ربودن خورشید» تمثیلی با تمایلات مدرنیستی است اما همچنان از درگیریهای اجتماعی تاثیر پذیرفته است.
با تحکیم پایههای اقتصادی و سیاسی کشورهای آمریکای لاتین، مدرنیسم ظهور کرده و رفته رفته به مظاهر گوناگون زندگی نفوذ میکند. شاعر مدرنیست وجه مشخصههای خود را دارد (ویژگیهای بین ژیگولو و تارک دنیا)، یک نوع لفاظی ویژه و نثری روزنامهنگارانه که در پی زیبایی کلام است و از سوی دیگر به تجملات، امور عجیب و غیر بومی و فضاهای داخلی باروک میپردازد. مدرنیسم حول دو محور اصلی است: دنیای «احساسات»، که از طریق پرداختن به همه نوع احساسات از قبیل: بصری، لمسی و غیره نمود مییابد. در این سبک، فضاهای دلپذیر وشگفتانگیزی خلق میشوند که مملو از شاهزادهها، باغهای جادویی و جشنهای مجلل است. محور دوم دنیای «درون» است؛ تمام آنچه مربوط به خلوت انسان میشود که گهگاه تا مرز امور شهوانی پیش میرود. از ویژگیهای دیگر این «دنیای درون»، اندوه، افسردگی و غم غربت است.
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
(1) Ricardo Palma
(2) Xicotencatl
(3) Vicente Riva Palacio
(4) Baldomero Lillo
گردآوری و ترجمه: علی اکبر فلاحی
تنظیم : بخش ادبیات تبیان