مشاهیر کنکوری (1)
آیا تا به حال به این موضوع فكر كردهاید كه اگر در زمان دانشمندان، قهرمانان، ورزشكاران، پادشاهان و آدمهای مهم گذشته كنكور وجود داشت شاید سرنوشت آنها هم عوض میشد و چیزی میشدند به جز شخصیتهایی كه امروزه از آنها میشناسیم؟ البته چون وقت شما كنكوریهای عزیز بسیار ارزشمند است، لازم نیست بنشینید و به مصادیق این پیشفرض فكر كنید. ما ساعتها و روزها به جای همه شما فكر كردیم و به نتایج احتمالی زیر رسیدیم:
○ ادیسون: خوشبختانه وجود كنكور هیچ تغییری در مسیر زندگی این مخترع بزرگ ایجاد نمیكند. چون احتمالاً وی پس از مشاهده اینكه به دلیل انتخاب رشته نادرست یا هر دلیل درست دیگری با رتبه 25 در هیچ دانشگاهی قبول نشده، برق از سه فازش میپرید و درست در این لحظه سرنوشتساز موفق به اختراع لامپ و سایر اختراعات برقیاش میشد!
○آغا محمدخان قاجار: این شاه قاجار محال بود همان سال اول كنكور قبول نشود چون علاوه بر رشتههایی كه آقا پسرها میتوانند انتخاب كنند، در شرایط اضطراری میتوانست رشتههای كاملاً دخترانه را هم وارد فرم انتخاب رشتهاش كند.
○انیشتین: این دانشمند چون بچه (... خوانی) بوده قطعاً در رشته فیزیك با رتبه بالا قبول میشد اما پس از فارغالتحصیلی، وقتی میدید با این مدرك نمیتوان كار درست و حسابی دست و پا كرد، میرفت كلاس كنكور بازمیكرد و خودش از عكسهای خودش برای تبلیغ كلاس كنكورش استفاده میكرد.
○ابوعلیسینا: این اندیشمند و دانشمند و فیلسوف بدون هیچ مشكلی در رشتههای خوب قبول میشد ولی متاسفانه سرانجام یكی از پیشنهادها و بورسهای تحصیلی دانشگاههای خارجی وسوسهاش میكرد و باعث فرار مغزهایش به ری، بلخ یا شوشتر میشد!
○اسكندر مقدونی: وقتی اسكندر و سپاهیانش به ایران حمله كردند و رسیدند لب مرز، متوجه میشوند برای ورود به كشور باید كنكور بدهند و طبق قوانین موجود، كسی نمیتواند همینطوری الكی سرش را بیندازد پایین و بیاید كشور ما را اشغال كند. اسكندر همانجا لب مرز مرتب كنكور میداد و هی رتبه لازم را به دست نمیآورد و به این ترتیب نه تنها عمر خودش، بلكه عمر نوح و نتیجههایش هم به اشغال كشورمان قد نمیداد!
○فردوسی: چون پادشاهان و بزرگان هم عصر این شاعر بزرگ از درك هنر او عاجز بودند و از طرفی سرودن شاهنامه درآمد چندانی برای او نداشت و دخل و خرجش با هم جور نمیشد و مرتب به كاسب و بقال و قصاب و سوپرماركت سر كوچه و شركت فروشنده خودروی لیزینگیاش بدهكار بود، میرفت در موسسه كنكور انیشتین كتابهای كنكور به شعر مینوشت و آخر سر هم میگفت:
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده كردم بدین كتاب كنكوری!
○سعدی: خوشبختانه سعدی آنقدر زرنگ بود كه بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بكشد و اجازه ندهد كنكور و قبول شدن یا نشدن در آن مسیر زندگیاش را عوض كند، ولی به هر حال قطعاً یك باب جدید به گلستانش اضافه میكرد و احتمالاً اسمش را هم میگذاشت؛ آداب كنكور در سیرت پشت كنكوریها!
○ باباطاهر عریان: این شاعر بزرگ چون در كلاسهای كنكور شركت میكرد متوجه میشد نام فامیلش باعث میشود بچههای كلاس هر روز مضامین جدیدی برایش كوك كنند و در گام اول میرفت فامیلیاش را عوض میكرد و مثلاً میشد باباطاهر پوشیده! در ادامه هم در رشته ادبیات قبول میشد و شعر میسرود ولی اشعارش به شدت تحت تاثیر كنكور قرار میگرفت، مثلاً میسرود:
بده خنجر كه تا سینه كنم چاك / ببینم تست بر جونم چه كرده؟
منتظر معرفی مشاهیر کنکوری دیگری باشید.
منبع
سایت گزینه دو