تبیان، دستیار زندگی
از امام رضا(علیه‎السلام) نقل می‎کند که حضرت فرمود: کسی که یوم الشک را روزه بگیرد، گویی هزار روز از بهترین روزهای آخرت را که هیچ شباهتی به روزهای دنیا ندارد، روزه گرفته
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابوصلت هروی؛ شیعه اصیل و معتدل

مرقد اباصلت هروی

ورود امام رضا(علیه‎السلام) به خراسان، مژده حضور تشیع امامی به صورت گسترده در این ناحیه بود. این کار با تربیت برخی از شاگردان، تماس با برخی از اصحاب قبلی و هدایت آنان و ترویج احادیث اهل‎بیت (علیهم السلام) صورت گرفت.

یکی از برترین این چهره‎ها که نام آشنای شیعیان است، "عبدالسلام بن صالح" معروف به "ابوصلت هروی" است. وی محدثی برجسته و مؤلفی از مؤلفان شیعه بوده و نجاشی ضمن ستایش او به عنوان شخصی موثق و مورد اعتماد گوید که وی کتاب وفاة الرضا (علیه‎السلام) داشته است.(1)

وی در محافل مخالفان نیز مورد اعتماد بود، چنان که یحیى بن نعیم، در باره وی گفته است: ابوصلت نقی الحدیث بود و ما دیدیم که حدیث از مشایخ می‎شنود. اما او شدید التشیع است. با این حال ما از او دروغی ندیدیم.(2)

این که اخبار شهادت امام رضا(علیه‎السلام) غالبا از ابوصلت روایت شده(3) نشان از آن دارد که کتاب وی در این موضوع دست کم تا قرن پنجم و حتی ششم باقی مانده است. شیخ صدوق باب خاصی را در عیون الاخبار الرضا(4) به روایات ابوصلت در باره شهادت امام رضا(علیه‎السلام) اختصاص داده که یقینا از همین کتاب گرفته شده است.

اباصلت یک شیعه معتدل بود و از این که کسانی مطالبی از اهل بیت شایع کنند که آنان مردم را عبد خویش می‎انگارند،‌ ناراحت می‎شد. یک بار در این باره از امام رضا(علیه‎السلام) سوال کرد و حضرت فرمودند که اینها دروغ‎هایی است که به نام آنها میان مردم شایع می‎شود.

وی شاگرد خاص امام رضا(علیه‎السلام) بود و احادیثی از وی به نقل از آباء گرامیش در اخبار مربوط به امام علی(علیه‎السلام) روایت می‎کرد.(5)اخبار خاص زندگی امام رضا(علیه‎السلام) نیز بعضا از طریق ابوصلت روایت شده است. وی می‎گوید که در وقت حرکت امام از نیشابور همراه آن حضرت بوده است. وی سپس شرحی از آمدن برخی از محدثان معروف نزد امام رضا و شنیدن روایت از آن حضرت نقل کرده است.(6) ابوصلت یک شیعه معتدل بود و از این که کسانی مطالبی از اهل بیت شایع کنند که آنان مردم را عبد خویش می‎انگارند،‌ ناراحت می‎شد. یک بار در این باره از امام رضا(علیه‎السلام) سوال کرد و حضرت فرمودند که اینها دروغ‎هایی است که به نام آنها میان مردم شایع می‎شود.(7) حضرت فرمودند: اگر مردم عبد ما هستند آنها را از چه کسی خریده‎ایم؟

ابوصلت فقه خویش را از علی بن موسی الرضا می‎گرفت. هموست که از امام رضا(علیه‎السلام) نقل می‎کند که حضرت فرمود: کسی که یوم الشک را روزه بگیرد، گویی هزار روز از بهترین روزهای آخرت را که هیچ شباهتی به روزهای دنیا ندارد، روزه گرفته است.(8)

ابوصلت روایت معروف الایمان قول باللسان و معرفة بالقلب و عمل بالارکان را از امام رضا(علیه‎السلام) و او از اجدادش تا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل کرده و می‎افزاید: اگر این سند را که در طریق آن همه امامان هستند بر مجنون بخوانند، عقلش باز می‎گردد.(9)  

ابوصلت این حدیث را در مجلس طاهر بن عبدالله بن طاهر امیر خراسان در حضور عالمان و فقیهان از جمله اسحاق بن راهویه نقل کرد و آن جمله را گفت.

این روایت به صورت دیگری هم از ابوصلت و البته با همان سند که سلسلة الذهبش می‎نامند نقل شده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: الإیمان قول مقول و عمل معمول و عرفان العقول.(10)

ابوصلت فقه خویش را از علی بن موسی الرضا می‎گرفت. هموست که از امام رضا(علیه‎السلام) نقل می‎کند که حضرت فرمود: کسی که یوم الشک را روزه بگیرد، گویی هزار روز از بهترین روزهای آخرت را که هیچ شباهتی به روزهای دنیا ندارد، روزه گرفته است.

ابوصلت در جریان نقل حرکت امام رضا(علیه‎السلام) از نیشابور و آمدن محدثان بزرگ نزد امام روایت مشهوری را که ضمن آن توحید و نبوت و ولایت در کنار هم ضامن سعادت یک مسلمان است را نقل کرد. شیخ طوسی نقل کرده است که ابونصر لیت بن محمد بن لیث عنبری از عبدالصمد مزاحم هروی (در سال 261) روایت کرده است که از ابوصلت شنید که گفت: من در وقت ورود امام رضا(علیه‎السلام) در نیشابور بودم. جمعی از علمای نیشابور به استقبال وی شتافتند. وقتی به مرتعه رسید، لگام مرکب آن حضرت را گرفتند و گفتند: ای فرزند رسول خدا، تو را به حق آباء طاهرینت حدیثی از پدرانت برای ما نقل کن.

در این وقت، حضرت سرش را از هودج درآورد، در حالی که ردایی از پوست داشت و از پدرش موسی بن جعفر، او از امام صادق، او از امام باقر، او از امام سجاد، او از امام حسین و او از امیر المؤمنین و او از رسول خدا(علیهم‎السلام) نقل کرد که حضرت فرمود: جبرئیل مرا خبر دارد از خدای متعال که فرمود:‌ إنی أنا الله، لا إله إلا أنا وحدی. عبادی فاعبدونی، و لیعلم من لقینی منكم بشهادة أن لا إله إلا الله مخلصا بها، أنه قد دخل حصنی، و من دخل حصنی أمن عذابی.

قالوا یا ابن رسول الله، و ما إخلاص الشهادة لله؟

قال: طاعة الله و رسوله، و ولایة أهل بیته(علیهم‎السلام).(11)

خداوند فرمود: من الله هستم، خدایی جز من نیست. بندگانم مرا عبادت کنید و بدانید هر کدام که با شهادت به وحدانیت مرا دیدار کنید و اخلاص داشته باشید، داخل حصن من خواهید شد و کسی که داخل شود، از عذاب ایمن خواهد بود.

پرسیدند: این فرزند رسول خدا! اخلاص در شهادت به وحدانیت چگونه است.

فرمود: اطاعت از خدا و رسول و ولایت اهل بیت او.

این میراثی است که ابوالصلت عبدالسلام بن صالح هروی برای ما برجای گذاشته است. به نظرم این که برخی از منابع کهن ما مانند طوسی در رجال خود ایشان را عامی یعنی از مخالفان خوانده(12)

محل تأمل است. بسیاری از شیعیان معتدل، در روزگار خودشان از سوی کسانی متهم می‎شدند و طبیعی است که این اتهامات در نسل‎های بعدی ممکن بود منشأ چنین اتهامی شود. در آن قرن این احتمال وجود دارد که وی تقیه کرده باشد. مخالفان نیز شاهد بودند که او احادیثی نقل می‎کند که معمولا شیعیان نقل می‎کنند در عین حال، از او ناراستی ندیده بودند و به همین دلیل همزمان او را شیعی اما راستگو معرفی می‎کنند.(13)

تاریخ بغداد در همان جا، حدیث "انا مدینة العلم و علی بابها" را از طریق ابوصلت هروی نقل کرده است. وی ایضا در ص 52 نقل کرده است که او مرد ثروتمندی بود و مشایخ حدیث را اکرام می‎کرد.

پی‎نوشت‎ها:

1- رجال نجاشی، ص 245.

2- رجال کشی، ص 615.

3- برای نمونه بنگرید: روضة الواعظین، 229.

4- عیون الاخبار الرضا، ج2، صص242- 245)

5- برای نمونه نگاه کنید: علل الشرایع، ج 1، ص40 .

6- عیون الاخبار الرضا علیه‎السلام، ج 2، ص134 .

7- عیون الاخبار الرضا، ج2، صص183 – 184.

8- المقنعه، ص298 .

9- امالی طوسی، ص 448، تاریخ بغداد، ج3، ص37، ج11، ص48.

10- امالی مفید، ص 275.

11- امالی طوسی، صص588 – 589.

12- رجال طوسی، ص360.

13- تاریخ بغداد، ص11، ص50 .

برگرفته از ویژه‎نامه حریم ملکوت، حجة الاسلام رسول جعفریان.

تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.