تبیان، دستیار زندگی
فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص هنر دینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر ديني از دیدگاه مقام معظم رهبری

هنر دینی

نبايد تصور كرد كه‌ هنر ديني‌ آن‌ است‌ كه‌ حتماً يك‌ داستان‌ ديني‌ را به‌ تصوير بكشد ...

هنر دینی

هنر ديني‌ به‌هيچ‌وجه‌ به‌ معناي‌ قشريگري‌ و تظاهر رياكارانة‌ ديني‌ نيست‌ و اين‌ هنر لزوماً با واژگان‌ ديني‌ به‌ وجود نمي‌آيد. اي‌ بسا هنري‌ صددرصد ديني‌ باشد، اما در آن‌ از واژگان‌ عرفي‌ و غيرديني‌ استفاده‌ شده‌ باشد. نبايد تصور كرد كه‌ هنر ديني‌ آن‌ است‌ كه‌ حتماً يك‌ داستان‌ ديني‌ را به‌ تصوير بكشد يا از يك‌ مقولة‌ ديني‌ ـ مثلاً روحانيت‌ و غيره‌ ـ صحبت‌ كند.

هنر ديني‌ آن‌ است‌ كه‌ بتواند معارفي‌ را كه‌ همة‌ اديان‌ ـ و بيش‌ از همه‌، دين‌ مبين‌ اسلام‌ ـ به‌ نشر آن‌ در بين‌ انسانها همت‌ گماشته‌اند و جانهاي‌ پاكي‌ در راه‌ نشر اين‌ حقايق‌ نثار شده‌ است‌، نشر بدهد، جاودانه‌ كند و در ذهنها ماندگار سازد.

اين‌ معارف‌، معارف‌ بلند ديني‌ است‌؛ اينها حقايقي‌ است‌ كه‌ همة‌ پيامبران‌ الهي‌ براي‌ آوردن‌ آنها به‌ ميان‌ زندگي‌ بشر، بارهاي‌ سنگيني‌ را تحمل‌ كردند. نمي‌شود ما اين‌جا بنشينيم‌ و تلاشهاي‌ زبده‌ترين‌ انسانهاي‌ عالم‌ را ـ كه‌ مصلحان‌ و پيامبران‌ و مجاهدان‌ راه‌ خدا بودند ـ تخطئه‌ كنيم‌ و نسبت‌ به‌ آن‌ بي‌تفاوت‌ بگذريم‌. هنر  ديني‌ اين‌ معارف‌ را منتشر مي‌كند؛ هنر ديني‌ عدالت‌ را در جامعه‌ به‌ صورت‌ يك‌ ارزش‌ معرفي‌ مي‌كند؛ ولو شما هيچ‌ اسمي‌ از دين‌ و هيچ‌ آيه‌اي‌ از قرآن‌ و هيچ‌ حديثي‌ در باب‌ عدالت‌ در خلال‌ هنرتان‌ نياوريد. مثلاً هيچ‌ لزومي‌ ندارد كه‌ در محاورات‌ سينمايي‌ يا در تئاتر، نام‌ و يا شكلي‌ كه‌ نماد دين‌ است‌، وجود داشته‌ باشد تا حتماً ديني‌ باشد ؛ نه‌ ، شما مي‌توانيد در باب‌ عدالت‌ ، رساترين‌ سخن‌ را در هنرهاي‌ نمايشي‌ بياوريد ؛ در اين‌ صورت‌ به‌ هنر ديني‌ توجه‌ كرده‌ايد.

هنر دینی

آن‌ چيزي‌ كه‌ در هنر ديني‌ بشدت‌ مورد توجه‌ است‌، اين‌ است‌ كه‌ اين‌ هنر در خدمت‌ شهوت‌ و خشونت‌ و ابتذال‌ و استحالة‌ هويت‌ انسان‌ و جامعه‌ قرار نگيرد.

جامعة‌ ما بعد از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ احساس‌ هويت‌ كرد؛ يعني‌ ، شخصيت‌ خودش‌ را باز يافت‌. ما به‌ عنوان‌ جزء نودونهم‌ در امواج‌ حركات‌ جهاني‌ غرق‌ و گم‌ بوديم‌؛ انقلاب‌ ، ما را زنده‌ كرد و به‌ ما شخصيت‌ داد. انقلاب‌ ،به‌ ما آموخت‌ كه‌ يك‌ ملت‌ مي‌تواند در اساسي‌ترين‌ مسائل‌ جهاني‌، سخن‌ و موضعي‌ داشته‌ باشد و آن‌ را با صراحت‌ و بدون‌ توجه‌ به‌ اين‌كه‌ قدرتمندان‌ و قلدرهاي‌ عالم‌ چه‌ مي‌خواهند، ابراز كند و پاي‌ آن‌ بايستد.ارزش‌ يك‌ ملت‌ در جامعة‌ بين‌الملل‌ به‌ اين‌ چيزهاست‌، نه‌ به‌ دنباله‌روي‌ كوركورانه‌ ؛ آن‌ هم‌ نه‌ از چيزهاي‌ خوب‌، بلكه‌ از نقاط‌ منفي‌. براي‌ يك‌ ملت‌، بله‌قربانگوي‌ دولتهاي‌ گردن‌ كلفت‌تر و قوي‌تر و ثروتمندتر بودن،‌ ارزش‌ نيست‌؛ اين‌ را انقلاب‌ به‌ ما داد؛ اين‌ به‌ بركت‌ اسلام‌ به‌ ما رسيد. الآن‌ هم‌ با قدرتِ تمام‌، نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ و ملت‌ ايران‌ در صحنة‌ جهاني‌ به‌ عنوان‌ يك‌ ملت‌ شجاع‌ كه‌ در زمينة‌ مسائل‌ گوناگون‌ صاحب‌ ايده‌اند، مطرحند. در عين‌ حال‌ ما بياييم‌ با كمك‌ هنر خود، دايماً از كنار اين‌ معنا بساييم‌ يا آن‌ را به‌ انواع‌ حرفها و لجنها آغشته‌ كنيم‌؛ اين‌ درست‌ است‌؟ هنر نبايد در اين‌ جهت‌ قرار بگيرد.   هنر ديني‌ را نبايد با هنر قشري‌ و تحجرگرا ـ و به‌ تعبيري‌ پيروي‌ از روشهاي‌ فلان‌ مجموعة‌ جاهل‌ و نادان‌ اشتباه‌ كرد. هنر ديني‌ عبارت‌ است‌ از

هنر دینی

هنري‌ كه‌ بتواند مجسم‌ كننده‌ و ارائه‌ كنندة‌ آرمانهاي‌ دين‌ اسلام‌ ـ كه‌ البته‌ برترين‌ آرمانهاي‌ اديان‌ الهي‌ است‌ ـ باشد. اين‌ آرمانها همان‌ چيزهايي‌ است‌ كه‌ سعادت‌ انسان‌، حقوق‌ معنوي‌ انسان‌، اعتلاي‌ انسان‌، تقوا و پرهيزگاري‌ انسان‌ و عدالت‌ جامعة‌ انساني‌ را تأمين‌ مي‌كند.

البته‌ هيچ‌ الزام‌ و اجباري‌ وجود ندارد كه‌ اين‌گونه‌ عمل‌ بشود يا نشود. كساني‌ كه‌ با نظرات‌ من‌ در اين‌ زمينه‌ها آشنا هستند، مي‌دانند كه‌ بنده‌ معتقد نيستم‌ كه‌ هنر با بخشنامه‌ و دستور و فرمان‌ و حكم‌ و اين‌طور چيزها درست‌ مي‌شود ؛ اين‌ از آن‌ چيزهايي‌ است‌ كه‌ با حكم‌ درست‌ نمي‌شود؛ بايد انگيزه‌ وجود داشته‌ باشد؛ هرچند  انگيزه‌هاي‌ ناپاك‌ هم‌ وجود دارد.

در ديدار اصحاب فرهنگ و هنر، 1 مرداد 80