فلسفهبافی یا فلسفهیابی!؟
ضابطه و مقیاس فلسفه احكام
سوال از فلسفه احکام، یکی از سوالات اساسی است. سلسله مباحث _ فلسفه احكام _ به دنبال پاسخ برخی از این سوالات است.
چگونه فلسفه احكام را بررسی كنیم؟
منطق قرآن و روش پیشوایان اسلام همه گواه بر این است كه هر مسلمان حق دارد به بحث و بررسی درباره اسرار و فلسفه احكام بپردازد و در این زمینه تفكر و بررسی و سؤال كند.
اما این سخن به این معنی نیست كه ما بدون هیچ ضابطه و مقیاسی هر چه میخواهد دل تنگمان بگوییم و هر كس هر چه به فكرش رسید به نام فلسفه احكام بازگو كند.
چرا كه فلسفه بافیهای نادرست، به اندازه تعبدهای خشك و ممنوع ساختن از سؤال و جواب، زیانبخش و خطرناك و غیر منطقی است.
پس این بحث را چگونه و در چه حدود و تحت چه برنامه هایی باید آغاز و دنبال كنیم؟
قبلا یادآوری این نكته لازم است كه اجرای دستورات و قوانین دینی همان طور كه میدانیم نه بر جلال و كبریایی خدا چیزی میافراید و نه مخالفت با آنها از عظمت و مقام او میكاهد، همان طور كه امیر مؤمنان علی علیهالسلام نیز میفرماید: «لاتضره معصیة من عصاه و لاتنفعه طاعة من اطاعه؛ نه عصیان گنهكاران به او زیانی میرساند و نه طاعت فرمانبرداران سودی به حال او دارد.»
او دریای بی پایان هستی است. ما و همه آفریدهها هر چه داریم از اوست. او چیزی كم ندارد كه ما برایش سازیم و نه ما چیزی داریم كه او نداشته باشد و به او بدهیم. آنچه به ما میرسد خزانه اصلیاش پیش اوست و به اندازه معینی كه صلاح میداند به ما میدهد:
«و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم؛ و خزاین همه چیز تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معین آن را نازل نمیكنیم.» (سوره حجر/21)
آیا یك قطره آب كه از دریای بیكرانی مایه گرفته، میتواند چیزی به دریا ببخشد و یا آینه كوچكی كه در برابر آفتاب قرار گرفته، میتواند به آن نور بدهد. همه ما انسانها هر قدر پر قدرت باشیم حكم آن قطره كوچك یا آن آینه را داریم.
بنابراین، اگر فایده و نتیجهای در این احكام و مقررات وجود دارد مخصوص ما و مربوط به ماست.
از سوی دیگر، ما نه تنها جسمیم كه هر دستوری از طرف خدا آمده است برای تربیت جسم و پرورش اندام ما و مزایای بهداشتی باشد و نه تنها روحیم كه همه به خاطر آثار معنوی آنها تشریع گردد.
بلكه مجموعهای هستیم از جسم و جان و روح و تن و طبعا دستورات آسمانی ما جامع ماده و معنی و برای تكمیل هر دو جنبه است.
بنابراین، هم آنها كه برای همه دستورهای اسلام تنها در جستجوی فواید طبی و بهداشتی و یا منافع اقتصادی و مادی هستند و حتی نمازها و نیایشها و راز و نیاز با خدا را تنها به خاطر اثرات مفید «روان تنی» و وسیلهای برای تسكین آلام روحی و دردها و اضطرابها میدانند و جز اینها نتیجهای برای آن نمیجویند گمراهند و هم آنها كه حتی استحباب پوشیدن لباس نظیف و گرفتن ناخن و زدودن تار عنكبوت و نخوردن آب از كوزه شكسته و پرهیز از آبی كه خودش یا دیگری در آن غسل كرده است را مربوط به آثار اخلافی و معنوی و روحانی مخصوصی كه هنوز سرپنجه علم و دانش آن را نگشوده است میپندارند در اشتباهند؛ بلكه قسمتی از دستورات اسلام بیشتر به خاطر پرورش اخلاق و تكامل روحی تشریع شده و قسمتی برای نظام زندگی و بسیاری از آن هر دو جنبه را دارد.
قوانین و احكام دینی روی هم رفته از چهار دسته بیرون نیست:
- 1- احكامی كه از همان آغاز بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآله فلسفه آن بر همه آشكار بوده و مردم به تناسب فكر و معلومات خود هركدام چیزی از آن را درك میكردند؛ منتها برای این كه مردم را بطور عموم موظف به انجام آنها كنند شكل قانونی به آن بخشیدند؛ مانند تحریم دروغ، خیانت، تهمت، قتل نفس، سرقت، ظلم و ستم، كم فروشی و تقلب؛ و امر به عدالت، پاكی، درستی، كمك به ستمدیدگان، كوشش و كار، نیكی به پدر و مادر و بستگان و همسایگان و مانند اینها كه هر كس در هر پایه از معلومات باشد، فلسفه و سرّ این احكام را در مییابد، گو این كه هر قدر به میزان دانش و آگاهی انسان نسبت به مسائل زندگی افزوده شود اهمیت و اثر این دستورها را بهتر درك میكند.
سه دسته دیگر از احكام را در شماره بعدی این سلسله مطالب بررسی خواهیم كرد.
منبع:
پاسخ به پرسشهای مذهبی - نویسندگان: آیات عظام ناصر مكارم شیرازی و جعفر سبحانی.