حیدربابایه سلام
« حیدربابا»، سندی زنده است، و در پرده ای رنگین و برجسته از زندگی در روستا را نشان می دهد. مضمون اغلب بندهای آن شایسته ترسیم و نقاشی بر کاغذ و بر بوم است زیرا از طبیعت جاندار سرچشمه می گیرد.
منظومه «حیدربابا» تابلوهایش را بسیار ساده و چشمگیر ترسیم و رنگ آمیزی می کند هیچ گونه پیچیدگی در تصویرها نیست و گویی نقشه جغرافیایی یک روستا را با پستی و بلندی های آن در اندازه ای مناسب کشیده است.
حیدربابا، ایلدیریملار شاخاندا حیدر بابا ، هنگام رعد وبرق
سئلر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا خروشیدن و روان شدن سیلاب ها
قیزلار اونا صف باغلییوب باخاندا صف بستن و نظاره دختران برآن
سلام اولسون شوکتوزه ، ائلوزه ! سلام باد بر شوکتتان و ایلتان !
منیمده بیر آدیم گلسین دیلوزه ! کاش نام من هم بر زبانتان جاری شود
******
حیدر بابا کهلیک لرون اوچاندا حیدر بابا هنگامی که کبک های تو پرواز می کنندکول دیبینن دوشان قالخوب قاچاندا و از زیر بوته خرگوش برخاسته ، می گریزد
باخچالارون چیچکلنوب ، آچاندا و باغچه هایت غنچه کرده ، می شکفند
بیزدن بیر ممکن اولسا ، یاداله اگر ممکن شود از ما نیز یاد کن
آچیلیمیان اورکلری شادائله دل های گرفته راشادکن
******
حیدر بابا ، سنون اوزون آغ اولسون ! حیدر بابا ، رویت سفید باد !
دؤرت بیریانون بولاغ اولسون ، باغ اولسون هر چهار سویت چشمه باد و باغ باد !
بیزدن سورا سنون باشون ساغ اولسون! بعد از ما ، سرتو سلامت باد !
دونیا قضو- قدر ، اؤلوم – ایتیمدی دنیا محل قضا و قدر و مرگ و میر است
دونیا بویی اوغولسوزدی ، یئتیمدی سراسر دنیا بی فرزند و یا یتیم است
سلام بر حیدر بابا /سروده استاد شهریار
جهت سفارش کتاب دیوان ترکی شهریار کلیک کنید
جهت خرید از فروشگاه اینترنتی تبیان کلیک کنید.
جهت سفارش اشتراک کتاب تبیان کلیک کنید
تنظیم : صادقی