مادر، از نوعی دیگر
آیا منو به اندازه سارا دوست داری؟
آیا من دو تا مامان (بابا) دارم؟
چرا بابا دیگه نمی‌تونه با ما زندگی کنه؟
اگر شما پدر یا مادر مجردی هستید که پیوند جدیدی را شروع کرده است، برایتان دردناک است که ببینید پذیرش همسر جدیدتان برای کودک شما دشوار است. اما این امر کاملا طبیعی است، بنابراین هر دوی شما باید صبور و فهیم باشید. و مصمم باشید تا با مدارا اعتماد کودک را جلب کنید. بنابراین وقتی کودک با ناپدری یا نامادری آینده خود روبرو می‌شود، نتیجه آن می‌تواند غمگینی و سردرگمی او باشد. کودک ممکن است احساس ناامنی کند و نسبت به همه بزرگسالان بی‌اعتماد شود و نیاز به اطمینان بخشی بسیار از سوی ما دارد. نگرانی کودک بسیار شدید باشد، بخصوص اگر احساس کند که نامادری یا ناپدری جدید قصد دارد که جای پدر یا مادر واقعی او را غصب کند. در چنین موقعیتی ممکن است تمام وجوه زندگی کودک تحت تاثیر قرار گیرد و اگر برادر یا خواهر ناتنی وجود داشته باشد یا کودک جدیدی در راه باشد،کودکتان نگران شود که عشق و علاقه شما از او سلب گردد و معطوف به اعضای جدید خانواده شود. وقتی همسر جدیدی می‌یابید و با او ازدواج می‌کنید، هدف اصلی شما باید این باشد که با گفتار و اعمالتان کودک خود را مطمئن کنید که هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست دارید و در آینده نیز دوست خواهید داشت. شاید لازم باشد این کار را بارها و بارها تکرار کنید. حداقل روزی یک بار از او تعریف کنید و بگویید که چه پسر یا دختر معرکه‌ای است، بخصوص در آخر شب و هنگام خواب.
از همسر جدیدتان به عنوان یک امتیاز اضافی (علاوه بر پدر یا مادر اصلی) یاد کنید. البته طبیعی است که برای کودکان، داشتن دو پدر یا دو مادر ثقیل است.
هرگز درباره «پدر جدید یا مادر جدید» طوری صحبت نکنید که گویی پدر یا مادر واقعی کودک دیگر وجود خارجی ندارد. کودک خصوصا اگر خردسال باشد، ممکن است این کار را به نوعی طرد کردن پدر یا مادر واقعی خود بداند و بترسد که مبادا دیگر اجازه نیابد پدر یا مادر غایب خود را ببیند.
هرگز سعی نکنید روند پذیرش ناپدری یا نامادری از سوی کودک را به اجبار تسریع کنید؛ همپای کودک خود پیش بروید. نخستین هدف ناپدری یا نامادری باید ایجاد دوستی با کودک باشد. اگر نزدیکی عاطفی به وجود بیاید، چه بهتر.
سعی کنید تنش بین ناپدری یا نامادری و پدر یا مادر غایب را به حداقل برسانید. ناپدری یا نامادری باید توقع خود را در مورد حقوقی که نسبت به کودک دارد پایین آورد. شما نه می‌توانید و نه باید بخواهید که کسی را جایگزین پدر یا مادر واقعی کودک کنید. فرزندان را تشویق کنید تا هر وقت که می‌خواهند به دیدن مادر خود بروند و زیاد پایبند به ملاقات‌های رسمی و قانونی نباشند مطمئنا شما دوست ندارید به عنوان یک نامادری یا ناپدری بدجنس و حسود از شما یاد شود.
پاسخ به سئوالات کودک:
پاسخ برای سنین 4-2
او شوهر جدید مامان است. او به اینجا می‌آید تا با ما زندگی کند و در مراقبت از تو به من کمک کند. او خیلی دوست دارد با تو آشنا شود. بابا او را خوب می‌شناسد و مثل سابق به دیدن تو خواهد آمد.
پاسخ برای سنین 6- 4
ناپدری یا نامادری به شخصی می‌گویند که با کسی ازدواج کند که از قبل بچه‌هایی دارد. ناپدری یا نامادری، پدر یا مادر واقعی آن بچه‌ها نیست، اما در نگهداری از آنها کمک می‌کند. ناپدری هم می‌تواند مثل پدر تو را دوست داشته باشد. تو مجبور نیستی ناپدری خود را «بابا» صدا کنی و اگر بخواهی می‌توانی او را با اسم کوچکش صدا کنی. من ناپدری تو را دوست دارم، اما پدر تو هنوز هم برای تو عزیز است و می‌توانی هر قدر بخواهی به دیدن او بروی.
پاسخ برای سنین 8-6
داشتن دو پدر یا دو مادر شاید عجیب به نظر برسد اما خیلی وقت‌ها اتفاق می‌افتد. تو می‌توانی از بعضی دوستانت در مدرسه درباره ناپدریشان سوال کنی. اینکه بدانی در خانه فرد بزرگسال دیگری هم هست که تو را به اندازه بچه‌های خودش دوست دارد، خوب است. سارا و محسن ناخواهری و نابرادری تو هستند، یعنی پدر و مادر آنها با پدر و مادر تو فرق می‌کنند، اما ما همه شما را به یک اندازه دوست داریم. اگر ما تصمیم بگیریم که بچه‌دار شویم، آن بچه برادر یا خواهر نیمه تنی تو خواهد بود. زیرا مثل تو در شکم مامان رشد خواهد کرد، اما پدر او با تو فرق دارد. این بچه برادر یا خواهر نیمه تنی سارا و محسن نیز هست. پس او متعلق به همه شماست.
پاسخ برای سن 11- 8
پدر واقعی تو یکی از دو نفری است که تو را به وجود آورده‌اند. و من می‌خواهم که تو همیشه او را دوست داشته باشی و تا آنجا که ممکن است او را ببینی و با او وقت بگذرانی، چون او هم به اندازه من تو را دوست دارد . ناپدری تو می‌خواهد که دوست تو باشد، اما می‌داند که نمی‌تواند جای پدر واقعی تو را بگیرد. هر دوی ما می‌خواهیم تا آنجا که ممکن است کار را برای تو آسان کنیم. تو باید همیشه با من روراست باشی و هر وقت که عصبانی یا ناراحت بودی به من بگویی، چون مهم است که احساس واقعی‌ات را بگویی. پذیرش یک موقعیت جدید کار سختی است اما من و ناپدری تو تلاشمان را می کنیم تا مطمئن شویم که راضی و خشنود هستی.
برگرفته از کتاب "پرسش های کودکانه"، با تلخیص
تنظیم برای تبیان: کهتری
مقالات مرتبط
