تبیان، دستیار زندگی
و مخصوصاً درین ایام که متصل جریده و مجله است که مثل شبدر و قارچ از زمین میروید واقعاً تمیز بکلی از میان برخاسته و فهمیدن مندرجات این مطبوعات حقیقة مشکل شده است. و برای خارجی هائی که اصلاً قوه ی تشخیص فارسی مفهوم و نامفهوم و فارسی صحیح و مغلوط را ندارند ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ترجمه های باور نکردنی

قسمت اول ( آیا غوره نشده مویز می شیم ؟)

قسمت دوم :

تصویر

همه ی اینها برای چه؟ برای اینکه دموکرات شده ایم، یعنی اینکه دموکراس و آزادی را در این مورد هم به غلط تعبیر کرده ایم. در عهد دموکراسی و آزادی قلم راست است که همه کس حق نوشتن دارد، ولی در ممالک دموکرات و در این امر هم که نوشتن باشد قاعده و حساب در کار است و هر کس که برای عموم چیزی می نویسد و منتشر می کند برحسب میزان و ملاک صحیح عمل میکند.

البته :

«هنوز گویندگان هستند اندر عراق

که قوت ناطقه مدد از یشان برد»

کسانی هم هستند که صحیح و سلیس و با معنی می نویسد، اما اولا عده ی اینگونه اشخاص بقدری کم ست که چون قطرهای باران در دامن بیابان کمند، و مثل دانه های ارزن در ریگزار ناپدیدند، و ثانیاً فقط معدود قلیلی از این زمره ی نادر هستند که به کار نویسندگی به جهت مجلات اعتنا دارند. و مخصوصاً درین ایام که متصل جریده و مجله است که مثل شبدر و قارچ از زمین میروید واقعاً تمیز به کلی از میان برخاسته و فهمیدن مندرجات این مطبوعات حقیقتا مشکل شده است. و برای خارجی هائی که اصلاً قوه ی تشخیص فارسی مفهوم و نامفهوم و فارسی صحیح و مغلوط را ندارند همه ی این نویسندگان لابعد و لا یحصی در یک حکم اند، و درست حکایت آن دو زن حاجی شده است که یکی شان قبای حریر برای شوهر دوخته بود و دیگر قبای کرباس اما مردم که آنها را دیدند گفتند «قبا سفید قبا سفیده»!

کسانی هم هستند که صحیح و سلیس و با معنی می نویسد، اماعده ی اینگونه اشخاص بقدری کم ست که چون قطرهای باران در دامن بیابان کمند، و مثل دانه های ارزن در ریگزار ناپدیدند...

بدبختی بزرگتر در این ست که هر کس به فارسی صحیح چیز بنوسید می گویند که به سبک خاقان مغفور می نویسد، و هر کس بگوید باید درست چیز نوشت به او جواب می دهند که امروز دیگر نمی شود به زبان عهد خاقان مغفور چیز نوشت. زبان عهد خاقان مغفور که سهل است، حتی زبان عصر ملکشاه سلجوقی هم امروز بر هر فارسی زبانی مفهوم تر از غالب عباراتی ست که در بعضی از جراید ما دیده می شود. اگر باور نمی کنید در این چند نمونه ای که از جراید و مجلات تازه استخراج شده است دقت بفرمائید».

تصویر

ابتدا بعضی از ترجمه هائی که از زبانهای خارجی شده است:

«نبرد ناوانگلیسی در روی کاغذ غرق شده است» - یعنی چه؟

«مدت جنگ را بطول انجامند» -ماشاءالله

«نه تنها باعث تعویق عملیات در جبهه ی جنگ است بلکه تا حدی خطوط ارتباطیه ی پشت جبهه ی جنگ را نیز بتعویق انداخته» - خطوط ارتباطیه را به تعویق انداخته؛ ان شاءالله!

«در شمال باختری جناح آلمان که از کراکوی حمایت می کند» - آخر کدام فارسی زبان یا سریانی زبانی این را میفهمد!

«نهضت جدید از هدف اخلاقی صمیمی و نیروی متعصبانه ای برخوردار است» آن ذره بین مرا بیار ببینم چه میخواهد بگوید؛

یک عبارت دیگر هم برای شما نقل میکنم؛ ولی قبلا باید عرض کنم که یک کلمه ی غلط در این عبارت نیست و با اصل انگلیسی هم لفظاً مطابقست، منتهی اینکه مترجم چون معنای اصل را درست نفهمیده و چون استعداد ادا و بیان معنی را نداشته، ترجمه ی لفظ به لفظی کرده است که اگر سه چهار بار بخوانید و با سبک بیان انگلیسی هم آشنا باشید می توانید بفهمید که نویسنده ی اصلی چه می خواسته است بگوید، ولی کسی که این دو شرط در او جمع نباشد با هیچ رمل و اصطرلابی هم به مقصود پی نمی برد. عبارت این است:

«نهضت جدید از هدف اخلاقی صمیمی و نیروی متعصبانه ای برخوردار است» آن ذره بین مرا بیار ببینم چه میخواهد بگوید؛

«در این قسمت تدبیری تازه و متسحسن بکار برده شده که عبارت از دو آهنگ دسته جمعی بیم و امید است و درجاتی که هرچیزی غیر مرئی بوده و دیده ی جان اسنان فقط از راه گوش قادر به تشخیص اوضاع میشود چنین تدبیری بسیار بموقع و دلپسند می باشد. معهذا با وجود اعتذار جدی که مک نیس به عمل می آورد خواهی نخواهی چنین نتیجه گرفته می شود که نه تنها محدودیت شرایط رادیوئی بلکه کامل نبودن تشخیص استفاده های ممکنه از رادیو نیز در کیفیت متن دخیل بوده و آن را تا حدی غیرمهم نشان میدهد. روزی که قریحه سرشار شاعری مانند مک نیس چنان به کار افتد که از این وسیله ی تازه به حد کمال استفاده کرده و حتی از حدود آن نیز آنسوتر بگذرد قهرا پس از انجام نمای در رادیو اثری محکم تر از کتاب فعلی در عالم ادب به جای میماند».

تصویر

آقای مترجم این عبارات را برای روزنامه خوانها نوشته ولی انصافا آیا شما از این عبارت چیزی فهمیدید؟ درست حکایت آن گفته ی معروف ست که مفرد اتش درست است اما مرده شو ترکیبش را ببرد! خدا پدر ظهیر فاریابی را بیامرزد که حتی وقتی هم میخواست عمداً شعر بی معنی بگوید باز باین مهملی از آب در نیامده است: «روزی که موش پرد در ناودان کعبه، عنبرفشان زر او تریاک وار گردد». آدم اگر برای خود یا عمه و خاله اش چیزی می نویسد اجباری ندارد که مطابق قرار داد و تبانی عموم اهل زبان عمل کند، ولی اگر مهمترین وقایع عالم را یک نفر به انگلیسی ترجمه کند و این اندازه نامفهوم باشد در انگلستان هیچ روزنامه ای آن را چاپ نمی کند – به جهت اینکه ناشر روزنامه میخواهد که مندرجات جریده بر خوانندگان مفهوم باشد.

ادامه دارد ...


مجتبی مینوی

تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی