كمدی الهی
«كمدی الهی» La Divina Commedia، كه بزرگترین اثر دانته ، و بزرگترین شاهكار ادبیات ایتالیا، و بزرگترین محصول ادبی و فكری قرون وسطای مغرب زمین، و یكی از بزرگترین آثار ادبی تاریخ جهان به شمار آمده است، محصول دوران بیست ساله غربت و دربدری دانته است.
خود دانته این كتاب را فقط كمدی Commedia نامیده بود، و لقب «الهی» (divina) یا آسمانی، در حدود سه قرن بعد یعنی در قرن شانزدهم بدان داده شد. این لقب «الهی» مفهوم ارتباط این اثر را با دنیای ماوراء الطبیعه و آسمانی دارد، و هم حاكی از زیبائی و لطف «خدائی» این اثر است .
اطلاق عنوان «كمدی» بدین كتاب از طرف دانته، مربوط بدان مفهومی كه امروزه كلمه «كمدی» برای ما دارد نیست. خود او توضیح میدهد كه «تراژدی» یعنی اثری منظوم با سبك شعر خواص،«كمدی» یعنی اثری با سبك متوسط و «ترانه» یعنی اثری با سبك عامیانه، و او خود در مقابل «انئیس» Aeneis «ویرژیل» ، كه خود ویرژیل آنرا «تراژدی بلند پایه» خوانده است، این مجموعه را «كمدی» نام داده است، زیرا «كمدی» ماجرائی است كه بر خلاف تراژدی از بد شروع شود و بحسن عاقبت پایان یابد.
اما این «كمدی» چیست، و جنبههای مختلفی كه شهرت فوق العاده آنرا باعث شده، كدام است؟
«كمدی الهی» در درجه اول یك اثر شاعرانه استادانه بسیار عالی است. دانته با این مجموعه نه تنها بزرگترین اثر ادبی كشور خود را آفریده بلكه «زبان» مملكت ایتالیا را پیریزی كرده است . پیش از دانته مردم هر ایالت ایتالیا به لهجهای خاص حرف میزدند كه میان آن و زبان نواحی دیگر اختلاف بسیار بود؛ زبان علمی، زبان لاتین بود ولی این زبان فقط مورد استفاده خواص بود و بدرد مردم عادی نمیخورد، و چون مسلم بود كه باید خواه ناخواه یك زبان «ایتالیایی» برای خواندن و نوشتن بوجود آید ، ایتالیائیها بیآنكه خود متوجه باشند در انتظار زبان و زبانسازی بودند كه میبایست مشكل آنرا حل كند. احتمال هم میرفت كه زبان «پروونسال» جنوب فرانسه زبان رسمی ایتالیا شود، ولی وقتیكه دانته اثری بعظمت «كمدی الهی» بزبان ایالت «تكانا» ساخت برای هیچكس تردیدی نماند كه از آن پس این زبان ، زبان رسمی ایتالیا خواهد شد و چنین نیز شد.
خود دانته حكایت میكند كه روزی در خیابان زنی را دید كه او را به زن دیگری كه همراهش بود نشان داد و گفت: «این همان كسی است كه به جهنم رفته و برگشته است» - و آن دیگری با تعجب بدو نگریست و جواب داد :«ببین : هنوز هم در سر و رویش اثر دودههای جهنم پیداست»؛ و دانته مینویسد «وقتی كه این حرف را شنیدم، دانستم كه بدانچه میخواستهام رسیدهام ، یعنی توانستهام با بكار بردن زبان مردم بجای زبان لاتین، آنچه را كه برای عامه قابل درك نبود در دسترس همه قرار دهم»
از بعد از انتشار «كمدی الهی» این اثر مقیاس و محك سخن پردازی زبان ایتالیائی است، همچنانكه زبان سعدی و حافظ ما «حد سخنرانی» فارسی بشمار میرود؛ زیرا هنوز هم كسی نتوانسته است در ایتالیا پا از حد دانته فراتر گذارد، همچنانكه كسی نتوانسته است بهتر از سعدی ما سخن بگوید . شباهت زیادی نیز از این حیث میان سعدی و دانته است كه گفته هر دو جنبه «سهل و ممتنع» دارد و این اختصاص كه كار ترجمه از اینان را بسیار دشوار میكند اصل سخن آن دو را بصورت شاهكارهائی بینظیر در میآورد.
شعر دانته شعری است بسیار موجز و منسجم، بطوری كه هیچ كلمه از آنرا نه میتوان پس و پیش و نه حذف كرد، و این فشردگی عجیب باعث شده كه غالباً مفهوم اشعار «كمدی الهی» بدون شرح و توضیح قابل درك نباشد.
در سراسر این كتاب غالباً شاعر مطلبی مشروح را در یك یا دو جمله خلاصه كرده و این ایجاز در عین آنكه قدرت و تسلط عجیب او را در زبان و نظم میرساند، اثر وی را بصورت یكی از پیچیدهترین آثار ادبی جهان در آورده است.
بسیاری از اشعار «كمدی الهی » امروز در ایتالیا و اروپا ضرب المثل شدهاند، و درست به همان صورت كه ما به هر مناسبت از حافظ و سعدی نقل قول میكنیم در ایتالیا از كمدی الهی شاهد میآورند. بعضی از این اشعار از ایتالیا فراتر رفته و صورت بینالمللی پیدا كردهاند و از آن جمله میتوان شعر بسیار معروفی را كه بر سر در «دوزخ» نوشته شده است نقل كرد كه :«ای آنكه داخل میشود، دست از هر امیدی بشوی»
در درجه دوم كمدی الهی یك داستان استادانه بسیار عالی است كه از قدرت داستان پروری دانته حكایت میكند. طرز گفتار و شیوه نقل حوادث و وقایع و دقتی كه در وصف جزئیات و ریزه كاریهای «سفر» به دوزخ و برزخ و بهشت بكار رفته، بدین داستان طولانی صورتی خاص میدهد و آنرا بشكل سفرنامه واقعی یك مسافر در میآورد، بطوریكه از همان اول خواننده فراموش میكند كه آنچه میخواند زاده خیالپردازی یك شاعر است؛ و بالعكس چنین میپندارد كه واقعاً یك نفر مسافر، همچنانكه از شهری به شهری و از كشوری به كشوری سفر میكند، دراینجا به سفر دنیای دیگر رفته و این حوادث را عیناً بچشم دیده و جزئیات آنرا یادداشت كرده است تا برای دیگران نقل كند. حتی از روی مندرجات این مجموعه، به آسانی میتوان «نقشه جغرافیائی» دوزخ و طبقات مختلف آن و طول و عرض قسمتها و همواری و ناهمواری جادهها و وضع رودها و برج و باروها و صخرهها و غیره را تعیین كرد؛ این قدرت عجیب دانته را در جلب توجه خواننده «و جذب او» از راه بكار بردن كلمات و تشبیهات و استعارات و جملات خاصی كه تاثیر آنها بدقت و با تسلط كامل در روانشناسی حساب شده است بالاتفاق یكی از نوادر عالم ادب شمردهاند. یك نویسنده و دانتهشناس معروف معاصر آمریكائی «مك – الیستر» درینباره مینویسد:«تركیب صداها، و آثار ترس، ترحم، وحشت، نفرت، اشتیاق، نگاه، گفتار، در سراسر این اثر بخصوص در «دوزخ» طوری است كه هر كس بیاختیار خودش را در وسط آن صحنهای احساس میكند كه دانته برای او تجسم میدهد، چنانكه میتوان وی را استاد واقعی «هنر سه بعدی دنیای امروزی دانست»
در درجه سوم، و مهمتر از این هر دو ، «كمدی الهی» یك اثر عالی فكری و فلسفی است. این مجموعه درحقیقت عصاره ایست از علوم و اطلاعات و نظریات و عقاید فلسفی چند هزار ساله بشری كه در آن با تركیب خاصی درآمیختهاند. در این كتاب چنانكه گفتهاند «مجموعه كمالات و ممیزات انسانی بعلاوه طبیعت و گذشته و حال محصول خاصی پدید آورده كه برای همه مردم جهان و همه ادوار و قرون قابل درك و استفاده باشد»
بدیهی است در این تركیب باید دو نكته را از هم كاملاً مجزا كرد، یعنی مفهوم كلی آنرا از صورت خاص مسیحی و كاتولیكی آن جدا نهاد. از نظر اخیر «كمدی الهی» یك اثر مسیحی است، و حتی در آن، تعصبها و غرض ورزیهائی دیده میشود كه خواننده امروزی را مخصوصاً اگر غیر مسیحی باشد ناراحت میكند. ولی از این صورت ظاهری گذشته این مجموعه صورتی بسیار عمیقتر دارد كه جنبه فلسفی و تمثیلی آن است و این آن صورتی است كه به عكس جنبه اول برای «تمام ادوار و تمام سرزمینها» یعنی برای «بشر» ساخته شده است خود دانته در یكجای «كمدی» میگوید: شما كه دیده بصیرت دارید از ورای الفاظ به راز پنهان این اشعار مرموز پیبرید»
از این نظر سرتاسر كمدی الهی پر است از تمثیلها و اشارات و استعاراتی كه با آنكه ششصد سال است محققین و متتبعین درباره آنها تحقیق و امعان نظر كردهاند باز برای بسیاری از آنها كاملا روشن نشده است. تقریباً هر یك از حوادث وگفتگوها و اشارت این اثر به نكتهای پنهانی اشاره میكند كه شاعر همه جا از توضیح صریح آن خودداری كرده ولی خوب پیداست كه مفهوم ظاهری آنها منظور اصلی او نیست. حتی اشاره اینكه «به راست چرخید» یا «به چپ چرخید» همه جا مفهوم تمثیلی خاصی دارد؛ و فقط وقتی كه از این نظر بدین مجموعه نگریسته شود روشن میشود كه راز عظمت و اشتهار عجیب «كمدی الهی» چیست و چرا متفكرین و ادبای اروپا مقام این اثر را تا بدین درجه بالا شمردهاند.
یك اختصاص دیگر «كمدی الهی» اینست كه در سراسر آن افسانههای اساطیری یونان و روم قدیم با معتقدات مسیحی در آمیخته و همه جا حوادث قدیم و جدید دركنار هم قرار گرفته است. این تركیب كه شاید در نظر یك مسیحی متعصب كفر آمیز تلقی شود حاكی از آن علو روح و بزرگ بینی است كه چنین تركیبی را پدید آورده تا این مجموعه را تبدیل به یك اثر جهانی كرده باشد كه مربوط به تمام «بشر» باشد نه خاص این فكر و آئین و كشور خاص، و این كاری است كه اروپائیان دانته را در آن اعظم شعرای عالم دانستهاند ولی برای من قبول این نكته دشوار است كه در این راه دانته از حافظ ما فراتر رفته باشد.
چنانكه گفته شد، جنبه معنوی و تمثیلی «كمدی الهی» عالیترین جنبهها و امتیازات آن است. درك این تمثیلها از نظر مفهوم یكایك آنها كاری بس دشوار است، ولی درك مفهوم تمثیلی اساس كتاب بعكس خیلی آسان است: سراسر این مجموعه طولانی، شرح سفری است كه از راهی دراز و پر از موانع و مشكلات از وادی گناهنكاری به سر منزل رستگاری و صفای معنوی صورت میگیرد و بحقیقت «جهاد با نفس» نام دارد. راهی است صعب و جادهای ناهموار كه در آن قدم بقدم فریب و اغوا در كمین نشسته است تا مسافر را از ادامه آن سفر منصرف كند. و در چنین راهیكه «منزل بس خطرناكست و مقصد ناپدید» مسافر تنها و بیراهنما نمیتواند رفت، زیرا بقول حافظ ما:
بكوی عشق منه بی دلیل راه قدم كه گم شد آنكه درین ره برهبری نرسید
بدین جهت است كه مسافر خطاكار این سفر را نخست به راهنمائی عقل (ویرژیل) و بعد به رهنمائی عشق (بئاتریس) انجام میدهد. نخستین شرط این سفر اقرار به گناهكاری و توجه به زشتی خطاست، زیرا هیچكس نمی تواند از گناهی دوری گزیند مگر آنكه واقعاً متوجه گناهكاری خود بشود. این مرحله ایست كه «دوزخ» كمدی الهی را تشكیل داده است كه درآن مسافر از «وادی گناه» میگذرد و به مخالفت خطای خود پی میبرد.
مرحله دوم مرحله پشیمانی و توبه، و بعد فراموشی گناه است؛ و این آن قسمتی است كه «برزخ» را شامل میشود. مرحله سوم راه سربالائی سخت ولی خوش عاقبت رستگاری است كه در طی آن بخلاف آن دو مرحله دیگر فقط «عقل» راهنما نمیتواند بود، و راهنمای بزرگتری لازم است كه «عشق» نام دارد.
دانته این سفر دراز را در «نیمه راه زندگانی خود» انجام میدهد و در بازگشت از آن «دفتر خاطرات سفر» خویش را برای ساكنان روی زمین به ارمغان میآورد، زیرا هم بئاتریس ، هم پترس مقدس، و هم یكی از اجداد او در بهشت به وی دستور دادهاند كه بكوشد تا دیگران را بسوی حقیقت راهنمائی كند.
ولی دانته در چه وقت به فكر این سفر افتاد، و این «دفتر سفر» را از لحاظ تاریخی در چه زمانی تنظیم كرد؟ این نكته ای ست كه هنوز كاملا روشن نشده است. مسلم است كه تدوین «كمدی الهی» در سالهای آخر عمر شاعر انجام گرفته؛ برخی عقیده دارند كه اتمام این مجموعه بر روی هم هفت سال، یعنی از 1314 تا 1321 كه چند ماه به آخر عمر دانته مانده بوده بطول انجامیده است. برخی نیز از روی قرائن مختلف معتقدند كه نخستین اشعار «كمدی» پیش از مرگ بئاتریس سروده شده، یعنی اتمام این مجموعه بر روی هم سی سال و شاید بیشتر وقت لازم داشته است. چند نفر نیز بر این عقیدهاند كه تمام كمدی در مدت كوتاهی در اواخر عمر شاعر یكسره و بیوقفه سروده شده است.
این مجموعه بطور كلی شامل صد سرود است، و بدین معنی كه هر یك از قسمتهای سه گانه آن: دوزخ، برزخ، بهشت به سی و سه سرود تقسیم میشود، باضافه سرود اول دوزخ كه در حقیقت مقدمهای برای تمام «كمدی الهی» بشمار میرود. هر سرود به بندهای «سه مصرعی» تقسیم شده و به تفاوت از صد و ده تا صد و شصت مصرع را شامل میشود.
دوزخ و برزخ و بهشت هر كدام شامل ده طبقهاند
كه عبارتند از: طبقات نه گانه جهنم (باضافه طبقه مقدماتی آن)؛ طبقات هفت گانه برزخ (باضافه جزیره برزخ، و طبقه مقدماتی آن، و بهشت زمینی)؛ و طبقات نه گانه بهشت (باضافه عرش اعلی). بنابراین دانته بطور كلی 30 طبقه را از اول تا بآخر سفر خود طی میكند. اصولا در سراسر این كتاب، دو رقم 3 و 10 كه اولی مظهر «تثلیت» مسیحی و دومی مظهر «واحد» مقیاس یعنی وحدت است اهمیت خاص دارد. كتاب به سه جلد تقسیم شده، هر جلد 33 سروده دارد، هر سرود بصورت بندهای سه بیتی تدوین شده، و از آنجا كه «بئاتریس یعنی مظهر عشق پا به میدان میگذارد تا بآخر كتاب 33 سرود فاصله است و سفر آن جهانی دانته در عرض ده روز صورت میگیرد»قسمت اول این سفر در زیر زمین، یعنی در ظلمات طی میشود. این آن قسمتی از سفر است كه به «دوزخ» مربوط است، زیرا دوزخ دانته از زیر قشر زمین شروع میشود و به نقطه مركزی كره خاك پایان میپذیرد كه در آنجا «شیطان»، فرمانروای دیار رنج، مكان دارد و قلمرو عظیم خود را اداره میكند. این حفره عظیم كه دوزخ نام دارد، خانه ظلمت سرما و كینه و جهل و ترس و ضعف و زشتی یعنی همه آن آثار شر است كه از جانب اهرمن میآید و به اهرمن بازمیگردد. ولی آنچه با ماهیت دوزخ سرشته شده و در واقع تار و پود آن را ساخته است بیامیدی یعنی محرومیت ابدی از امید است. تمام گناهان و گناهكاران روی بدین دوزخ دارند. هر قدر گناهی سنگینتر باشد صاحب آن پائینتر میافتد، تا نوبت «یهودا» میرسد كه از فرط سنگینی گناه در كام شیطان جای دارد. در این جهنم، گناهكاران بحسب انواع مختلف گناهان خود بدست انواع مختلف كیفرها و عقابها سپرده شدهاند كه سختترین آنها ظلمات مطلق و سرمای ابدی طبقه نهم ، یعنی آنجاست كه شیطان در وسط آن مكان دارد .این ظلمات و سرما مظهر انكار كامل عواطف انسانی و محبت و عشق از طرف گناهكارانی است كه بدین ورطه افتادهاند تا طبق قانون «تاوان» كه قانون كلی و اصلی جهنم دانته است مجازات بینند.
بدین ترتیب از لحاظ طبقهبندی كلی دوزخ دانته با ذوق ما بیشباهت نیست، با این تفاوت مختصر كه دوزخ مسلمانان بجای نه طبقه هفت طبقه دارد. ولی از نظر عذاب و كیفر بین او دو تفاوت بارزی وجود دارد، بدین معنی كه درجهنم ما وسیله عذاب فقط آتش است، در صورتیكه در جهنم دانته آتش یكی از وسائل مختلف عذاب بیش نیست و تازه در ردیف سختترین عذابهای دوزخ نیز بشمار نمیرود.
در سراسر دوزخ هر كیفری مناسب با نوع جرم است و این ارتباط گناه با مجازات و اشارت تمثیلی خاصی كه در این موارد آورده شده از شاهكارهای دانته در تدوین این كتاب بشمار میرود. چون در ترجمه حاضر در مقدمه هر سرود وجه این ارتباط بطور ساده توضیح داده شده، در اینجا توضیح بیشتری در این باره ضرورت ندارد.
طبقهبندی گناهان در دوزخ طبق نظریه فلسفی رسطو صورت گرفته است كه گناهان را به «گناههای افراط كاری» و «گناهان بدخواهی» تقسیم میكند. گناههای طبقه اول آنهائی هستند كه اگر جانب اعتدال نگاه داشته شود فی نفسه جرم نیستند، ولی همین كه از این حد تجاوز كنند و بصورت اساس زندگی درآیند جرم میشوند. از این قبیل است: غریزه جنسی، شكم پرستی، خست، اسراف، خشم و غضب. گناههای طبقه دوم آنهائی هستند كه با سوء نیت و بقصد اضرار صورت میگیرند و بدو دسته گناهان ناشی از زورگوئی و تعدی و گناهان ناشی از مكر و حیله تقسیم شدهاند.
در این طبقه از گناهان بدترین انواع گناه، گناه حیله و غدر است كه از گناه زورگوئی و تجاوز كاری نیز نابخشیدنیتر است، زیرا دانته كه حتی گناه زنا را (در طبقه پنجم دوزخ) بدلیل آنكه بخاطر عشق صورت گرفته است مستحق اغماض و تخفیف شمرده، و گناه زورگوئی و تعدی را در طبقات وسط جای داده، گناه مكر و حیله را در آخرین طبقات دوزخ مكان داده است كه باید ساكنین آنها سختترین عذابهای جهنم را تحمل كنند.
بطور كلی پنج طبقه اول دوزخ كه «دوزخ علیا» نامیده میشود و در آن گناهكارانی جای دارند كه بار كمتری از خطا بر دوش گرفتهاند خاص دوزخیانی است كه به جرم گناهان افراط كاری و آزمندی به دوزخ رفتهاند، و اینان عبارتند از : بیتكلیفان(طبقه اول) ، شهوترانان(طبقه دوم)، شكم پرستان(طبقه سوم)، خسیسان و اسرافكاران(طبقه چهارم)، تندخویان(طبقه پنجم)
از طبقه ششم ، «دوزخ سفلی» آغاز میشود كه شامل نوع دوم گناهان است كه قبلا شرح آن داده شد. این گناهان بسیار سنگینتر از آن گناهان دسته اولاند، زیرا كه به جای افراط كاری و بر اساس تجاوز و تعدی قرار دارند و با علم و بر بدی و بر اساس سو نیت صورت میگیرند. این نوع گناهكاران را در اصطلاح لاتین Ex Eleetione مینامند و اینان در مقابل گناهكاران دسته اول قرار دارند كه گناهكاران Ex Passione هستند.
این دسته گناهكاران «دوزخ سفلی» كه در درون حصارهای شهر «دیته» یعنی در مقر اصلی ابلیس جای دارند، خود بدو دسته تقسیم میشوند كه عبارتند از: اهل خشونت و ارباب حیله. طبقات ششم و هفتم دوزخ خاص «متعدیان و متجاوزین» است كه به نحوی از انحاء به حقوق خود یا دیگران یا خداوند تعدی كرده اما مكر و حیله ای بكار نبردهاند. اینان عبارتند از زندیقان (طبقه ششم)؛ راهزنان، شاهان ستمگر، خودكشی كنندگان،كفر گویان، اهل لواط، رباخواران (طبقه هفتم).
طبقات هشتم و نهم ، یعنی سخت ترین طبقات دوزخ خاص اهل غدر و ریا است
. در طبقه هشتم كه پیچیدهترین طبقات دوزخ است و شرح آن قریب یك ثلث از تمام «دوزخ» را شامل میشود دستهای از حیلهگران جای دارند كه گناهشان نسبت بدان دسته بعدی سادهتر است، و اینان عبارتند از: قوادان، ناموس دزدان، چاپلوسان، مال وقف خواران، غیبگویان، جادوگران، رشوه خواران، سوداگران نادرست، ریاكاران، دزدان، رایزنان مزور، نفاق افكنان، جعالان.طبقه نهم؛ یعنی طبقه ظلمات و سرمای مطلق، خاص بدترین دسته از تمام دوزخیان یعنی خیانتكاران است. اینان كسانی هستند كه عواطف بشری را نادیده گرفته و پیوند محبت و اعتماد را كه باید «وصل كننده» ابناء بشر باشد بریده و «فصل» كردهاند، بدین جهت جرم خیانت در دوزخ دانته سنگینترین تمام جرمها است. این طبقه عبارتند از : خائنین باصل فرزندی و خویشاوندی، خائنین بوطن و هموطنان، خائنین باصول میهمان داری، خائنین بولیمنعتها، در مركز این طبقه نهمین است كه شیطان اعظم، بزرگترین مظهر خیانت بولینعمت (خدا) جای دارد و گناهكار شماره 2 دوزخ یعنی یهودار كه بولینعمت خود (عیسی) خیانت كرد در كام اوست.
بعد از عبور از این قسمت،
دانته و ویرژیل در طول بدن شیطان یعنی در طول پایه استوار گناه پائین میروند تا دوزخ را ترك گویند و به سوی منزل دوم سفر خود براه افتند كه برزخ، یعنی مرحله حد فاصل گناه و طهارت است، و آنگاه درآنجا خود را با آب پشیمانی و توبه بشویند و با نیروی امید دل قوی كنند و سبك پا، راه منزل سوم یعنی فردوس (مظهر صفا و رستگاری) را در پیش گیرند.باشگاه حیات اندیشه / طرح اندیشه
تنظیم : بخش ادبیات تبیان