سه خوی سبب بیچارگی مرد است...
اندرزهای دینی ( قسمت هجدهم )
1. سه خوی سبب بیچارگی مرد است: تكبر، حرص و حسد.
2. توانگری بزرگتر و غنایِ اكبر، ناامیدی از آن چیزی است كه در دست مردم است .
3. در عالم دو چیز از همه بهتر و زیباتر است: آسمانی پرستاره و وجدانی آسوده از گناه.
4. چون دیدی زاهدی از مردم می گریزد، او را بجوی، و چون دیدی جویای مردم است از او بگریز.
5. بزرگترین مراتب حماقت ، زیاده روی در تحسین و توبیخ است .
6. چون ناكسان زمامدار شوند، بزرگان و دانشمندان هلاك گردند.
7. بدترین مردم كسی است كه مردم را دشمن دارد و مردم نیز او را دشمن دارند.
8. كسی كه هر چه برای او می خواهی ، برای تو نمی خواهد، در مصاحبتش خیری نیست.
9. چهار چیز از چهار كس محال است: صدق از منافق، دیانت از حریص، مروت از بخیل و نصیحت از حسود .
10. ترسو و بزدل هر روز چند بار می میرد و زنده می شود.
11. هرگز كار نیك را به منظور خود نمایی انجام مده و نیز به خاطر شرم آن را ترك مكن.
12. چهار چیز است كه اندكش بسیار است: فقر ، درد ، دشمنی ، آتش .
13. راز دوستی را در زمان دشمنی ابراز نمودن، دور از شهامت اخلاق و جوانمردی است .
14. راستگو با راستگویی همان را به دست می آورد كه دروغگو با حیله گری .
15. راهنمای خیر مثل فاعل خیر است .
16.خوبی سخن در كم گفتن است.
17. عاقل تر از همه ی مردم كسی است كه با مردم بیشتر مدارا كند.
18. هركه دری را دائماً بكوبد گشاده شود .
19.خودپسندی آفتِ جمال است و دروغ آفتِ حُسن و فراموشی آفتِ دانش .
20. چیزی كه وجود دارد، از بین نمی رود، ممكن است تغییر شكل دهد.