تبیان، دستیار زندگی
شرایط رهبرى(2)
شرایط رهبرى(2)
شرایط رهبرى(2)
اگر اختیارات حكومت در چارچوب احكام فرعیه الهیه است، باید عرض حكومت الهیه و ولایت مطلقه مفوّضه به نبى اسلام ـ صلى الله علیه و آله ـ یك پدیده بى معنى و محتوا باشد.
شرایط رهبرى(1)
شرایط رهبرى(1)
شرایط رهبرى(1)
حكومت اسلام حكومت قانون است، براى زمامدار علم به قوانین لازم مى‏باشد، چنانكه در روایات آمده است. نه فقط براى زمامدار بلكه براى همه افراد، هر شغل یا وظیفه و مقامى داشته باشند چنین علمى ضرورت دارد.
ولایت فقیه در قانون اساسی (2)
ولایت فقیه در قانون اساسی (2)
ولایت فقیه در قانون اساسی (2)
در قرن حاضر تنها حکومتی که دارای ماهیت اسلامی است و بر مبنای قوانین نجات بخش اسلام ناب محمدی ص پایه گذاری شده است نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. در راس این نظام ولایت فقیه قرار دارد که حافظ و پاسدار حریم ارزشهای اسلامی و تعالیم حیات بخش اسلام ناب محمد
ولایت فقیه و ادله آن
ولایت فقیه و ادله آن
ولایت فقیه و ادله آن
ولايت فقيه از عناوين فقهي است بعد از انقلاب اسلامي و طرح و بيان آن توسط امام خميني رحمه الله رنگ و بوي بيشتري گرفت. از همان زمان و با توجه به دشمني‌هايي که نسبت به انقلاب اسلامي انجام مي شد طبعا دشمني با اين واژه نيز سر گرفت.
وظايف ولي فقيه چيست؟(2)
وظايف ولي فقيه چيست؟(2)
وظايف ولي فقيه چيست؟(2)
وظيفه فقيه در ساحت قدس مسائل علمى و احكام اسلامى ، اجتهاد مستمر با استمداد از منابع معتبر و اعتماد بر مبانى استوار و پذيرفته شده در اسلام و پرهيز از التقاط آنها با مبانى حقوق مكتب هاى غير الهى و دورى از آميختن براهين و احكام عقلى با نتايج قياس و استحسان و
دلايل ولايتي بودن حاکميت فقيه 2
دلايل ولايتي بودن حاکميت فقيه 2
دلايل ولايتي بودن حاکميت فقيه 2
تصرف در امور مربوط به امامت و ولايت كه نام برده شد، فقط در حيطه اختيارات خود امام يا نائب و ولى منصوب اوست نه در اختيار افراد جامعه تا مردم براى آن ، وكيل تعيين كنند و به همين جهت ، نمى توان حاكم اسلامى را كه عهده دار چنين امورى است ، وكيل مردم دانست ، بل
حکومت ولايتي حکومت وکالتي
حکومت ولايتي حکومت وکالتي
حکومت ولايتي حکومت وکالتي
حکومت ولايتي حکومت وکالتي در حكومتى كه بر اساس ولايت است ، فقيه جامع الشرايط نائب امام عصر عليه السلام و عهده دار همه شوون اجتماعى آن حضرت مى باشد. حكومت ولايتى ، حكومت وكالتى اگر سرپرست جامعه ، سمت خود را از مردم دريافت كند تا كارهاى آنان را