حکومت سلجوقیان و رکود فعالیت‏های علمی پس از قرن پنجم هجری، آثار ضعف و سستی در فعالیت‏های علمی مسلمانان ظاهر شد.

شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۰
امام محمد غزالی و خواجه نصیرالدین توسی
امام محمد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی دانشمندان بزرگ قرن‏های ششم و هفتم حکومت سلجوقیان و رکود فعالیت‏های علمی پس از قرن پنجم هجری، آثار ضعف و سستی در فعالیت‏های علمی مسلمانان ظاهر شد. گرچه از این به بعد هم چهره‏های سرشناس علمی و فلسفی در جهان اسلام دیده شدند، لیکن مشخص بود که آنها دست پروردگان مکتب‏های گذشته هستند و دیگر جامعه کمتر می‏تواند از آن عالمان بزرگ پرورش دهد. یکی از عوامل رکود فعالیت‏های علمی در جهان اسلام حکومت سلجوقیان (590- 429هـ. ق) بود. سلجوقیان هنگامی که سلسله‏ای آل بویه (427- 320هـ. ق) را شکست دادند و برانداختند، آزادی اندیشه و بیان آزاد عقیده را از میان برداشتند و دوره‏ی انحطاط علمی آغاز شد. توجه داریم که علم در زمان و مکان رشد می‏یابد که آزادی اندیشه و بیان در آن وجود داشته باشد و صاحبان اندیشه ، از مسائل و مشکلات عادی و روزانه، به ویژه معیشت خود در امان باشند. ابوجعفر محمد بن حسن، معروف به خواجه نصیرالدین طوسی، منجم، ریاضی‏دان، حکیم و سیاستمدار بزرگ ایرانی در توس به دنیا آمد. دیگر از عوامل موثر در رکود فعالیت‏های علمی، شخصیت نافذ و قدرتمند خواجه نظام‏الملک ، وزیر آلب ارسلان، سلطان سلجوقی بود. خواجه نظام الملک در دستگاه سلطان محمود غزنوی رشد یافت و پیرو و معتقد به اندیشه‏های او شد. پس از آن که ترکان سلجوقی حکومت را در دست گرفتند، نظام‏الملک به دربار آنان راه یافت و در آنجا، در زمان سلطان سنجر و پسرش ملکشاه سلجوقی، به مقام وزارت رسید. او توانست مدارس نظامیه را بر پا کند. در زمان خواجه نظام‏الملک، نظامیه‏هایی در بغداد، اصفهان، ری، نیشابور و بسیاری از دیگر شهرهای مهم آن زمان ساخته شدند و به کار افتادند. اما نظامیه‏ها فقط می‏توانستند فقه شافعی را تدرسی کنند و به این ترتیب، آزادی بحث و فعالیت‏ علمی از بین رفت و جامعه‏ی علمی اسلامی که پیش از آن در اوج شکوفایی بود، به رکود کشیده شد. امام محمد غزالی یکی از شاگردان مشهور نظامیه‏ی نیشابور، امام محمد غزالی طوسی (فوت در 505 هـ. ق) بود که پس از پایان تحصیلات خود، برای تدریس در نظامیه‏ی بغداد به کار دعوت شد. خواجه نصیرالدین طوسی (673- 598 هـ.ق) ابوجعفر محمد بن حسن، معروف به خواجه نصیرالدین طوسی، منجم، ریاضی‏دان، حکیم و سیاستمدار بزرگ ایرانی در توس به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی خود را نزد پدر و عمویش گذراند و در نیشابور ادامه داد و در علم نجوم صاحب‏نظر شد و شهرت یافت. حمله‏ی بزرگ مغولان ، هم‏زمان با دوره‏ی جوانی او روی داد و وی شاهد قتل وغارت مردم کشورش بود. پس به ناچار به یکی از قلعه‏ های ناصرالدین محتشم، فرمانروای اسماعیلی پناه برد و در آنجا فرصت یافت ک به تالیف بپردازد و کتاب‏هایی در منطق، فلسفه ، ریاضی و اخلاق نوشت که مشهورترین آنها «اخلاق ناصری» است. پس از آنکه هولاکوخان مغول، قلعه‏های اسماعیلی را تصرف کرد و به حکوت آنها پایان داد، خواجه نصیرالدین را نیز به خدمت گرفت و از او خواست که رصدخانه‏ی بزرگی در مراغه برپا کند. همکاری خواجه نصیر با هولاکوخان سبب جلوگیری از کشتار و خرابی او در ایران و عامل حمله به بغداد شد. ابوجعفر محمد بن حسن، معروف به خواجه نصیرالدین طوسی، منجم، ریاضی‏دان، حکیم و سیاستمدار بزرگ ایرانی در توس به دنیا آمد. خواجه نصیر پس از آنکه بغداد فتح شد، به ساختن رصد خانه و دعوت از ریاضی دانان و منجمین پرداخت. در نتیجه، رضدخانه‏ی مراغه به یکی از مراکز مهم علمی و پژوهشی تبدیل شد که در آن به تنظیم مجموعه جدول‏های نجومی معروف به « زیج ایلخانی » دست زدند. این زیج، از رنج‏های مشهور نجومی است. خواجه نصیرالدین طوسی در فقه، اصول، حکمت، کلام، منطق، ریاضی، نجوم و اخلاق تخصص داشت و در هر یک از این موضوع‏ها به تالیف و ترجمه پرداخته است. او به زبان‏های فارسی و عربی می‏نوشت و رساله‏ای هم به زبان ترکی به او نسبت داده می‏شود. کتاب « احوال و آثار خواجه » نوشته‏ی استاد محمد تقی مدرس رضوی، تعداد 183 تالیف او را معرفی کرده است. برخی از تالیفات او عبارت‏اند از: تحریر اصول اقلیدس ، تحریر مجسطی، جوامع الحساب، اساس الاقتباس، اخلاق ناصری و تنسوخ‏نامه‏ی ایلخانی، تنسوخ‏نامه‏ی ایلخانی کتابی است به زبان فارسی که خواجه بنا به دستور هولاکوخان درباره‏ی کانی‏ها نوشته‏ است. رکود علمی که جامعه‏ی اسلامی را پس از قرن ششم در برگرفت، حدود هفت قرن ادامه یافت؛ به‏طوری‏که در این مدت، کمتر ریاضی‏دان، منجم و طبیعی‏دانی پرورش یافت که هم‏سنگ بزرگان علم در قرن‏های چهارم و پنجم باشد و یا آنکه بتواند با دانشمندان جهان غرب برابری کند. هم‏زمان با رکود علمی در جهان اسلام، ترجمه‏ی کتاب‏ها و انتقال دانش و فن به سوی غرب آغاز شد و توانست پایه‏هایی برای پیشرفت علمی در اروپا شود. عاملی که تجدید حیات علمی و ادبی ( رنسانس ) را در اروپا به وجود آورد، ترجمه‏ی حدود 2000 جلد کتاب به زبان لاتینی و زبان‏های اروپایی بود. هم‏زمان با ترجمه‏ی این کتاب‏ها، بسیاری از پیشروان غرب در مدارس و محافل علمی مسلمانان نفوذ کردند. آنها اندیشه‏های علمی را گرفتند و با خود به غرب بردند و اساس کار و پیشرفت خود قرار دادند. اسفندیار معتمدی تنظیم:خرازی ******************* مطالب مرتبط اهلی شیرازی چهره?ی ماندگار در رشته?ی ادبیات استاد توصیف?های ادبی(2) استاد توصیف?های ادبی(1) میزان الحکمه و حکیم خازنی ستاره? درخشان علم در قرن پنجم

برچسب‌ها