تنبلی از نگاه قرآن
یكی از نابهنجاریهای اجتماعی كه خانواده و جامعه از آن رنج میبرد و بسیاری به آن حساسیت فوقالعاده نشان میدهند، مساله تنبلی نوجوانان و جوانان است. البته این مساله اختصاص به یك گروه سنی ندارد ولی در چشم مردمان، تنبلی این گروه سنی به جهت فعال بودن طبیعی و جوشش و سرزندگی و شادابی، بیشتر نمود پیدا میكند تنبلی به معنای تنپروری، بیكارگی، كاهلی و اهمال و سستی به كار رفته است. (فرهنگ فارسی ج 1 ص 1147) در قرآن واژگانی چون كسالی، بطا و قاعد در این معنا و مفهوم به كار رفته است.
قرآن نسبت به تنبلی افراد در مواردی چون جهاد و نماز و برخی از اعمال عبادی دیگر توجه داشته است. به نظر قرآن ریشه تنبلی در اموری چون جهاد و اعمال و تكالیف سخت و دشوار را میبایست در شك و تردیدی دید كه آنان نسبت به خدا و دین دارند.
فقدان ایمان كامل موجب میشود تا شخص نسبت به تكالیف سخت و دشوار واكنش مثبتی نشان ندهد و با برخورد سرد خود آن را به كناری نهد؛ زیرا كسانی كه به خدا و آخرت ایمان دارند میكوشند تا به آموزههای دستوری خدا و قرآن و پیامبران عمل كنند.
قرآن مساله تنبلی را به سمت و سوی ایمان میكشد و به این نكته اشاره میكند كه ریشه و خاستگاه تنبلی را میبایست در تحلیل نادرست بینشی و نگرشی فرد دانست.
شك و تردید در خدا و یا آخرت موجب میشود شخص، كاهلی و تسامح و تنبلی را پیشه خود كند و با جان و مال به دفاع از دین خدا و آموزههای آن اقدام نورزد. (توبه آیه 45 و 46)
قرآن عامل دیگر تنبلی در افراد را در ثروت و رفاه زیاد ایشان میداند.
برخورداری از ثروت و امكانات مادی موجب میشود كه شخص از كارهای سخت و دشوار بگریزد به ویژه آن كه كار ارتباط تنگاتنگی با جان و مال او داشته باشد و او رادر سختی جانكاهی قرار دهد. (توبه آیه 86)
از دیگر علل و عوامل تنبلی نسبت به آموزههای دینی، دنیاطلبی و دل خوش داشتن به زندگی دنیاست؛ از این رو شخص، حاضر نیست تا كارهای سختی را در پیش گیرد و از جان و مال خود مایه بگذارد. (توبه آیه 38 و 85(
در تحلیل قرآن كسانی كه به دین اسلام، ایمان كاملی ندارند و یا منافق هستند گرفتار تنبلی میشوند و این گونه است كه در نماز گزاردن (نساء آیه 142)، جهاد در راه خدا (آل عمران آیه 167 و 168) و امور دیگری كه سخت و دشوار است و تنبلی میكنند.
قرآن به مومنان و منافقان و دیگرانی كه در حوزه دین تنبلی و تكاهل میكنند هشدار میدهد كه این گونه رفتار موجب حسرت و ندامت دیر یا زود میشود كه راه گریزی از آن نخواهند داشت.
ندامت زود هنگام آن این خواهد بود كه دشمنان برایشان چیره شوند و یا از بهرههای مادی و معنوی آموزهها و عمل به آموزههای قرآنی بیبهره بمانند و در آخرت نیز دچار خشم و عذاب الهی گردند. (نساء آیه 72 و 73)
با نگاهی به آیات قرآنی میتوان دریافت كه ریشه تنبلی عدم درك درست از شرایط و وضعیت و موقعیت فرد است. این مساله اختصاص به حوزه دین ندارد و هر كسی كه درباره مساله و یا موضوعی دچار تنبلی میشود و اقدام به كار و عملی نمیكند و در گوشهای میخزد، در حقیقت شرایط و وضعیت خود را درك نكرده است. دانشآموزی كه فایده درسی را درك نكرده است نسبت به آن واكنش درستی نشان نمیدهد و حاضر نیست تا آن را بیاموزد و این گونه نسبت به آن و یا همه دروس تنبلی میكند. بنابراین ایجاد انگیزه و تغییر در نگرش دانشآموز میتواند وی را نسبت به موقعیت خود و موضوع آگاه سازد.
تغییر بینش راه علاج تنبلی
این گونه است كه قرآن مساله را به سمت و سوی ایمان میكشد و به این نكته اشاره میكند كه ریشه و خاستگاه تنبلی را میبایست در تحلیل نادرست بینشی و نگرشی فرد دانست.
از آن جمله نگرشی كه نسبت به دین و یا آخرت و خدا دارد و یا در مساله دانشاندوزی به دانش خاصی نگرشی منفی نشان میدهد از این رو قرآن برای ایجاد تلاش در فرد میكوشد تا نگرش و بینش وی را نسبت به مساله تغییر دهد. كسی كه بینش و نگرشی درست به مسالهای بیابد میكوشد تا به هر وسیلهای شده آن را به دست آورد. این گونه است كه كارهای سختی چون جهاد و نماز بر وی آسان میشود و روزه و حج در هر شرایط سخت و دشوار را به آسانی انجام میدهد.
بنابراین تغییر نگرش و بینش موجب میشود شخص از تنبلی رهایی یابد و به آدمی سخت كوش و پر تلاش تبدیل گردد.
به نظر قرآن ریشه تنبلی در اموری چون جهاد و اعمال و تكالیف سخت و دشوار را میبایست در شك و تردیدی دید كه آنان نسبت به خدا و دین دارند.
والدین و مربیان نوجوانان نیز میبایست به مساله تغییر نگرش آنان توجه داشته باشند و با ایجاد علاقه و انگیزه، آنها را به سوی تلاش سوق دهند. این گونه است كه به جای سركوفت و هشدار و تهدید میتوان با تغییر نگرش و با ابزار درونی و مهار باطنی، شخص را به موضوع علاقهمند كرد تا انگیزه درونی وی را وادار به تلاش نماید.
قرآن همچنین میكوشد تا با تغییر در نگرش كلی انسان نسبت به دنیا آن را ابزار و راهی برای تعالی نشان دهد. این تلاش از آن رو صورت میگیرد كه تغییر نگرش میبایست در دو حوزه كلی و جزیی انجام گیرد.
مساله دیگری كه قرآن به آن توجه میدهد مساله رفاهطلبی است. دنیازدگی و رفاه زیاد شخص را تنبل میكند. بسیاری از خانوادهها درباره كودكان دچار اشتباهی فاحش میشوند و آنان را در رفاه زیاد پرورش میدهند كه موجبات تنبلی را فراهم میآورد و نوجوانان را از تلاش باز میدارد. اینها نكاتی بود كه قرآن نسبت به علل و عوامل تنبلی و راه برون رفت و درمان آن بیان میكند. بنابراین به جای برخوردهای فیزیكی و كلامی تند بهتر است كه از روش تغییر نگرش و تغییر در امكانات (تنبیه قرآنی) بهره جوییم تا نابهجناری تنبلی درمان شود.
نوشته ی: جلال میرباقری
تنظیم برای تبیان: شکوری