تبیان، دستیار زندگی
وقتی سخن از «زیبانویسی» و آراستن نوشته و اندیشه به هنر می‎رود، بیشتر، «ادبی‎نویسی» یا «نویسندگی ادبی» در خاطر می‎آید؛ اما میان نثر ادبی و نثر علمی زیبا، و به عبارت دیگر، میان «ادبی نویسی» و «زیبانویسی» فرق است....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در آمدی بر زیبانویسی

نوشتن

هیچ دیده‎اید کالایی پربها را بی‎پیرایه و در صورتی نازیبا به بازار آورند؟ نوشتار، همان نمای کالا را می‎ماند که اگر زیبا و به هنر آراسته باشد، به چشم می‎آید و ذهن و دل خواننده را می‎رباید. این گوهر، هر چه ارزشمندتر، و آن خریدار هر چه ارجمندتر، آن صدف، به زیبایی و آراستگی، سزاوارتر.

متأسفانه گاهی از آثار مکتوب ما بوی ملالت می‎وزد و معارف و حقایق اسلامی گاهی در قالب‎‎های نازیبا و نثرهای ملول و عاری از هنر عرضه می‎‎شوند؛ در حالی که دیگران، مایه‎های فکر و فرهنگ خود را لباس‎هایی فاخر و دلفریب می‎پوشانند و در دفترهای مذهّب، پیش دیده‎ها می‎گذارند. حال آنکه در شیوه و سیره امامان معصوم (ع) و آموزه‎های قرآن کریم، فصاحت و بلاغت و زیبایی و دلکشی ظاهری به روشنی نمایان است.

فرق زیبا‎نویسی و ادبی‎نویسی ‏‍

وقتی سخن از «زیبانویسی» و آراستن نوشته و اندیشه به هنر می‎رود، بیشتر، «ادبی‎نویسی» یا «نویسندگی ادبی» در خاطر می‎آید؛ اما میان نثر ادبی و نثر علمی زیبا، و به عبارت دیگر، میان «ادبی نویسی» و «زیبانویسی» فرق است.

نویسندگی، معماری کلمات است و از این جهت، هر نوشته‎ای ساختمانی را می‎ماند که باید در زمینی مناسب و زمینه‎ای استوار و با نقشه‎ای حکیمانه بنا شود و همین‎طور- به تناسب ساختمان- باید پایه‎ها و دیوارها و درون مایه آن مستحکم، و از چشم‎اندازهای گوناگون، تماشایی باشد.

نثر ادبی در مقایسه با نوشته علمی زیبا، چونان قصری زیبا و با شکوه در برابر ساختمانی کاری و اداری یا مسکونی یا خدماتی است. چنانکه نباید و نمی‎صرفد ساختمان‎های معمولی را همچون قصر ساخت، نثرهای علمی را نیز نباید به‎سان تالار بلوری از کلمات کرد که بیش از اینکه قوه عاقله خواننده را به معانی جلب کند، چشم او را اسیر زیبایی‎های ظاهری سازد. به عبارت دیگر، در نوشته های ادبی به عنصر زیبایی و شکوه، بیشتر پرداخته می‎شود؛ اما در نثرهای علمی، اصالت با محتواست؛ از این‎رو همه چیز، حتی خود هنر باید در خدمت رساندن دقیق و کامل و زیبا و آسان و رسا و شیوای محتوا درآید.

بدین روی، نوشته علمی باید به لطف برخورداری از محتوایی استوار و مستحکم و غنی و سرشار، آیینه‎وار در مقابل خواننده خود بایستد و گزارش‎گری ماهر و صادق باشد. در این گونه نوشته‎ها حتی نباید از کلمات ادبی‎تر از معمول و تصویر‎سازی‎های پیچیده و لفظ‎بازی‎های بیهوده بهره گرفت؛ چنان‎که باید از کلمات دشوار یا دیرباب یا نامانوسی که همچون سنگریزه به زیر دندان می‎روند، پرهیز کرد.

سبک نوشته و حدود ادبی نویسی

سبکی که نویسنده برای اثر خود بر می‎گزیند نیز در تعیین غلظت ادبی نوشته اثر دارد. سبک هر نوشته، ویژگی‎ها و مختصات زبانی و فکری آن است که در نمودهایی همچون نوع واژگان و تعابیر گزینش شده، اصطلاحات به کار رفته، بافتار و ساختار کلام، و میزان بهره‎گیری از آرایه‎های ادبی باز می‎تابد. سبک هر اثر، برایند تأثیر مولفه‎هایی چند است که مهم‎ترین آنها عبارت‎اند از: موضوع نوشته‎، نوع نوشته (علمی یا ترویجی یا آموز‎شی...)، شخصیت نویسنده، مخاطب و سطح نوشته، و شرایط تاریخی، فرهنگی حاکم بر فضایی که نوشته در آن عرضه می‎شود. برای زیبانویسی باید سبک هر نوشته و عوامل اثرگذار بر تعیین آن را شناخت و رعایت کرد؛ نه از آن درگذشت و نه کوتاه آمد.

ادبیات‎زدگی در آثار علمی

نوشتن

افراد در ادبی کردن نوشته‎های علمی و به اصطلاح «ادبیات‎زدگی» از آفات این گونه آثار است که گاهی ناخود آگاهانه و گرایش نویسنده و غور او در ادبیات است و گاه از باب فضل و فخرفروشی و دوری از اخلاق نویسندگی.

برخی نیز نقص‎های علمی و نارسایی‎های استدلالی و برهانی آثار خود را در پشت زیبایی‎های ظاهری و ادبی پنهان می‎کنند. آنان اندیشه‎های خام خود را در زرورقی از کلمات فرییا و رنگ‎رنگ می‎پیچند تا طمطراق آن، چشم خواننده را بزند و از کاستی معنا برگرداند. این شیوه که متاسفانه امروزه در آثار برخی نوقلمان، بسیار به چشم می‎خورد، یکی از انواع مغالطات است.

شاید دیده‎اید آثاری را که به رغم ادیبانه بودن، زیبا نمی‎نمایند و در دل راه نمی‎یابند. نکته اینجاست که ادبی بودن لزوماً سبب زیبایی نیست. بهره‎گیری از آرایه‎های ادبی، اگر به اندازه و بجا باشد، تنها یکی از عوامل زیباسازی آثار علمی، و شرط لازم زیبانویسی است، نه شرط کافی. با این همه، نباید از تاثیر ادبی‎نویسی در زیبا‎نویسی غافل ماند. به‎طور کلی هیچ نویسنده‎ای، از آشنایی با ادبیات و انس مستمر با آثار ادبی بی‎نیاز نیست. این آشنایی و انس هر چه بیشتر باشد، نویسنده در آفرینش آثار علمی زیبا، تواناتر است.

ادبیات و نوع اثر

به یک اعتبار، آثار قلمی، به علمی- پژوهشی و ترویجی- تبلیغی تقسیم می‎شوند. در آثار تبلیغی، هدف، تبلیغ ارزشی است؛ از این روی هر گونه ارزش داوری و موضع‎گیری مستقیم و غیرمستقیم در آنها نه تنها جایز، بلکه از محسنات این‎گونه نوشته‎ها است. در آثار علمی- پژوهشی، هدف نه تبلیغ، که ابلاغ حقیقتی است. زبان این دست نوشته‎ها باید کاملاً فارغ از ارزش داوری و بار عاطفی باشد. ادبیات و فنون ادبی را هم در تبلیغ یک ارزش و هم در ابلاغ یک حقیقت- به تناسب- می‎توان به کار گرفت؛ البته نوع کاربرد ادبیات در این دو عرصه باید متفاوت باشد. بهره‎گیری از برخی تصویر سازی‎های خاطر نواز ادبی برای تنوع بخشی به ذهن خواننده- در حد بسیار کم- مفید و لازم است؛ مانند سبزه‎زار یا منظره با صفایی که هر چند یک بار، خستگی راه را از مسافر می‎زداید. بدین‎روی، در یک مقاله علمی زیبا، خواننده علاوه بر اینکه در یک راه همرار و نرم و روان به پیش می‎رود، به تناسب نوع مقاله و دیگر مولفه‎های موثر در تعیین سبک، گاهی چشمش به مناظر روح‎نواز نیز می‎افتد.

چیستی زیبانویسی

هر اثر علمی زیبا و فاخر، چون رودی زلال است که روان، پیش می‎رود و موزون و زیبا، ماروار در خود می‎پیچد و سینه صحرا را می‎شکافد. چنین رودی چند ویژگی بارز دارد:

- نخست اینکه پیش رونده و پیش برنده است؛ با ایستایی و رکود سرناساز دارد؛ در جا نمی‎زند و بر سر خود فرو نمی‎ریزد.

- دیگر آنکه زلال و شفاف است و تیرگی و تاریکی در آن راه ندارد. اگر هم در جایی خاک‎آلود ابهام شود، درگذر خود به تدریج، تیرگی‎ها را می‎شوید و غبارها را ته می‎نشاند.

- زیبا و دلنشین است؛ نه تنها ملال‎آور نیست که رهرو را بر سر نشاط می‎آورد و شیفته همراهی می‎سازد.

- با طراوت و نوشونده و از این رو همیشه تازه است و غبار کهنگی بر چهره‎اش نمی‎نشیند.

- حرکتی نامحسوب دارد؛ حرکت خود را فریاد نمی‎زند، بلکه به آرامی ره می‎سپارد تا از مقصد سر بر آورد.

- انعطاف و تنوع دارد (یک‎نواخت نیست) گاه سالک را به سکوتی عمیق می‎کشاند؛ گاه تند، گاه آرام ره می‎پیماید؛ گاه خلاصه و عمیق می‎شود؛ گاه مفصل و عریض؛ گاه نرم و آهسته پیش می‎رود و گاه آرامش رهرو را آبشارانه می‎آشوبد و...

نوشتن

- نزدیک‎ترین مسیر ممکن را برای رسیدن به هدف خود می‎گزیند و از درازپیمایی و حاشیه روی می‎پرهیزد.

- پرفایده است و به یک نیاز حقیقی پاسخ می‎گوید. زمین‎های عطشناک را سیراب می‎سازد و شکوفه‎های زیبا و میوه‎های شیرین می‎رویاند و طراوت و سبزی روحناکی به بار می‎آورد.

- دست آخر اینکه ره به دریا می‎برد و پیرو خود را سرانجام به زلال بی‎منتهای حقیقت آن نزدیک می‎کند.


انجمن قلم حوزه

تنظیم : بخش ادبیات تبیان