تبیان، دستیار زندگی
از تخیل خود هم نهایت بهره را ببرید و با دیگران هم به تبادل نظر بپردازید. نترسید از این كه اشخاص مختلفى را براى شخصیت هاى مختلف داستان خود مورد تحقیق و بررسى قرار دهید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمى خواهید رمان بنویسید؟

نوشتن

اگر رمان خوان حرفه اى باشید قطعاً به نوشتن رمان هم فكر كرده اید و این بى تردید بخشى از دل مشغولى ها و حتى آرزوهاى شماست.هنگامى كه تصمیم مى گیرید كه داستانى بنویسید، ایده این كار یعنى نوشتن داستان، ذهن شما را درگیر مى كند. بهتر است بدون نگرانى از نتیجه كار به خط سیر داستان فكر كنید، به شخصیت هاى داستان فكر كنید و به مكان هاى داستان فكر كنید.

این گونه نخستین گام را براى خلق یك رمان برداشته اید، گام هاى دیگر نیز درپى مى آیند.

گام اول: نخستین چیزى كه باید تكلیف خود را با آن روشن كنید، ایده داستان است، براى این كار مى توانید كتاب هاى دیگر را بخوانید، فیلم هاى مختلف ببینید و به موسیقى گوش كنید و كارهایى مانند آن تنها براى الهام گرفتن و یا براى اینكه انتظار بكشید ایده اى به ذهن شما خطور كند. اما بهترین ایده هنگامى به سراغتان مى آید كه شما هیچ تلاشى براى فكر كردن نمى كنید.

گام دوم: طراحى و به اصطلاح پیاده كردن تمام ایده هاى ذهنى شما براى كاراكترها، حوادث، مكان ها و یا هر چیز دیگر در داستان است. شما بعداً مى توانید هنگامى كه آماده نوشتن مى شوید این موضوعات را فهرست كنید.

گام سوم: تصمیم بگیرید كه بالاخره موضوع كتاب شما چیست، دراین نقطه تنها كافى است كه موضوعات پایه اى و اصلى را بدانید. مثلاً باید بدانید كه چه كسى شخصیت اصلى داستان است و قرار است چه كند. به اصطلاح هر شخصیت چه مأموریتى دركل داستان دارد.در مرحله چهارم باید به چیدمان كلى داستان خود فكر كنید و براى این كار یك سال یا دوره زمانى خاص، یك ژانر خاص و همچنین جزئیات مربوط به شروع كار را باید انتخاب و مشخص كنید.

در مرحله پنجم شخصیت اصلى داستان خود را خلق و مشخص كنید. فراموش نكنید كه شخصیت اصلى داستان الزاماً شخصیت مثبت و خوبى نیست بلكه تنها اصلى ترین شخصیت است.شخصیت هاى اصلى یعنى همان كسانى كه داستان شما درباره اوست. اما در این زمینه باید مطمئن باشید كه شخصیت اصلى در داستان شما شخصیتى كاملاً خاص و منحصر بفرد و درعین حال قابل باور باشد. براى این كه شخصیت شما قابل باور باشد باید همانند هر فرد دیگرى داراى تاریخچه و شرح حال زندگى باشد. او نیز همچون هر انسان دیگر باید ترس ها، امیدها، رؤیاها و آرزوها، خانواده و شغل، مشكلات، دوستان و دشمنان، گذشته و حال خود را داشته باشد.

در مرحله ششم طرح و نقشه داستان است كه باید به آن بپردازید. آیا شخصیت اصلى شما در تلاش براى تحقق یك هدف خاص است؟ این شخصیت یا شخصیت ها چه هدف ها و اقداماتى باید انجام دهند تا به خواسته و هدف خود نائل شوند؟ این همان موضوعى است كه اصطلاحاً كشمكش یا گره اصلى داستان را شكل مى دهد. بنابراین با این سؤال ها مواجه هستید: مشكل شخصیت ها چیست؟ آیا درتلاش براى حل مشكل، مشكلات بیشترى خلق مى كنند؟

نكته مهم دراین مرحله توسعه و گسترش طرح داستان است. آیا شخصیت اصلى شما در پى حل مشكل یا در جریان مشكلات خود تا پایان كتاب به شخصیت متفاوتى تبدیل مى شود؟ در این زمینه باید مطمئن باشید كه طرح داستانى شما در پیوند كامل با موضوع كتاب شماست و در روند شكل گیرى و ادامه ماجراها تا رسیدن به تغییرات مورد نظر شما در انتها، مراحل و موقعیت هاى بسیارى را ترك كرده و پشت سر مى گذارد.در اینجا به مرحله هفتم مى رسیم.دراین مرحله شما باید شخصیت هاى حمایتگر و نیز شخصیت هاى مقابل و متضاد شخصیت اول را خلق كنید. این شخصیت ها یا باید نقش مهمى ایفا كنند و یا در چشم انداز داستان حضور كافى داشته باشند. دراین زمینه افرادى را كه در مسیر داستان با نقش ها و مكالمات و اقدامات فراوان حركت نمى كنند داخل نكنید زیرا این كار سبب مى شود كه داستان كسل كننده شده و وزن لازم را از دست بدهد.

نوشتن

شخصیت هاى دوم داستان هم درست همانند شخصیت اول داستان باید كاملاً باور كردنى باشند حتى اگر ترس ها، امیدها، آرزوها، موتیف ها و گذشته شخصیت ها تا پایان داستان و یا حتى هرگز آشكار نشود، به هرحال شما ناگزیرهستید كه آنان را به گونه اى خلق و ترسیم كنید كه شخصیت هاى دیگر داستان بتوانند پیرامون آنها حركت كنند.

به هرحال شخصیت هاى داستانى شما باید كسانى ازمیان مردم باشند لااقل اگر دوست دارید كه نویسنده موفقى باشید.

در مرحله هشتم باید به بازنویسى اثر توجه كنید. یك داستان واقعاً در این مرحله است كه خلق و نوشته مى شود. دراین مرحله داستان خود را ویرایش و بازنویسى كنید و این همان كارى است كه داستان را خوب و خوشایند مى كند.نسخه اول در بیشتر داستان ها همیشه بد خواهد بود. در این مرحله هیچ محدودیت زمانى براى این كار قائل نباشید و تنها به بازنویسى كار فكر كنید.

در مرحله نهم كار خود را مى توانید به كسى نشان دهید دوست و یا افراد خانواده كه مى توانند به شما كمك كنند. البته گروه ها و دسته هاى مختلف حاضر در شبكه هاى اینترنتى هم در صورت تمایل شما گزینه خوبى هستندكه به طور هفتگى و یا ماهانه مى توانند بازتابى از كار شما باشند.

مرحله دهم ادامه بازنویسى است. یك داستان بزرگ هرگز به طور واقعى تمام نمى شود و به عنوان یك نویسنده آماتور شما واقعاً هیچ محدودیت زمانى دركار خود ندارید.

اما اگر حوصله كافى براى نوشتن یك رمان ندارید، احتمالاً در شرایطى هستید كه اصلاً نباید این كار را انجام دهید.

چند نكته تكمیلى

زیاد كتاب بخوانید، این كار مى تواند به شما عبارت ها و جملاتى را بیاموزد كه نویسندگان به طور معمول در كار خود و براى بیان خود از آنها بهره مى گیرند.

در فرصت مناسب یك هدف ابتدایى، یك موضوع یا موضوعات همچنین یك چیدمان ابتدایى و نیز زمان و شخصیت هاى ابتدایى شامل شخصیت اصلى یا قهرمان داستان و نیز یك یا چند شخصیت متضاد انتخاب كنید كه مانعى بر سر راه شخصیت اصلى هستند و یا بر خلاف مسیر یا هدف او حركت مى كنند و در كنار آن شخصیت هاى حمایت گر كه او را در مسیر مورد نظرش یارى مى كنند.شما مى توانید از ابزارهاى مختلف نظیر عناوین موضوعى و یا دیگر روش ها در ترسیم خطوط اصلى داستان استفاده كنید و به كمك این عناوین موضوعى، به گونه اى منطقى خط سیر مستمر خود را در ادامه داستان دنبال كنید و همچنان در طول داستان پى گیرى منطقى خود را ادامه دهید این مسئله نقش مهمى در نوشتن یك اثر حرفه اى دارد زیرا هیچ انسانى علاقه به داستانى ندارد كه به گونه اى غیر منطقى ادامه مى یابد و یا داراى شكاف ها و نكات مبهم و ناگفته در مسیر داستان و سیر وقایع باشد.

چارچوب اولیه و پایه اى براى طرح اصلى خود ترسیم كنید. این كار به شما همچون راهنما و علائم راهنما در طول مسیر كمك مى كند كه در پیاده كردن ایده هاى خود در داستان اطمینان لازم را بدست آورید ضمن این كه شما را در مسیر مناسب كه در نقشه تعیین شده قرار مى دهد. با كمك این طرح و یا چارچوب ابتدایى مى توانید به آسانى مسیر خود را از جاده هاى انحرافى قطع كنید.همچنین به شما كمك مى كند تا شخصیت هاى غیر ضرورى و حوادث غیر لازم را از داستان حذف كنید.

این اغلب ایده خوبى نیست كه دستنوشته خود را به ناشر ارائه دهید. بلكه بازهم به خودتان براى بازبینى، بازنویسى و اصلاح داستان فرصت كافى دهید. این كار ممكن است حتى چند هفته طول بكشد اما واقعاً ارزش این را دارد كه زمان لازم را براى ارائه یك داستان با جزئیات كامل و كیفیت عالى ارائه دهید.

یكى از مشكلاتى كه به آسانى ممكن است بر سر راه شما قرار بگیرد مسئله انتخاب زمان نامناسب براى وقوع حوادث داستان است. انتخاب زمان نامناسب در مورد حوادثى كه در زمان حال یا گذشته رخ مى دهند، به آسانى سبب قطع ارتباط خواننده از متن مى شود. بنابراین بهتر است یك قدم به عقب بردارید و همه چیز را اعم از زمان افعال، قواعد گرامرى و جملات را بازبینى كنید و بگذارید دوستان و همكاران شما و دیگران داستان شما را مرور كنند و آزادانه نظر بدهند.

پیش از این كه به ناشران عادى مراجعه كنید بهتراست یك ناشر الكترونیكى براى كار خود پیدا كنید. اگرچه برخى ناشران الكترونیكى هم همچون برخى ناشران عادى با مشاهده كار شما مى گویند: «چندان ارزشى ندارد» بیشتر ناشران چنان كه من دیده ام چیزى براى ارتقاى كیفیت داستان اضافه نمى كنند بلكه تنها نوعى كاستن از داستان را بر داستان تحمیل و بابت آن هزینه اى را هم بر نویسنده تحمیل مى كنند. اما یك ناشر واقعى كسى است كه باید در ارتقاى كیفیت كار شما تلاش كنند و یا به شما در صورتى كه آن را واجد ارزش چاپ شناختند، كمك كنند و به شما فرصت بدهند كه كارتان را ارتقا بدهید. بیشتر ناشران الكترونیكى از طریق وب لاگ ها و گفت و گو هاى آن لاین مى توانند به شما در ارتقاى كارتان كمك مهمى كنند.تا آنجا كه مى توانید از روش هاى نگارشى مختلف استفاده كنید و روشى كه بهترین راه براى شماست، انتخاب كنید اما نویسندگان مختلف كاملاً متفاوت مى نویسند اما این پند مهم نویسندگى را فراموش نكنید: كه یك قالب و شیوه، همیشه و براى همه مناسب نیست.

نیازى نیست كه همیشه درباره چیزى كه مى دانید بنویسید بلكه مى توانید درباره چیزهایى تحقیق كنید و مثلاً درباره موضوعى كه دوست دارید بدانید، تحقیق كنید و سپس آن را در متن خود داخل كنید. از اینترنت، كتابخانه ها و مصاحبه ها و... به عنوان ابزارهایى براى تحقیق غفلت نكنید.

نوشتن

یك روش براى توسعه یك نول آن است كه پایان آن را در ذهن داشته باشید. این كار در شكل دادن موضوع، طراحى و چیدمان داستان و شخصیت ها به شما كمك مى كند.

سعى كنید شخصیت هاى شما تا حد امكان چند بعدى باشند در غیر این صورت افرادى كسل كننده و به اصطلاح تخت و فاقد جذابیت خواهند بود كه حتى بهترین داستان ها را هم خواهند كشت پیش از این كه حتى جوانه بزنند.

گاه ممكن است شخصیت هاى شما داستان را به راهى و مسیرى توسعه دهند كه انتظار نداشته اید. نترسید!

این مى تواند چیز خوبى باشد و مى تواند مسیر تازه و نویى را به طرح اولیه شما بیفزاید. سعى كنید شخصیت هایتان را بر پایه تجربه هاى واقعى زندگى استوار كنید و شكل دهید و از نظر انگیزه ها و رفتارها بگونه اى باشند كه خودتان باور دارید كه شخصیت ها در یك شرایط واقعى آن گونه خواهند بود. اما از تخیل خود هم نهایت بهره را ببرید و با دیگران هم به تبادل نظر بپردازید. نترسید از این كه اشخاص مختلفى را براى شخصیت هاى مختلف داستان خود مورد تحقیق و بررسى قرار دهید.از دور انداختن و نادیده گرفتن هر ایده اى براى نوشتن خوددارى كنید. زیرا اغلب تمرین خوبى براى دست یافتن به مواد و موضوعات بیشتر از آن است كه شما واقعاً به آن نیاز دارید


ترجمه: میترا اسدنیا :روزنامه ایران

بخش ادبیات تبیان