تبیان، دستیار زندگی
سراغ خودت می‌آیم. شاید با حرف‌های خودت بتوانم راهی برای آشتی و دوستی پیدا کنم. حمد و ستایش‌ات انگار جاده‌ای باز می‌کند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تو جواب تنهایی منی (3)

جواب تنهایی من

سراغ خودت می‌آیم. شاید با حرف‌های خودت بتوانم راهی برای آشتی و دوستی پیدا کنم. حمد و ستایشت انگار جاده‌ای باز می‌کند. اما حالم را که می‌دانی. حالم را که می‌بینی. نمی‌توانم مرتب بخوانم. بریده بریده می‌خوانم  و ورق می‌زنم.

لابه لای دومین سوره‌ی کتاب می‌گردم. حالا مطمئنم که هر جای کتابت را ورق بزنم و بخوانم، جوابی از تو می‌گیرم. دومین سوره‌ی کتابت طولانی است. داستان‌ها، در آن حکایت می‌کنی. گاه امید می‌بخشی و گاه می‌ترسانی.

تب و لزر می کنم انگار. تردید می‌کنم که الان کلامش با من است. می‌خواهم ادامه ندهم دلم نمی‌آید. دلم می‌خواهد تا حس نکنم  که داری نگاهم می‌کنی و صدایم را می‌شنوی؛ ادامه دهم.

احساس می‌کنم دلت برایم می‌سوزد. خستگی‌ام را می‌بینی و دلت نمی‌آید زیاد نگهم داری. شاید هم می‌خواهی زودتر رهایت کنم و دیگر صدایم را نشنوی.

هذیان می‌گویم انگار؟ خودم می‌‌دانم. ولی هذیانم این بار از ناراحتی نیست. به آخر سوره نرسیده‌ام که از خوشحالی می‌خواهم این آیه را بلند بلند بخوانم. اصلا انگار این آیه را همین حالا من کشف کرده‌ام. اصلا انگار این آیه را برای حال الان من فرستاده‌ای.

جواب تنهایی من

«چون بندگانم از تو سراغ مرا بگیرند، من نزدیکم و در صورتی که کسی مرا بخواند، به دعوت او پاسخ می‌دهم؛ پس آنها نیز به دعوت من پاسخ دهند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه راست یابند.»

شرط تو فقط خواندن و دعوت کردن توست؛ اما دعوت کردن و صدا زدنی واقعی و از صمیم قلب، و گرنه تو نزدیک و آماده‌ی پاسخ‌گویی هستی.

در این آیه هفت بار ضمیر متکلم به کار برده ای تا صمیمیت و نزدیکی را بیشتر برسانی. طوری حرف زده‌ای و از افعالی استفاده کرده‌ای که همه‌چیز به زمان حال ارتباط داشته باشد؛ یعنی تو نزدیکی نه اینکه نزدیک بوده‌ای و دعوت درخواست کننده‌ها را جواب می‌‌دهی و همان‌طور که تو به دعوت‌ها جواب می‌دهی، از بنده‌هایت هم می‌خواهی که به دعوتت جواب بدهند.

جواب تنهایی من

صدایت که می زنیم، می‌خواهیم نگاهمان کنی. می‌خواهیم توجهت به ما جلب شود و ظاهراً معنای دعا اصلا همین است؛ همین جلب توجه؛ همین نگاه کردن؛ همین شنیدن صدا و دعوت ما. خواسته‌ها را بعد از این جلب توجه است که می‌توانیم از تو بخواهیم.

خواسته‌ها را هم اگر از ته دل و فقط از تو بخواهیم؛ آنها را هم بی‌جواب نمی‌گذاری. ولی شرطش این است در همان حالی که خواسته‌هایمان را با تو در میان می‌گذاریم، چشمان به دیگران نباشد.

نوشته: مناف یحیی‌پور

تنظیم برای تبیان: خرازی

******************************

مطالب مرتبط

مگر می شود که نباشی؟

گره های خودت و دیگران

تو همه جا هستی

اندوه شیرین

سفارش مرا هم به خدا بکن

دلیل بودن تو

چند دقیقه کنار کلام نور

در حضور ابر و آفتاب و رنگین کمان

با او که بیش از همه دوستش دارم!!

دستنوشته هایی از جنس نوجوانی

خدای فوق العاده من

تو برای همیشه کافی هستی!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.