حد و مرزی برای خواسته ها
در مقاله قبل با عنوان مهار غرایز از نوع آگاهانه بخشی از گفتگو های هفته نامه سلامت را با دکتر نور بالا بیان کردیم در این بخش سعی داریم ادامه این مباحث را با موضوع خویشتن داری ارائه نماییم. با ما همراه باشید.
آیا خویشتنداری صرفا یک مقوله مذهبی است؟
خیر. در واقع آموزههای دینی کمک میکند که فرد دوراندیش باشد و بتواند اصل زمان را در ارتباط با وقایع رعایت کند، یعنی فرد با خویشتنداری خود بداند که نمیتواند سریع به خواستههایش برسد و بداند که اگر چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است برای وی عواقبی داشته باشد ولی اگر خواستههایش مسیر درست و مناسب خود را طی کند همان لذتطلبی برای وی رضایت مندی ایجاد خواهد کرد.
آقای دکتر! آیا جامعه میتواند خویشتنداری را الگو سازی کند یا اینکه مقوله مذکور کاملا فردی است؟
نقش جامعه بسیار مهمتر و پررنگتر است به گونهای که صاحبنظران، روحانیون، معلمان، اساتید، پزشکان، هنرمندان و همه مسوولان جامعه نقش اساسی در فرهنگسازی و نهادینه کردن مقوله خویشتنداری در جامعه دارند که اگر این اتفاق نیفتد خویشتنداری به فراموشی سپرده میشود. اگر مسوولان رده بالای کشور و هنرمندان مورد علاقه مردم با رفتار و کردار خود باعث نهادینه شدن خویشتنداری شوند مردم ناخودآگاه به این سمت کشیده میشوند. البته خود افراد نیز میتوانند در نهادینه کردن مقوله خویشتنداری در جامعه نقش داشته باشند، به گونهای که اگر آنها بخواهند به عنوان چهرههای موجه در جامعه ظاهر شوند باید به اصل خویشتنداری پایبند باشند.
میتوان گفت نظارت دستگاههای دولتی مانند دستگاههای قضایی و انتظامی نیز میتواند افراد را به خویشتنداری دعوت کند، به این معنی که این دستگاهها میتوانند افراد خویشتندار را بهعنوان یک الگو به مردم معرفی کرده و آنها را مورد تشویق قرار دهند و به عکس افردی را که برای رسیدن به امیال خود حد و حدودی رعایت نمیکنند و قوانین را زیر پا میگذارند، تنبیه کنند و به آنان بفهمانند این کارها اول به ضرر خود آنها و سپس به ضرر جامعه و مردم است.
میتوانیم خویشتنداری را در جامعه الگوسازی کنیم؟
بله. هم در آموزههای دینی و هم در زندگی عادی افرادی وجود دارند که بسیار موفق بوده و الگوی دیگران هستند که مطمئنا بسیاری از آنها با صبر، تحمل و خویشتنداری به این مرحله رسیدهاند بهطور مثال ورزشکاری که با وجود توان بدنی خود خویشتنداری کرده و دست فرد ضعیفتر را میگیرد میتواند به عنوان یک الگوی خویشتنداری به مردم معرفی شود.
همچنین برخی از رفتارهای خویشتندارانه در بین مسوولان دستگاههای دولتی و غیردولتی نیز دیده میشود به نحوی که آنها از اشتباهات زیردستان خود گذشته و آنان را میبخشند. البته همیشه این رفتارها فقط بین مسوولان و هنرمندان دیده نمیشود بلکه بسیاری از افراد هستند که در رفتارهای روزانه خود اصل خویشتنداری را رعایت میکنند که همه آنها باید به مردم معرفی شوند. متاسفانه این روزها خویشتنداری برخی افراد حمل بر ترسو بودن و نداشتن جسارت آنها میشود و مورد تهمت و تمسخر قرار میگیرند، در حالی که آنها شاید از نظر بدنی و توان مالی در شرایط بسیار خوبی قرار دارند اما در مشاجرات و برخوردهای نامعقول دیگران خویشتنداری میکنند.
در روانپزشکی چه ارتباطی بین خویشتنداری و سلامت روان وجود دارد؟
خویشتنداری مهار آگاهانه احساسات و غرایز است، به همین دلیل فرد پس از انجام آن یک احساس رضایت درونی و امنیت میکند که این موضوع میتواند برای فرد سلامت روان ایجاد کند. گاهی اوقات فرد اگر در موضوعی کوتاه بیاید خود را ملامت کرده و نداشتن توان بدنی را دلیل این کار میداند که قطعا این فرد نمیتواند احساس رضایت درونی و سلامت روان کند ولی اگر کسی با وجود داشتن توان در مقابل احساسات خود بایستد و نفس خود را کنترل کند سلامت روان خواهد داشت. در واقع بسیاری از افراد با رضایت خاطر در مقابل اشتباهات افراد کوتاه میآیند و با دیده اغماض به این اشتباهات نگاه میکنند که این کار برای آنها آرامش، امنیت، سلامت روان و روح ایجاد کرده و از کرده خود خوشحال هستند بنابراین این افراد سلامت روان بیشتری نسبت به افراد فاقد خویشتنداری خواهند داشت.
تنظیم برای تبیان: کهتری
مقالات مرتبط
عادت های بد را اینگونه ترک کن!
برای آنانکه نمی توانندببخشند...