تبیان، دستیار زندگی
عدالت امری دوسویه است که به سه دسته تقسیم می شود: 1- عدالت میان خدا و خلق ؛ 2- عدالت میان بندگان ؛ 3- عدالت میان زندگان و مردگان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انواع عدالت

عدالت

عدالت امری دوسويه است که به سه دسته تقسيم می شود:

1- عدالت ميان خدا و خلق ؛ 2- عدالت ميان بندگان ؛ 3- عدالت ميان زندگان و مردگان

اول: عدالت ميان خالق  و مخلوق، حقى واجب از براى خدا بر بندگان ثابت است، كه بايد به ازاى آن، عدالت ‏فى الجمله حاصل شود، زيرا كه: از هر كه فيضى و نعمتى به ديگرى رسد، و او درمقابل نوع مكافاتى (10) به عمل نياورد، البته ظالم خواهد بود، و ليكن مكافات ‏نسبت ‏به اشخاص مختلف مى‏شود. بر بندگان واجب است كسب معرفت و تحصيل محبت او، و سعى در بجاآوردن فرمان، و تلاش در اطاعت پيغمبران او. و گردن نهادن احكام شريعت و امتثال آداب ‏دين و ملت، هر چند كه توفيق اينها نيز از جمله نعمتهاى اوست.     از دست و زبان كه بر آيد كز عهده شكرش به در آيد

(پس عدالت ميان خدا و بندگان آن است که خدا به اندازه توان بندگان آنان را مواخذه نمايد و بندگان نيز او را به خاطر نعمتهای وی، به قدر توانش شناخته، اطاعت نموده و محبت ورزد)

دوم: عدالتى كه در ميان مردم است، از ادا كردن حقوق و رد امانات، و انصاف دادن در معاملات، و تعظيم بزرگان، و احترام پيران، و فرياد رسى مظلومان و دستگيرى ضعيفان.

و مقتضاى اين قسم از عدالت، آن است كه: آدمى به حق خود راضى بوده و ظلم به ‏احدى روا نداشته باشد، و به قدر استطاعت و امكان، حقوق برادران دينى خود را بجا آورد، و بداند كه هر كسى را از جانب پروردگار حقى لازم است، و به اداى آن بشتابد. و در حديث «نبوى‏»  وارد شده كه: از براى برادران مؤمن بر يكديگر سى حق است كه آدمى برى‏ءالذمه نمى‏شود مگر با بجا آوردن آنها، و يا آنكه از او عفو نمايد و از تقصير او در اداء حقش در گذرد.

1- اگر گناهى در حق او از برادر مؤمن سر زند، يا تقصيرى

از او صادر شود از اوبگذرد.

2- اگر غريب باشد دلدارى او كند و با او مهربانى نمايد.

3- چنانچه بر عيبى از او واقف باشد بپوشاند.

4- اگر لغزشى از او به وجود آيد چشم از او بپوشاند.

5- اگر عذر خواهى نمايد عذر او را بپذيرد.

6- اگر كسى غيبت ‏برادر مؤمنى را كند او را منع نمايد.

7- آنچه خير او را بداند به او برساند و پند و نصيحت از او باز نگيرد.

8-  دوستى او را محافظت كند و شرايط دوستى را به جا آورد.

9- حقوق او را منظور داشته باشد.

10- اگر مريض باشد او را عيادت كند.

11- به جنازه او حاضر شود.

12- هر وقت او را بخواند اجابت كند.

13- اگر هديه‏اى از براى او فرستد قبول كند.

14- اگر با او نيكى كند مكافات كند.

15- اگر نعمتى از او برسد شكر آن را به جا آورد.

16- يارى او را نمايد.

17- ناموس و عرض او را در اهلش محافظت كند.

18- حاجت او را بر آورد.

19- آنچه از او درخواست نمايد رد ننمايد.

20- اگر عطسه كند تحيت او نمايد.

21- گمشده او را راه نمائى كند.

22- سلام او را جواب گويد.

23- با او به گفتار نيك تكلم نمايد.

24- نعمتهاى او را نيكو شمارد.

25- قسمهاى او را تصديق كند.

26- با او دوستى كند و از دشمنى او احتراز كند.

27- او را يارى كند، خواه ظالم باشد يا مظلوم، و يارى او در

وقت ظالم‏ بودن اين است كه او را از ظلم ممانعت كند

و در وقت مظلوم بودن، آنكه او را کمک ‏كند.

28- او را تسليم دشمن نكند و خوار نگرداند او را به تنها گذاردنش.

29- از براى او دوست داشته باشد آنچه را از براى خود دوست داشته باشد از نيكيها.

30- و از براى او مكروه شمارد آنچه از براى خود مكروه مى‏شمارد از بديها.

(پس عدالت ميان همنوعان را می توان همان آداب معاشرت و رعایت حقوق شهروندی دانست که مهترين آنها همان 30 موردی بود که در کلام پيامبر بدان اشاره شد.)

سيم: از اقسام عدالت، عدالتى است كه ميان زندگان و ذوى الحقوق ايشان است ازاموات، مثل اينكه قروض مردگان خود را ادا كنند، و وصيتهاى ايشان را به جا آورند وايشان را ياد كنند به تصدق و دعا.

(پس عدالت میان خود و درگذشتگان آن است که به سفارشهای آنان عمل کنمی و برایشان خیرات کرده، آنها را یاد از یاد نبریم. )

فرآوری و تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه تبیان - حسین عسگری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.