آفتاب لب بام
آفتاب از کدام طرف درآمده؟!
کاربرد
وقتی حادثهای پیش آمده باشد که بر خلاف معمول است؛ یعنی اتفاقی افتاده که هیچ کس منتظر وقوع آن نبوده است، می گویند: «آفتاب از کدام طرف در آمد؟!»
آفتاب به زردی افتاد، تنبل به جلدی افتاد.
کاربرد
حالا که وقت غروب آفتاب است و روز دارد تمام میشود، آدم تنبل، که تا به حال فکر کارش نبوده، از دست دادن زمان را حس کرده است؛ لذا زرنگ و چاپک شده و دارد تند تند و با عجله کارهایش را میکند. وقتی بخواهند نشان دهند که شخصی بیموقع و بیفایده، و در آخرین فرصتها دست به کاری زده است میگویند: «آفتاب به زردی افتاد، تنبل به جلدی افتاد.»
مشابه:
گل دقیقه نود.
معنای لغت:
جلدی: چابکی، زرنگی
آفتاب خانه همسایه گرم تر است
مشابه:
مرغ همسایه غاز است.
آفتاب لب بام است.
توضیح
وقتی غروب می شود، نور کمرنگ خورشید به بالای بام و دیوار میتابد و این، نشان از آخرین لحظههای روز و نزدیک بودن شب است.
کاربرد
1- وقتی بخواهند درباره کسی که بسیار پیر است و هر لحظه ممکن است زمان مرگش فرا برسد، حرف بزنند، میگویند: «آفتاب لب بام است» ؛ یعنی چیزی به غروب زندگیاش باقی نمانده است.
2- وقتی بخواهند درباره کسی که قدرتش در حال از بین رفتن است، حرف بزنند، این مثل را میگویند.
مشابه
- آفتاب سر دیوار است.
- یک پایش این دنیاست و یک پایش آن دنیا.
- یک شب میهمانیم و صد سال دعاگو.
برگرفته از کتاب: فوت کوزه گری
نوشته: مصطفی رحماندوست
تنظیم برای تبیان: خرازی
****************************
مطالب مرتبط