امونمو بریده!
زندگی یعنی گزینش. شما در زندگی معمولا میتوانید کسانی را که مایلید با آنها روابط دوستانه داشته باشید، انتخاب کنید اما گاهی شرایطی پیش میآید که مجبورید با کسانی ارتباط برقرار کنید که علاقهای به برقراری رابطه با آنها ندارید. بداخلاقها نمونه بارزی از این افرادند. هفته نامه سلامت در مصاحبه ای با دکتر حسین ابراهیمیمقدم، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران به بحث در مورد روانشناسی بد اخلاقی می پردازد . با ما همراه باشید.
آقای دکتر! شما به عنوان یک روانشناس،به چه کسی میگویید بداخلاق؟
بداخلاقها کسانی هستند که بیشتر مردم تمایل دارند کمتر با آنها برخورد و ارتباط داشته باشند. مثلا افرادی که از کاستیها، ناکامیها و ضعفهای دیگران احساس خوشحالی میکنند؛ افرادی که مصرانه در همه کارهایی که ربطی به آنها ندارد دخالت میکنند؛ افرادی که در برخوردهایشان نزاکت اجتماعی و ادب را رعایت نمیکنند و افرادی از این قبیل.
به نظر شما چهطوری باید در زندگیمان، مثلا در محیط کارمان، با این قبیل افراد کنار بیاییم؟
باید این را درک کنید که بالاخره باوجود تمام بدیها، عیوب و کمبودهایی که برخی از مردم ممکن است دارا باشند، مقید به برخی رفتارهای خوب نیز هستند. باید دریابید که آنها چگونه کسانی هستند و باید یاد بگیرید که توجهتان را روی آن خوبیها متمرکز نمایید.
اجتناب و دوری از این افراد بداخلاق، راهکار خوبی هست یا نه؟
نه!برعکس باید با آنها کار و زندگی کنید و هیچ گاه فکر نکنید که باید از چنین اشخاصی دوری کرد. در صورت لزوم، پیامهای خودتان را به آنها در قالب یادداشت، فاکس یا از طریق پست الکترونیکی بفرستید. این کار بهتر از آن است که با آنها تماس تلفنی یا مذاکره رو در رو داشته باشید. این روش به ویژه هنگامی مفید خواهد بود که شخص زیر سوال، فقط برای مدت کوتاهی در اطراف شما باشد.
اگر از این افراد بداخلاق مستقیما انتقاد کنیم، به نظرتان خوب است یا بد؟
نه! توصیه میکنیم چنین افرادی را مستقیما مورد انتقاد و نکوهش قرار دهید؛ چون در غیر این صورت، این رویه نه تنها موجب بدتر شدن کنش و رفتار آنها میشود، بلکه ناکامی وسرخوردگی و عجز و درماندگی را نیز برایتان به ارمغان خواهد آورد.اگر تحمل و شکیبایی خود را از دست دادید و دیگر نتوانستید روحیه خودتان را در مقابل این افراد حفظ کنید، باید شخص بداخلاق یا مشکلدار را از چگونگی تاثیری که بر شما میگذارد باخبر نمایید. البته این کار باید با حالتی موشکافانه، دقیق و لطیف انجام گیرد.
و کلام آخر...؟
اول باید از خودتان بپرسید که مگر خودتان کاملا سالم و بیعیب و ایرادید؟ جواب این سوال مطمئنا «نه» خواهد بود و این میتواند به دلیل وجود رفتارهایی باشد که باعث رنجش و آزار دیگران میشود. کاری کنید که خودتان را بهتر و ارزشمندتر کنید و رفتارتان را تغییر دهید. در این مسیر شما مطمئنا بهبود و پیشرفت چشمگیری در نحوه برخورد با دیگران مشاهده خواهید کرد.و بالاخره خواهید توانست زمینههای مشترکی بین خودتان و شخصی که از او خوشتان نمیآید، پیدا کنید. این موجب میشود که پلی بین خودتان و فرد بداخلاق بزنید و لااقل در زمینههای مشترکتان در مسیری موازی هم قرار بگیرید. این وجوه اشتراک بین شما منجر به نزدیکتر شدن شما به او خواهد شد و موضوعاتی برای صحبت و تبادل نظر بین شما فراهم میآورد. همچنان که شما تدریجا سعی میکنید آن شخص را بهتر بشناسید، ممکن است به نکاتی پی ببرید که به شما بصیرتی بدهد که درون آن شخص را تا حدی بکاوید و علل رفتارهای او را که آنچنان موجب آزردگی خاطر شما میشود، دریابید.
و دوستان گل تبیان!
با اشخاص بهانهجو و بدخلق با احترام رفتار نمایید. آهنگ و لحن صدای خودتان را تنظیم کنید. مدبرانه و ماهرانه با مردم برخورد کنید. با چنین بینش و کنشی هر چند در سطحی پایین، از بدتر شدن و وخیمتر شدن روابط شما جلوگیری به عمل میآید.
پی نوشت: * إن الخلق الحسن یمیث الخطیئة كما تمیث الشمس الجلید .
اصول كافی ، ج 3 ، ص
تنظیم برای تبیان: کهتری