تبیان، دستیار زندگی
شنبه2/8/83 استقلال، آزادی ... آقای گوینده ورزشگاه اولین شیرین كاری خودش را ساعت 17 تقدیم كرد. او كه می خواست جو را گرم كند شروع كردن به حرف زدن: امروز رقابت داغ ستقلال و آزادی ... لابد شما هم تصدیق می كنید آن شعار معروف استق...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاشیه داربی 57 پیروزی و استقلال

شنبه2/8/83

استقلال، آزادی ...

آقای گوینده ورزشگاه اولین شیرین كاری خودش را ساعت 17 تقدیم كرد. او كه می خواست جو را گرم كند شروع كردن به حرف زدن: امروز رقابت داغ ستقلال و آزادی ... لابد شما هم تصدیق می كنید آن شعار معروف استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی با مسابقه استقلال و پرسپولیس یا همان استقلال و پیروزی فرق می كند. حالا آقای گوینده چطور پیروزی را كرده آزادی، باید از خودش پرسید. شاید استقلال- آزادی، مسجع تر از استقلال – پیروزی است. نه؟

آمدند

5 دقیقه از ساعت 17 گذشت و بازیكنان دو تیم وارد ورزشگاه شدند. البته از جایگاه خبرنگاران نمی شد خوب تونل ورود بازیكنان را دید ولی وقتی تماشاچیان خاموش یكدفعه فریاد می كشیدند و به سمت تونل نگاه می كنند، گوشی می آید دست آدم.

بد و بیراه

بد و بیراه تماشاچیان هم درست در نقطه تلاقی آنها( زیرVIP) فقط با حضور پلیس به درگیری فیزیكی كشیده نشد. صحنه طوری بود كه هزاران سرآبی به سمت هزاران سر قرمز( و بالعكس) برگشته بود و انواع و اقسام كلمات رد و بدل می شد! سرانجام پرسپولیسی ها شعار پرسپولیس، سرور استقلال را شروع كردند و ماجرا فیصله پیدا كرد.

جمعیت آن لاین

گزارش تماشاچی ها از ساعت، 15:30 تا ساعت 17:30 به شرح زیر است: 30/15: طبقه پایین به طور كامل پر شده اما طبقه دوم جز یك كلونی چند صد نفری، دیگر خبری نیست! البته هنوز برای قضاوت زود است. جمعیت حدود 45 هزار نفر.

16: استقلالی ها جایگاه خودشان در طبقه دوم را كم كم پر می كنند. پرسپولیسی ها زودتر جنبیده اند. طبقه دوم، جایگاه پرسپولیسی ها شلوغ تر است. جمعیت حدود 5 هزار نفر.

30/16: طبقه دوم كم كم در حال پرشدن است، آنهایی كه حرفه یی تر هستند با ورود تماشاچیان جدید در طبقه پخش می شوند تا تعاد آنها بیشتر به چشم بیاید. استقلالی ها كم كم كمبودها را جبران می كنند. جمعیت حول و حوش 60 هزار نفر.

17: در این نیم ساعت زیاد نیامده اند. فقط چند نفر استقلالی كه بقیه استقلالی ها حاضر در ورزشگاه به آنها خوشامد می گویند. گفته می شود باران بعدازظهر خیلی ها را از آمدن به ورزشگاه منصرف كرده است. عده یی از هواداران استقلال هم درست رفتند بالای سر پرسپولیسی ها كه عجیب به نظر می رسد. جایگاه آنها آنجا نیست ولی پلیس این اجازه را به آنها داده!

تمرین جلوی چشم مردم

گروه دف آزادی تقدیم می كند: برنامه ویژه برای سرگرم نگه داشتن تماشاچیانی كه از چند ساعت قبل به ورزشگاه آمده اند. برای اینكه جلوی صد هزار تماشاچی، برنامه خراب نشود نیاز به تمرین كردن است. تمرین گروه دف در نوع خودش جالب بود. تمرین آرام برای اینكه مزاحم اطرافیان نشوند.

لیدرها

سهراب بوقی ساعت 20/16 وارد جایگاه هواداران استقلال شد و از سوی آنها مورد استقبال قرار گرفت. لباس فرم لیدرها كه روی آن نوشته شده بود" كانون هواداران" به تن سهراب بوقی هم بود. حراست این بار می خواست لیدرها متمایز باشند.

توپ جمع كن ها

توپ جمع كن ها مثل بازی ایران- آلمان دو سه ساعت قبل از بازی روی نیمكتی كه پرسپولیسی ها آنجا مستقر می شوند نشستند. آنها منتظرند اگر چرخبالی آمد و كاغذ روی زمین ریخت، سریع بپرند توی زمین و... نیمكت استقلالی ها اما به اشغال عكاس ها درآمده.

عكس یادگاری

ساعت 17 داورهای آلمانی به زمین آمدند البته نه برای بازدید، بلكه برای انداختن عكس یادگاری، اكبر قاسمی و اربابی هم از این فرصت استفاده كردند و كنار داوران آلمانی چند تا عكس انداختند. نوید مظفری داور چهارم، كنار داورها بود تا برای آنها هر چه را می خواهند، توضیح بدهد. نوید مظفری آلمانی بلد است، می گویند دلیل اصلی اینكه او داور چهارم بازی شده، همین است.

مه یر آرتیست

مه یر، با قامت كشیده، با كت و شلوار و كراوات قرمز بیشتر شبیه آرتیست ها است تا داور، البته این در مورد یكی از كمك هایش بیشتر صدق می كند، مه یر بعد از گشتی در زمین به سوژه ثابت دوربین ها و خبرنگاران تبدیل شد البته با مترجمی به اسم مظفری.

یاغی

یك صحنه فوق العاده عجیب! پلیس یك تماشاچی هوادار پرسپولیس را به سمت یكی از تونل ها می راند. این تماشاچی ظاهر جالبی دارد: یك ركابی قرمز در هوای سرد آزادی. پلیس دقیقاً او را از جلوی جایگاه استقلالی ها به سمت تونل می راند. شما تا آخر قصه را بخوانید: یك پرسپولیسی میان ده ها هزار نفر آبی! این جناب هوادار پرسپولیس آن قدر كری خواند و یك تنه مقابل هزاران استقلالی ایستاد كه باید گفت: ای بابا!

تردید 100 هزار نفری

بزرگترین دغدغه تماشاگران یك ساعت و نیم مانده به آغاز مسابقه هیچ ربطی به نتیجه مسابقه ندارد. اینكه ورزشگاه تا ساعت شش و نیم پر می شود یا نه، تنها دل مشغولی تماشاگران است. یكسری هم كه موبایل به دست به آن سوی خط امیدواری می دهند." راه بیافتی، حتما می رسی"

تواشیح خوانی

بین ساعت چهار و نیم تا پنج یگ گروه تواشیح تماشاگران را سرگرم كرد، تماشاگران هم به احترام آنها سكوت را رعایت كردند. البته گروه تواشیح هم به احترام تماشاگران خیلی زود كارشان را تمام كردند. با این وجود پس از تواشیح نوبت رسید به تفسر تواشیح!

انفجار(1)

در ورزشگاه وضع به گونه یی است كه اول صدا می آید، بعداً می فهمی برای چی سرو صدا كرده اند. 10 دقیقه به شش چنین اتفاقی درورزشگاه می افتد. البته خیلی زود دلیلش را می فهمی. بازیكنان استقلال برای گرم كردن وارد چمن شدند.

انفجار(2)

10 دقیقه پس از اینكه بازیكنان استقلال آمدند، قرمزها هم نیاز به گرم كردن را حس كردند. از این لحظه به بعد تمام تماشاگران به نوعی مشغولند. یك عده یی استقلال را تشویق می كنند و یك عده پرسپولیس. بقیه هم بیكار نیستند. علیه حریف فحش می دهند.