تبیان، دستیار زندگی
نشانه رشد یافتگی و بلوغ آدمی‌این است که با استفاده از تجربه از اصل لذت‌طلبی تا حدی دوری کرده و آن را تعدیل کند، به گونه‌ای که بتواند با پیمودن مسیر صحیح خواسته‌‌‌های نهاد را با ارزش‌های جامعه تطبیق دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهار غرایز از نوع آگاهانه

خویشتنداری

نیروی خویشتن‌داری از مباحثی است که این روزها و در دنیای سخت و ماشینی فراموش شده و کمتر از آن یاد می‌شود. به همین دلیل و به بهانه پخش سریال حضرت یوسف در این ایام که فرصت خوبی برای احیای نیروی خویشتن‌داری است هفته نامه سلامت به سراغ دکتر احمدعلی نوربالا، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران رفته و در مورد ارتباط خویشتن‌داری با سلامت روان و راه‌های زنده کردن این نیرو در زندگی امروزی اطلاعاتی در یافت کند.

آقای دکتر! آیا در روان‌پزشکی، مبحثی به نام خویشتن‌داری وجود دارد؟

بله. در روان‌پزشکی به مهار آگاهانه و معقول احساسات و عواطف در شرایطی که ابراز و ارضای آن عواقب منفی برای فرد داشته باشد، خویشتن‌داری می‌گوییم و این موضوع نشانه‌ای از قدرت و توانایی فرد در کنترل احساساتش است البته این مقوله با اجتناب و بازداری فرق دارد زیرا در این شرایط فرد به صورت ناآگاهانه از بیان یا ابراز احساسات خود اجتناب می‌کند و کنترلی در آن ندارد ولی در خویشتن‌داری فرد مختار و آزاد به تصمیم‌گیری است.

نشانه رشد یافتگی و بلوغ آدمی‌این است که با استفاده از تجربه از اصل لذت‌طلبی تا حدی دوری کرده و آن را تعدیل کند، به گونه‌ای که بتواند با پیمودن مسیر صحیح خواسته‌‌‌های نهاد را با ارزش‌های جامعه تطبیق دهد.

 آیا خویشتن‌داری صرفا یک مقوله مذهبی است؟

در واقع خویشتن‌داری یک مقوله کاملا شناخته شده و استثنایی است که آموزه‌های مذهبی و دینی نیز می‌تواند برای بلوغ، رشد، توسعه و تکامل آن راه‌کارهای مناسب ارایه دهد.

خویشتنداری

در روان‌پزشکی می‌گویند روان انسان دارای سه سطح‌ ( نهاد، من و من برتر) است که هرکدام از این سطوح تعریف و کارکرد خود را دارند. نهاد معمولا از اصل لذت‌طلبی بدون ملاحظه و بدون توجه به زمان و مکان پیروی می‌کند و هر آنچه که برایش مطبوع باشد، انجام می‌دهد و مانند نوزادی است که به هر چیزی که می‌خواهد به هر نحو و وسیله‌ای باید برسد.

در آموزه‌‌‌های دینی به این سطح از روان، نفس اماره می‌گویند که به سمت لذت‌طلبی (بی‌توجه به اصول اخلاقی) گرایش دارد. من، وظیفه بررسی خواسته‌‌‌های نهاد را دارد و با بررسی این خواسته‌‌‌ها به آنهایی که مطابق با واقعیات است اجازه بروز و ظهور می‌دهد. اما من برتر بر اساس ارزش‌‌‌ها و ضدارزش‌‌‌ها، خوب و بد و زشت و زیبا قضاوت می‌کند. این سطح با استفاده از ارزش‌‌‌های نهادینه شده در جامعه اعم از آموزه‌‌‌های دینی، فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی، ارزش‌‌‌ها را نهادینه می‌کند در واقع همیشه بین نهاد و من برتر کشمکش و تنازع وجود دارد و وظیفه من است که این کشمکش‌‌‌ها را تعدیل کند.

اگر خواسته‌‌‌هایش مسیر درست و مناسب خود را طی کند همان لذت‌طلبی برای وی رضایت مندی ایجاد خواهد کرد.

در این تقسیم‌بندی روان‌شناسانه، جایگاه صبر و خویشتنداری کجاست؟

در روان‌پزشکی، نشانه رشد یافتگی و بلوغ آدمی‌این است که با استفاده از تجربه از اصل لذت‌طلبی تا حدی دوری کرده و آن را تعدیل کند، به گونه‌ای که بتواند با پیمودن مسیر قانونی، عرفی، اخلاقی، ایمانی و مذهبی خواسته‌‌‌های نهاد را با مفاهیم و ارزش‌های جامعه تطبیق دهد. به طور مثال نوزاد در آغازین روزهای زندگی خود باید به همه آنچه که میل دارد برسد اما با گذشت زمان و بالا رفتن سن، کودک می‌فهمد که باید برای رسیدن به خواسته‌‌‌های خود صبر و تحمل داشته باشد و از این طریق شخصیت خود را رشد دهد. این موضوع در افراد بزرگسال نیز شایع است، به این معنی که برخی افراد برای رسیدن به قدرت، شهرت و ثروت صبر و تحمل نکرده و با هر شیوه‌ای اقدام به ارضای نیازهای خود می‌کنند. به این ترتیب فرد ارزش‌ها و هنجارهای جامعه را زیر پا گذاشته و خواسته‌‌‌های نهاد را بدون کم و کاست اجرا کرده است اما فردی که خویشتن‌داری و تحمل بیشتری دارد، می‌داند که برای رسیدن به نیازهایش باید صبر کند.

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «هیچ فضیلت و برتری در زندگی انسان به اندازه جهاد نیست و هیچ جهادی هم برتر از جهاد با نفس نیست.

در واقع آموزه‌‌‌های دینی کمک می‌کند که فرد دوراندیش باشد و بتواند اصل زمان را در ارتباط با وقایع رعایت کند، یعنی فرد با خویشتن‌داری خود بداند که نمی‌تواند سریع به خواسته‌‌‌هایش برسد و بداند که اگر چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است برای وی عواقبی داشته باشد.  اگر خواسته‌‌‌هایش مسیر درست و مناسب خود را طی کند همان لذت‌طلبی برای وی رضایت مندی ایجاد خواهد کرد.

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

بدانیم که می توانیم

عادت های بد را اینگونه ترک کن!

برای آنانکه نمی توانندببخشند...

دعوتش کنید

زندگی بدون حسرت

اگر دوباره متولد می شدم

کدام راه را انتخاب می کنی؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.