گزارشي از خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران
راهاندازي وبسايتي براي ارائه خدمات وسيعتر به نابينايان و كمبينايان
رييس گروه خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران با اعلام اينكه وبسايت نابينايان و كمبينايان راهاندازي شده است، گفت: طراحي اين وبسايت گامي براي ارائه خدمات وسيع تر براي نابينايان و كمبينايان است.دكتر فريبرز درودي، همچنين اظهار داشت: وبسايت نابينايان براي سهولت استفاده نابينايان از امكانات و منابع كتابخانهها طراحي شده است. اين وبسايت گويا، حاوي اطلاعات اوليه و خبرنامههايي ويژه نابينايان است
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مسير ورودي كتابخانه ملي ايران تا رسيدن به بخش كتابخانه نابينايان و كمبينايان دور نيست ولي با خود ميانديشم كه اگر نابينا يا كمبينا بودم، آيا ميتوانستم به راحتي از اين همه پله عبور كنم و به كتابخانه نابينايان برسم!
از ميان همه دانشجوياني كه كتابهاي مورد نياز خود را در رايانه جستوجو ميكنند، ميگذرم و وارد كتابخانه نابينايان ميشوم. اينجا به نظرم مكان دنج و بسيار ساكتي است. بعد از هماهنگي با مسوولان اين بخش، وارد اتاق دكتر فريبرز درودي، رييس گروه خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، ميشوم، در حالي كه هنوز به رفت و آمد سخت نابينايان به اين مكان ميانديشم.
از درودي ميپرسم : "براي رفتوآمد نابينايان به اين مكان چه فكري كردهايد؟" و او جواب ميدهد: «يكي از مشكلات نابينايان و ناشنوايان براي رفت و آمد، دوري مسافت است. مكان كتابخانه دور و رفت و آمد در داخل كتابخانه نيز براي افراد مشكل است. شايد بتوان با علامتگذاري ويژه مسيرها در خود سازمان، حركت نابينايان را راحتتر كرد ولي به صورت كلي، رفت و آمد اين افراد دشوار است. به همين دليل ما تلاش ميكنيم با استفاده از خدمات از راه دور ،به اين افراد كمك كنيم.»
وي دراين باره ميگويد: «اگر هدف نابينايان از مراجعه به كتابخانه، استفاده از نوارهاي گويا و كتابهاي بريل باشد، آنها ميتوانند از طريق بخشي كه در داخل سايت كتابخانه ملي ايران راهاندازي شده است، از اين امكانات استفاده كنند. البته منابع سايت هنوز تكميل نشده اند. آنها همچنين، ميتوانند به كتابخانههاي ديگري مانند رودكي نيز مراجعه كنند، ولي افرادي نظير دانشجويان بهويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي كه به ابزارهاي پژوهشي نياز دارند بايد به كتابخانه مراجعه كنند كه اغلب اين افراد نيز منشي دارند.»
مكان دور كتابخانه ملي ايران را در ذهنم تجسم ميكنم و به اين ميانديشم كه سطح شيبداري براي حركت ويلچر يا عبور نابينايان در كنار پلكانها وجود ندارد. درودي در اين باره ميگويد: «سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران درنظر دارد مكان رفت و آمد افراد نابينا و كمبينا را علامتگذاري كند تا آنها نيز بتوانند به راحتي به اينجا بيايند. البته هنوز اقدامي در اين راستا صورت نگرفته است.»
بر اساس آمار، جمعيت ايران بر اساس آمار، جمعيت ايران بيش از 70 ميليون نفر است كه از اين ميان 550 هزار نفر از اين افراد داراي اختلالات بينايي از جمله نابينايي و كمبينايياند. اين سوال پيش ميآيد كه آيا به اندازه كافي امكانات مطالعاتي در اختيار اين افراد وجود دارد و اين افراد به راحتي ميتوانند از كتابخانهها استفاده كنند؟ بيش از 70 ميليون نفر است كه از اين ميان 550 هزار نفر از اين افراد داراي اختلالات بينايي از جمله نابينايي و كمبينايياند. اين سوال پيش ميآيد كه آيا به اندازه كافي امكانات مطالعاتي در اختيار اين افراد وجود دارد و اين افراد به راحتي ميتوانند از كتابخانهها استفاده كنند؟
رييس گروه خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران با اشاره به وضعيت كتابخانه ملي ايران براي رفت و آمد نابينايان و كمبينايان و مقايسه آن با موقعيت ديگر كتابخانهها، ميگويد: «وبسايت نابينايان براي سهولت استفاده نابينايان از امكانات و منابع كتابخانهها طراحي شده است. اين وبسايت گويا، حاوي اطلاعات اوليه و خبرنامههايي ويژه نابينايان است.»
درودي ميافزايد: «نابينايان و كمبينايان ميتوانند در بانك اطلاعاتي سايت از طريق اينترنت جستوجو كنند. آنها با استفاده از آيتمها ميتوانند وارد بخشهاي موردنظر در سايت كتابخانه ملي ايران شوند.»
وي ادامه ميدهد: «بخشي از منابع در صورت امكان براي نابينايان به صورت پستي ارائه ميشود و چون موسسات و توليدكنندگان اجازه تهيه رونوشت از آثارشان را نميدهند، با مشكل انجام ميشود.»
كتابخانه نابينايان از سال 1384 در كتابخانه ملي ايران تاسيس شد ولي به طور رسمي از سال 85 شروع به كار كرد. قبل از اين تاريخ نيز كتابخانه ملي به صورت غير رسمي خدمات نابينايان را ارائه ميداد.
اين كتابخانه با اين هدف كه بتواند به عنوان يك الگو و معيار استاندارد ابزارها، تجهيزات و خدمات لازم را ارائه دهد و به نوعي سرمشقي براي ديگر كتابخانهها باشد، تاسيس شد.
درودي درباره منابع موجود در كتابخانه نابينايان و كمبينايان كتابخانه ملي ميگويد: «منابع اين كتابخانه به دو بخش گويا و بريل تقسيم ميشوند كه منابع گويا شامل كاستها و لوحهاي فشرده و منابع بريل نيز خط خود نابينايان را شامل ميشود. همچنين نرمافزارهايي ويژه كمبينايان وجود دارند؛ نظير نرمافزار «جاز» كه صفحه رايانه را به صدا تبديل ميكند. همچنين كرزوايل و پكجاز، رونال پلاس و نرمافزار سروش نيز وجود دارند. انواع دايرةالمعارفهاي گويا مانند ميرعماد و نويد نيز در اين كتابخانه موجودند. از سوي ديگر، ابزارهاي آموزشي بخشي است كه درشتنمايي ميكند و براي كمبينايان با انواع تنظيمات كاربرد دارد و «زايفيوز» دستگاهي است كه متون چاپي را روي كاغذهايي ويژه، برجسته ميكند.»
رييس گروه خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران با اشاره به اين كه «اكنون كتابخانه ملي داراي 16 هزار كتاب گويا و 1500 جلد كتاب بريل و مشترك بخش قابل توجهي از مجلات بريل داخل كشور است؛ نظير زيگلر، بشرا و روزنامه ايران سپيد كه به كتابخانه ارسال ميشوند» مي افزايد: «توليد منابع اطلاعاتي براي نابينايان محدود و تجهيزات نابينايان بسيار گران است زيرا هيچگاه به توليد انبوه نميرسند. تهيه عينكهاي ويژه مطالعه كمبينايان نيز بسيار گرانند و با وبسايت نابينايان براي سهولت استفاده نابينايان از امكانات و منابع كتابخانهها طراحي شده است. اين وبسايت گويا، حاوي اطلاعات اوليه و خبرنامههايي در ويژه نابينايان است استفاده افراد زياد از يك عينك، زود از بين ميروند.»
محوطه كتابخانه نابينايان و كمبينايان با سكوت حاكم بر آن و تعداد اندك مراجعان، به نوعي اين گروه را در اقليت قرار ميدهد. درودي در پاسخ به اين سوال كه چند نفر عضو اين كتابخانهاند، ميگويد: «اكنون 170 نفر عضو اين كتابخانهاند. شرط عضويت در اين كتابخانه داشتن مدرك ديپلم است. طبق آمار، ميانگين 40 مراجعهكننده در ماه براي اين كتابخانه ثبت شده و البته ممكن است هر فرد چندين مرتبه در روزهاي مختلفي در ماه مراجعه كند.»
درودي با اشاره به اين كه كتابخانه نابينايان كتابخانه ملي ايران، وظيفه گوياسازي كتاب را ندارد، اظهار ميكند: «گوياسازي مسووليت كتابخانه ملي نيست، زيرا به استوديو ويژه و افراد حرفهاي با فنبيان و صداي خوب نياز دارد. البته اكنون بسياري از كتابهاي تفسير و شرح قرآن و ترجمه خرمشاهي به صورت گويا در كتابخانه نابينايان كتابخانه ملي وجود دارند.»
كتابخانه نابينايان به نويسندگان خدمات خاصي ارائه ميدهد، مثلا
نويسندگان نابينا در اينجا بخشي از نگارش كتابهايشان را انجام ميدهند و همه منابع مورد نيازشان را از كتاب تا پاياننامهها در اختيار ميگيرند. درودي دراين باره ميگويد: «اتاقهاي ويژهاي براي تحقيق و مطالعه پژوهشگران و دانشجويان وجود دارد و ابزارهاي موردنيازشان از ضبط صوت گرفته تا انواع نرمافزارهاي رايانهاي در اختيارشان است.»
طبق آمار سازمان بهداشت جهاني(who) در هر پنج ثانيه يك نفر به جمعيت نابينايان جهان افزوده ميشود و در هر دقيقه يك كودك نابينا به دنيا مي آيد.
براساس صحبتهاي درودي، تعداد كتابخانههاي نابينايان در سراسر كشور زياد است. وي ميگويد: علاوه بر كتابخانههايي كه به شكل مستقل براي نابينايان وجود دارند نظير مجتمع خدمات بهزيستي رودكي كه شامل منابع گويا و بريل است، مراكزي مانند بخش نابينايان حسينيه ارشاد، دانشگاه شهيد بهشتي، الزهرا(س)، شوراي كتاب كودك ، توانبخشي خزانه، مجتمع آموزشي دخترانه نرجس و موسسه امام خميني(ره) نيز به صورت بخشهاي كوچكتر در اختيار نابينايان و كمبينايانند.»
هنگامي كه سخنان رييس گروه خدمات ويژه سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران را درباره راهاندازي وبسايت نابينايان و كمبينايان و ديگر امكانات موجود براي مطالعه نابينايان و كمبينايان ميشنوم، تا اندازه زيادي از ميزان دغدغههايم در اين زمينه كم ميشود؛ زيرا با راهاندازي اين وبسايت، بسياري از مشكلات و موانع موجود بر سر راه مطالعه و كتابخواني اين افراد برداشته شده است. در حالي كه با «درودي» خداحافظي ميكنم، با خود ميانديشم كه براي تسهيل كتابخواني ساير معلولان يا كمتوانان چه بايد كرد؟