تبیان، دستیار زندگی
تراکم مشکلات خانوادگی و مشکلات اجتماعی از یک طرف، و فشارهای روحی و عاطفی دوران بلوغ از طرف دیگر در نوجوانان نوعی تشویش و نگرانی و عدم پایداری روانی ایجاد می‌نماید و اختلالاتی را در شخصیت آنها باعث می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشکلاتش را درک کنید

اختلالات شخصیتی در سنین نوجوانی

نوجوانی
تراکم مشکلات خانوادگی و مشکلات اجتماعی از یک طرف، و فشارهای روحی و عاطفی دوران بلوغ از طرف دیگر در نوجوانان نوعی تشویش و نگرانی و عدم پایداری روانی ایجاد می‌نماید و اختلالاتی را در شخصیت آنها باعث می‌شود.

بعضی از این اختلالات سطحی و زودگذر بوده و چند روزی بیشتر دوام ندارد و گذشت زمان در بهبودی آنها موثر است که معمولا حوادث محیطی ناراحت‌کننده از جمله درگیری با والدین، طرد شدن از طرف گروه و یا شکست خوردن در موضوعی که باعث پیدایش اضطراب و افسردگی شدید می‌شود از عوامل آنها به شمار می‌روند. بعضی از اختلالات شخصیتی نیز از اختلال‌های عمیق و جدی شخصیت بوده که هم علائم بیماری بتدریج آشکار می‌شود و نمی‌توان یک عامل محیطی خاصی را در پیدایش آنها تشخیص داد وهم درمان و معالجه فرد به زمان طولانی احتیاج دارد و بیمار باید تحت نظر متخصصین امر قرار گیرد. در این مقاله سعی می‌شود به مسائل و اختلالات عام شخصیتی این دوره بیشتر پرداخته شود که اهم آنها به قرار ذیل است:

1- احساس حقارت یا کهتری

نوجوانان و جوانان گاهی به علت داشتن نقایص بدنی و یا به علت مسائل و دشواری‌های خانوادگی، شکست‌ها، محرومیت‌ها و ناکامی‌های دوران گذشته زندگی، تمسخر و استهزای دوستان و همسالان، سرزنش‌های مکرر معلمین و شاگردان، و یا به دلیل طردشدن‌ها و بی‌توجهی‌ها و یا داشتن مسائل روانی دیگر، اعتماد به نفس خود را از دست داده، دچار احساس حقارت می‌شوند و تصور می‌کنند دیگران برتری‌‌هایی دارند که آنها ندارند و در انجام امور ناتوان‌تر از دیگران هستند و مسئوولیت هیچ کاری را به تنهایی نمی‌توانند بپذیرند.

مکانیزمی که نوجوان به کار می‌اندازد تا علیه کهتری خود مبارزه کند همواره بر یک اصل متکی است و آن اصل جبران یا تلافی است. «جبران یا تلافی به معنای زیستی کلمه وسیله ایست که طبیعت برای سرپوش گذاردن بر روی نارسایی‌ها و کمبودهای بدن به کار می‌برد و از این راه تا حدی تعادلی در وجود فرد برقرار می‌سازد ، تعادلی که پیش از این وجود نداشته و یا بر هم خورده است... وقتی فردی که از کهتری رنج می‌برد نمی‌تواند با کهتری خود به مبارزه برخیزد و بر آن چیره شود و یا در خود استعدادهایی را گسترش دهد که آن کهتری را جبران کنند و تعادلی در وی به وجود آورند ، و زمانی که فرد آن‌قدرها دوراندیش و گشاده‌نظر نیست و بینش فلسفی کافی ندارد که قبول کند از دیگران کهتر است، سعی می‌کند با کتمان کردن کهتری خود یا با پیشدستی در حمله کردن، اطرافیان خود را نسبت به نظری که درباره وی دارند فریب دهد. برای چنین فردی حمله و تعرض به منزله وسیله کتمان کردن است. این نوع کتمان اسلحه شخص ضعیف است و بدون آنکه قصد گول زدن را داشته باشد به علت تمایل طبیعت انسانی به این راه کشانده می‌شود.

احساس عجز و ناتوانی در برابر مشکلات نوجوانان را به افراد مایوس و ناامید مبدل نموده، جرات برخورد با مشکلات را از آنها سلب می‌نماید.

معمولا خود را کهتر از آنچه که هستند تصور می‌کنند و این تصور خود کم‌بینی همه اعمال و اقدامات آنها را تحت‌الشعاع قرار داده، آنها را از خود بی‌خود می‌نماید و به انزوا و گوشه‌‌گیری می‌کشاند و یا برای جبران حقارت خود به گزافه گویی، خودستایی، پرمدعایی، فضل فروشی و دستوردادن به افراد زیردست و ناتوان می‌پردازند. از دیگران بدگویی می‌کنند و عیوب و نواقص آنها را بزرگ نشان می‌دهند تا به خیال خود آنان را کوچک نمایند و حتی از پرخاشگری و خشونت و بیرحمی، دروغ و تهمت نیز ابایی ندارند و در مواردی نیز برای جبران احساس حقارت خود دست به ظلم و ستم و آزار دیگران می‌زنند.

2- عصبی بودن

نوجوانان و جوانان گاهی به علت وجود نقص عضو و یا بیماری‌های جسمی و گاهی به سبب فشارهای محیطی، محرومیت‌های عاطفی، شکست‌ها و ناکامی‌های حاصله از زندگی، نداشتن تجربه کافی در برخورد با مشکلات و عدم توانایی در حل آنها و پایین بودن سطح مقاومتشان دچار ناراحتی‌های عصبی می‌شوند، و حالات و رفتارهای زیر را از خود نشان می‌دهند:

ناخن‌های خود را می‌جوند ، بطوری که کمتر به ناخن‌گیر احتیاج پیدا می‌کنند ، لب گزیدن‌های بسیار دارند ، با دست‌ها و انگشتان خود دائما بازی می‌کنند ، دربرخورد با دیگران دچار اضطراب می‌شوند ، گاهی گریه‌های شدید می‌کنند ، فریادهای ناگهانی سر می‌دهند ، موهای سر و ابرو و مژه‌های خود را می‌کنند ، رفتارهای تهاجمی و خصمانه از خود نشان می‌دهند و زود از کوره در می‌روند ، بسیار زود رنج ، بدبین و احساساتی هستند و در برابر فشارها و ناراحتی‌ها کنترل و صبر خود را از دست می‌دهند و دچار یاس، ناامیدی و احساس حقارت می‌شوند. جواب منفی شنیدن برای آنها بسیار سخت است و در برابر آن عکس‌العمل تند از خود نشان می‌دهند، و بسیار اتفاق افتاده است که این گونه افراد برای تسکین آلام خود به مواد مخدر نظیر مرفین و هروئین پناه برده و یا به فحشاء مبتلا می‌گردند و با ایجاد نوعی آرامش موقت از واقعیات روزمره زندگی فاصله می‌گیرند.

در مقاله ی بعد به مورد دیگر از اختلالات احتمالی در سن نوجوانی که شامل ترس واضطراب ،افسردگی و وسواس است خواهیم پرداخت .

 منبع : برگرفته از کتاب مسائل نوجوانان و جوانان - دکتر خدا یاری فرد

تنظیم برای تبیان : داوودی

مقالات مرتبط :

راهکارهای کاهش اضطراب

تو یه ببری ! خودت خبر نداری

وسواس در نوجوانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.